وبسایت خبری کوردنیوزر،خبرها و رویدادهای ایران و جهان و مناطق کردنشین را در معرض دید بازدید کنندگان وکاربران محترم قرارمیدهد.ولازم به ذکراست وبسایت کوردنیوزکاملامستقل و وابسته به هیچ یک از جناحهای سیاسی نمیباشد. باتشکر مدیر وبسایت :علیرضاحسینی سقز
پیره هه لو
شنبه 15 / 5 / 1398 ساعت 18:48 | بازدید : 1843 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
ﭘﺎﯾﯿﺰﻩ ، ﺩﺍﺭ ﻭ ﺩەﻭەﻥ ﺑێ ﺑەﺭﮔﻪ ﺩڵ ﭘـەﺷﯚﮐـﺎﻭﯼ ﺧـەﯾﺎڵﯽ ﻣەﺭﮔـﻪ ﻫەﺭ ﮔەڵﺎﯾێ ﮐﻪ ﻟﻪ ﺩﺍﺭێ ﺩەﻭەﺭێ ﻧﻮﻭﺳﺮﺍﻭێﮑﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﺧﯚﺵ ﺧەﻭەﺭێ ﺗﺎﻭ ﻫەﻧﺎﻭﯼ ﻧﯿﻪ ﻭﺍ ﻣﺎﺕ ﻭ ﭘەﺷێﻮ ﻟـەﺷﯽ ﺯﺍﻣـﺎﺭﯼ ﺩەﮐێـﺸـێﺘﻪ ﻧـﺸێـﻮ ﺭﯙﮊﭘەڕﻩ ، ﺳﺎﺭﺩﻩ ﮐﺰەﯼ ﺑﺎﯼ ﺯﺭﯾﺎﻥ ﮐﺎﺗﻪ ﺑﯚ ﮊﯾﻨﯽ ﻟﻪ ﺩەﺱ ﭼﻮﻭ ، ﮔﺮﯾﺎﻥ ﺩڵﯽ ﭘڕ ﺑﻮﻭ ﻟﻪ ﭘەﮊﺍﺭﻩ ﻭ ﻟﻪ ﺩڵﯚ ﮊﯾﻨﯽ ﺧﯚﯼ ﻫﺎﺗەﻭﻩ ﺑﯿﺮ ﭘﯿﺮﻩ ﻫەڵﯚ ﺑﻪ ﻗﺴﻪ ﺧﯚﺷﻪ ، ﻣەﺗﺮﺳﯽ ﻣﺮﺩﻥ ﺗﺎڵﻪ ﺋەﻭ ﻫەﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻥ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﺎﺗﯽ ﮐﯚﭺ ﮐﺮﺩﻧﻪ ، ﻭەﺧﺘﯽ ﺳەﻓەﺭﻩ ﺩﺍﺧەﮐەﻡ، ﺳەﺧﺘﯽ ﻧەﻣﺎﻧﻢ ﻟەﺑەﺭﻩ ﻫەﺭ ﺑﯿﻨﺎ ﻫﺎﺕ ﺋەﺟەﻝ ﻭ ﻣﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﻟﻪ ﺷﯿﻮێ ﭘەڕ ﻭ ﺑﺎڵﯽ ﺑﺮﺩﻡ ﺗﯚ ﺑڵێﯽ ﭘﺎﺷﯽ ﻧەﻣﺎﻥ ﮊﯾﻨێ ﺑێ؟ ﺑﯚ ﻟەﺷﯽ ﺳﺎﺭﺩەﻭﻩ ﺑﻮﻭ ﺗﯿﻨێ ﺑێ؟ ﺗﯚ ﺑڵێﯽ ﺋەﻭ ﺧەﻭﻩ ﻫەﺳﺘﺎﻧﯽ ﺑێ؟ ﯾﺎﻧﻪ ﺋەﻭ ﻗﺎﻓڵﻪ ﻭەﺳﺘﺎﻧﯽ ﺑێ؟ ﻣەﺭﮔﻪ ﺩێ ﻭ ﺩﻭﺍ ﺑە ﻫەﻣﻮﻭ ﺷﺖ ﺩێﻨێ ﻫەﻣﻮﻭ ﺋﺎﻭﺍﺗێ ﻟﻪ ﺩڵ ﺩەﺳﺘێﻨێ ﭘﺎﺷەﺭﯙﮐێﮑﯽ ﺑﮑەﻡ ﻟەﻭ ﺑﺎﺧﻪ ﺗﺎﮐﻮﻭ ﺑﺎڵ ﻭ ﭘەڕﯼ ﻣﻦ ﭘەﺭﺩﺍﺧﻪ ﻫەﺭ ﺑڕﯙﻡ ﻧﺎﺑەڵەﺩ ﻭ ﺑێ ﺳەﺭ ﻭ ﺷﻮێﻦ ﺩﯾﺎﺭ ﻧﯿﻪ ﺧێڵﯽ ﻫەڵﯚﯾﺎﻥ ﻟەﮐﻮێﻦ ﺷﺎﺭەﺯﺍﯼ ڕێﮕەﯾﯽ ﻣﺮﺩﻥ ﮐێﯿﻪ ؟ ﭼﯿﻪ ﺋەﻭ ﻣەﻧﺰڵﻪ ، ﮐﻮێﻨەﯼ ﺟێﯿﻪ ؟ ﻧﺎﺑﻤﻪ ڕێﺒﻮﺍﺭﯼ ﮐەﻟﯽ ﻫﺎﺕ ﻭ ﻧەﻫﺎﺕ ﭼﺎﺭەﮐەﻡ ﺑەﺷﮑﻮﻭ ﺋەﻭﺍ ﻫﺎﺕ ﻭ ﻧەﻫﺎﺕ ﺧﯚﯼ ﺑﻪ ﺧﯚﯼ ﮔﻮﺕ ﮐﻪ ﺩەﭼﻢ ﺑﯚﻻﯼ ﻗەﻝ ﮐەﯾﺨﻮﺩﺍﯼ ﭘﯿﺮ ﻭ ﺑﻪ ﺑﯿﺮﯼ ﮔەﻟﯽ ﻣەﻝ ﻫﻪ ڵﻔڕﯼ ڕﺍﻭﮐەﺭﯼ ﺯﺍڵﯽ ﮐەﮊ ﻭ ﮐێﻮ ﻟﻪ ﭼﯿﺎﯼ ﺑەﺭﺯەﻭﻩ ڕﻭﻭﯼ ﮐﺮﺩﻩ ﻧﺸێﻮ ﮐەﻭﺗﻪ ﺋەﻭ ﺩەﺷﺘﻪ ﻟﻪ ﺗﺮﺳﺎ ﺗەﻕ ﻭ ڕەﻭ ﺩەﺭﭘەڕﯼ ﮐﻮڕﮐﻮڕ ﻭ ﮐڕ ﻣﺎﯾەﻭﻩ ﮐەﻭ ﻫﺎﺗﻪ ﻻﯼ ﻗەﻝ ﺑەﮐﺰﯼ ﻭ ﺑێ ﻭﺍﺯﯼ ﻗەﻝ ﮔﻮﺗﯽ: ﻣﺎﻣﻪ ﻫەڵﯚ، ﻧﺎﺳﺎﺯﯼ؟ ﮔﻮﺗﯽ ﻗﺎڵﺎﻭﻩ ڕەﺷەﯼ ﭘﺴﭙﯚﺭﻡ ﭘﯿﺮﻡ ﻭ ﭘێﯿﻪ ﻟﻪ ﻟێﻮﯼ ﮔﯚڕﻡ ﺑﺎﺧﯽ ﮊﯾﻨﻢ ﺑﻪ ﺧەﺯﺍﻥ ﮊﺍﮐﺎﻭﻩ ﮐﺎﺗﯽ ﻣەﺭﮔەﻭ ﺋەﺟەﻟﯿﺶ ﻧﺎﮐﺎﻭﻩ ﭘێﻢ ﺑڵێ، ﭼﯚﻧﻪ ﮐەﺗﯚ ﻫەﺭ ﻻﻭﯼ؟ ﺯﯙﺭ ﺑﻪ ﺳﺎڵ ﭘﯿﺮﯼ، ﺑەڵﺎﻡ ﭼﺎ ﻣﺎﻭﯼ؟ ﻫێﺰﯼ ﺋەﮊﻧﯚﻡ ﻧﯿﻪ ، ﺑﺎڵ ﺑێ ﻫێﺰﻩ ﻫەﻣﻮﻭ ﮔﯿﺎﻧﺪﺍﺭێ ﮊﯾﺎﻥ ﭘﺎﺭێﺰﻩ ﻗەﻝ ﮔﻮﺗﯽ: ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﮔﻮێ ڕﺍﺩێﺮﯼ ﭘەﻧﺪﯼ ﻣﻦ ﭘﺎﮐﯽ ﺑﻪ ﺩڵ ﺑﺴﭙێﺮﯼ ﺋەﻭ ﺩەﻣەﯼ ﺑﺎﺑﯽ ﺑەﻫەﺷﺘﯿﯽ ﻣﻦ ﻣﺮﺩ ﺩﻭﻭﺭ ﻟﻪ ﺗﯚ ، ﺩەﺭﺩ ﻭ ﺑەڵﺎﯼ ﺋێﻮەﯼ ﺑﺮﺩ ﭘێﯽ ﮔﻮﺗﻢ ڕﯙڵﻪ ﻫەﻭﺍﯼ ڕﺍﺯ ﻭ ﻧﺰﺍﺭ ﻫەﯾەﺗﯽ ﺩەﺭﺩ ﻭ ﻧەﺧﯚﺷﯽ ﺑﻪ ﻫەﺯﺍﺭ ﺩێﻖ ﻭ ﺯەﺭﺩﻭﻭﯾﯽ ﻭ ﺋﺎﻫﯚ ﻭ ﻭەﺭﻫﻪ ﻡ ﺑﻪ ﮔﮋەﯼ ﺑﺎﯼ ﺑﻪ ﻗﻮەﺕ ﺩێﻦ ﺑەﺭﻫﻪ ﻡ ﮔﯚﺷﺘﯽ ﮐەﻭ ﭼەﻧﺪﻩ ﮐﻪ ﺗﺎﻡ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻧﺎﻭ ﻫەﻧﮓ ﻭ ﻫﺎڵﺎﻭێ ﺩەﻫەﻧﻮێﺘﻪ ﻫەﻧﺎﻭ ﺗﺎ ﻭﺯەﯼ ﺑﯿﺮ ﻭ ﺧەﯾﺎڵ ﺳەﺭﺩەﮐەﻭﯼ ﮐﻪ ﻟﻪ ﮔﯚﺭ ﮐەﻭﺗﯽ ﻭەﻫﺎ ﺩەﺭﺩەﮐەﻭﯼ ﭘەﯾﻦ ﻭ ﭘﺎڵێ ﮐﻪ ﻟﻪ ﭘﺎڵﯽ ﺩێ ﯾﻪ ﻣەﻧﺰڵﯽ ﻧﯚﮐەﺭﯼ ﺧﯚﺗﯽ ﻟێ ﯾﻪ ﮐەﺭﻩ ﺗﯚﭘﯿﻮ ﻭ ﮐەﻻﮐﯽ ﮔﻮێﻠﮏ ﻫەڵﻤﯽ ﺩڵ ﺭﻭﻭﻥ ﮐەﺭەﻭەﯼ ﺳەﺭ ﮔﻮێﻠﮏ ﭘێﮑەﻭﻩ ﭼﯿﻨﻪ ﺑﮑەﯾﻦ ﻟەﻭ ﭘەﯾﻨﻪ ﺑﯚﯼ ﺳەﻧێﺮ ﻣەڵﻬەﻣﯽ ﺑﯿﺮ ﻭ ﺯەﯾﻨﻪ ﻭﺭﺩ ﺑەﻭﻩ ﭼەﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﻣﺎﻧﺎ ﻗﻮﻭڵﻪ ﻣەﺳەﻟﻪ ﻭ ﮔﻔﺘﯽ ﻗەﻟﯽ ﻣﺎﻗﻮﻭڵﻪ ﺑﯿﮑﻪ ﺳەﺭﻣەﺷﻘﯽ ﮊﯾﺎﻥ ﺋەﻭ ﺋﯿﺸﻪ ﻫەﺭ ﻟﻪ ﺳەﺭ ﺩﺍﺭﯼ ﻧەﻭﯼ ﻫەڵﻨﯿﺸﻪ ﻫﺎﺗەﻭﻩ ﺑﯿﺮﯼ ﻫەڵﯚ ﺭﺍﺑﻮﺭﺩﻭﻭﯼ ﭘﺎﮐﯽ ﺑﯚﮊﺍﻧەﻭﻩ ﯾﺎﺩﯼ ﻣﺮﺩﻭﻭﯼ ﮔﻮڵ ﮐﺮﺍ ﺭﺍﺧەﺭ ﻭ ﭘﺎﯾەﻧﺪﺍﺯﻡ ﭼەﻧﺪﻩ ﺋﺎﮊﻭﺍ ﻟەﺷﯽ ﮐێﻮ ﺋﺎﻭﺍﺯﻡ؟ ﭼەﻧﺪﻩ ﺭﻭﺍﻧﯿﻮﻣﻪ ﺯەﻭﯼ ﻟەﻭ ﺑﺎﻧﻪ ؟ ﮐێﻮ ﻭ ﺩەﺷﺖ ﻟەﻭ ﺳەﺭەﻭﻩ ﭼەﻧﺪ ﺟﻮﺍﻧﻪ ؟ ﭼەﻧﺪ ﭼﮑﯚﻟەﻥ ﭘەﻟەﻭەﺭ ﻟەﻭ ﺑەﺭﺯﻩ ؟ ﺋﺎﺥ ﮐﻪ ﭼەﻧﺪ ﺧﻮێڕﯾﮕﺮﻩ ﺋەﻡ ﻋەﺭﺯﻩ ؟ ﭼەﻧﺪﻩ ﺭﺍﻭﯼ ﮐەﻭ ﻭ ﮐەﻭﺑﺎڕﻡ ﮐﺮﺩ ؟ ﺩﻭﮊﻣﻨﯽ ﺗﺎﻗﻤﯽ ﺷﻤﻘﺎﺭﻡ ﮐﺮﺩ ؟ ﮐﯚﻟﮑەﺯێڕﯾﻨﻪ ﻭەﮐﻮﻭ ﺗﺎﻗﯽ ﺯەﻓەﺭ ﺋﺎﺳﻤﺎﻥ ﺑﯚ ﻣﻨﯽ ﺑەﺳﺖ ﮐﺎﺗﯽ ﺳەﻓەﺭ ﺣەﻭﺗەﻭﺍﻧﺎﻥ ﺑﻮﻭ ﻣﯿﺪﺍڵﯽ ﺷەڕﯼ ﻣﻦ ﭼەﻧﺪﻩ ﺷﯚﺭﺍﻭﻩ ﺑﻪ ﺧﻮێﻦ ﺷﺎﭘەڕﯼ ﻣﻦ ﺋێﺴﺘﻪ ﺑﯚ ﻭﺍ ڕەﺑﻪ ﻥ ﻭ ﺩﺍﻣﺎﻭﻡ؟ ﻣﻦ ﻫەڵﯚ ﭼﺎﻭ ﻟﻪ ﺩەﻣﯽ ﻗﺎڵﺎﻭﻡ ﺳﺎﮐﻪ ﺋەﻭ ﮐﺎﺭﻩ ﻭەﻫﺎ ﺳﺎﮐﺎﺭﻩ ﻣەﺭﮔﻪ ﻣﯿﻮﺍﻧﯽ ﮔەﺩﺍ ﻭ ﺧﻮﻧﮑﺎﺭﻩ ﻫەﻭﺭﯼ ﺋﺎﺳﻤﺎﻥ ﺑێ ﺧەڵﺎﺗﻢ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﺎ ﻟەﺷﻢ ﺧﺎﺷﻪ ﺑﮑێﺸﻦ ﺑﺎﺷﻪ ﮔﻮﺗﯽ ﻭﺍ ﮊﯾﻨﯽ ﺩﺭێﮋ ﭘێﺸﮑەﺷﯽ ﺧﯚﺕ ﮔﯚﺷﺘﯽ ﻣﺮﺩﺍﺭەﻭﻩ ﺑﻮﻭ ﻫەﺭ ﺑەﺷﯽ ﺧﯚﺕ ﮊﯾﻨﯽ ﮐﻮﺭﺕ ﻭ ﺑﻪ ﻫەڵﯚﯾﯽ ﻣﺮﺩﻥ ﻧەﮎ ﭘەﻧﺎ ﺑﯚ ﻗەﻟﯽ ڕﻭﻭ ڕەﺵ ﺑﺮﺩﻥ ﻻﯼ ﻫەڵﯚﯼ ﺑەﺭﺯﻩ ﻓڕﯼ ﺑەﺭﺯﻩ ﻣﮋﯼ ﭼﯚﻥ ﺑﮋﯼ ﺷەﺭﺗﻪ ﻧەﻭەﮎ ﭼەﻧﺪﻩ ﺑﮋﯼ

موضوعات مرتبط: شعر , شيعري كوردي , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


شعار نده
15 / 5 / 1398 ساعت 18:16 | بازدید : 619 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

شعار نده

اول دبیرستان کم کم می دیدم رفتار بعضی بچه ها جور 

دیگه ای هست زمزمه های غریبی می شنیدم که فکر می کردم

حتی نباید در خلوت  توو فکرت بیاد 

دوست شدن با جنس مخالف !!!! 

سال بعد اون یه عده گروه شون از بقیه جدا شد منم مثل 

جزامی ها بهشون نگاه می کردم . انگار که حتی از دور هم 

ممکنه به من سرایت کنه 

کم کم میز آخر مخصوص دخترایی شد که احساس می کردن 

از بقیه بزرگ‌ترن . سرشون تو هم بود و پچ وپچ 

سال ِِ بعد این گروه دیگه خیلی بزرگ شده بود 

تو هر میز از سه نفر حتما یه نفرشون به این مرض دچار شده

بود . با این که دم در ِِ مدرسه چهار پنج نفر نیروی مخلص 

و انقلابی برای بازرسی بدنی می ایستادن و طوری ژست 

می گرفتن که فکر می کردی پلیس اینترپلن 

اما دخترای ضد انقلاب انگار زرنگ تر از این حرفا بودن 

از توانایی های نیروی انقلابی همین بس که نوار کاست زبان ِِ 

انگلیسی رو که دبیر سفارش کرده بود ازم گرفتن و دفتر و 

مربی پرورشی و ترسوندن و تهدید و غیره تا آخر به یه زبون 

بهشون حالی کردم اینو دبیر خواسته بخریم 

اما همین نیروی ویژه و پاسدار خون شهیدان نمی تونست نامه

های دوست پسرای دخترای ته کلاسی رو ، پیدا کنه ;)

سال آخر بودم و من همچنان تر دامن نشده بودم اما دیگه دیدن 

نامه ها و شنیدن ماجراهاشون برام عجیب نبود 

به ویژه این که نزدیک ترین دوست خودم هم به این مرض 

دچار شده بود . چه می شد کرد این مرض شیرین ، دل ِِ خیلیا

رو گرفتار کرده بود

یه روز بهم گفت " مریم من یکی از متنای تو رو برای فلانی

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


دوستت دارم خیام اما ...
15 / 5 / 1398 ساعت 18:16 | بازدید : 631 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

گر بر فلکم دست بدی چون یزدان
برداشتمی من این فلک را ز میان
از نو فلکی دگر چنان ساختمی
کازاده بکام دل رسیدی آسان

خیام 

 

دلم گرفته است خیام

تو حال ِِ آزادگان را می فهمی ؟ معلوم است ؛ نه . 

اگر توانم این بود که فلک را به دست تو بسپارم ، نمی سپردم

اگر توانم این بود که نُه فلک را از آن خویش کنم ؛ نمی کردم

بگو کجا مست کرده ای که نام عاشق ِِ دل سپرده را

آزاده گفته ای ؟!

آزاده در قید هیچ کس نیست 

کام دل نمی جوید 

اگر فلک به دست تو می بود 

اگر هر کسی به این راحتی به دست تو به کام خود می رسید 

عشق معجون نبود ، 

مثل قرص سرماخوردگی سر هر بازار ، در ِِ هر دکه ای 

می نوشتند : " عشق موجود است "  .

اگر فلک به دست تو بود 

درد ِِ عشق جانی را نمی گداخت 

لبی را به داغ خویش نمی سوزاند 

و لحظه ای که لحظه ی وصال می نامندش 

این همه شیرین نبود 

یک لحظه این هم خاطره نمی ساخت 

شاعرها هزار صفحه نمی گفتند ، تا به یک خط برسند : 

" آغوش عاشقی دیشب سوخت " 

خیام عزیزم ! 

دوستت دارم ؛ اما ... 

تو جای خود باش 

ما را به حال ِِ خویش بگذار ...

 

مریم . ا . ا

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


چینی گل قرمز
15 / 5 / 1398 ساعت 18:16 | بازدید : 644 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

ظرف ها را می شویم و سینک ظرفشویی را 

کمی وایتکس کاری وقت زیادی نمی گیرد . اما ... 

اما دارد. بوی وایتکس که بلند می شود داد ِِ همسر بالا می رود 

سرش را از تلویزیون به سمت آشپزخانه می چرخاند 

_: اَه باز بوی گندش را درآوردیییی ؟؟!!! 

لبخند ریزی می زنم می گویم : تمام شد 

سرش درد می گیرد و خُلقش تنگ می شود . 

_: بیا بشین نمی خواد ظرف بشوری حالا 

بذار من برم اون وقت هر قدر خواستی از این کوفتی استفاده

کن

من ( طلبکارانه ) : کمک که نمی کنی دست کم غر نزن.

چایش را نصف نیمه رها می کند و با دلخوری می رود که لباس 

کارش را بپوشد و راهی شود .

جمعه است کمی بیشتر از روزهای معمول خوابیده ایم 

بیدار می شوم . او زودتر بیدار شده 

آرام تکیه داده  و صدای تلویزیون را در حد ِِ نشنیدن کم کرده 

چای هم آماده کرده ، شاهانه تر از این هم داریم ؟! 

بیدار اما با چشم بسته کمی در رخت خواب می مانم 

این هم خودش قسمتی از زندگی است .

دستی به سر و رویم می کشم و ... 

صبحانه که می خوریم می گوید باید آرمیچری را سیم پیچی 

کند 

با این که برای این کار ، کُنجی در اتاقی دیگر برای خودش 

درست کرده با این حال روزنامه ای زیر دستش پهن می کند تا 

همین جا کنار من ، کارش را انجام دهد 

سیم های سوخته و لاکی که روی آنها ست کمی بوی تن

سوختگی را در هوا می پراکند اما آزار دهنده نیست . یکهو یادش

می افتد که مبادا بویش برای من که عادت ندارم اذیت کننده 

باشد . می گوید : اگر اذیتی .. حرفش تمام نشده می گویم : نه

سرش را خم کرده روی آرمیچر و دارد نقشه ی سیم کشی اش را

درمی آورد ، وقتی اینطور دقیق می شود خودش هم نمی داند

که چقدر خواستنی می شود 

کارش تمام شده حالا باید روی سیم های مسی ِِ نازکِِ آرمیچر لاک 

بریزد . اینجا را دیگر نظرخواهی نمی کند .با این که هوا 

بسیار سرد است 

یک راست می رود توی پارکینگ 

بهش می گویم همین جا انجام بده . می گوید : نه بوش ( بوی 

لاک ) خیلی تند است اذیتت می کند ... عجب پلی تیکی می زند

البته که می دانم تلافی معرفتش را چطور درآورم 

عشق بین ما این طور ی ست 

نه کافه ای رفتیم و نه دو فنجان قهوه سفارش دادیم 

نه جلوی چشم همه کیک دهان هم گذاشتیم 

هر چه بود بین من بود و او 

ما از لای کتاب قصه ها نیامدیم 

ما هم عصبانی می شدیم 

دلخور می شدیم

گاهی حرفی و دل شکستنی

گاهی داد و بیدادی 

اما آخرش حرمتی داشت عشقمان که قهر و خشممان اگر کوه یخ

هم بود به لبخندی و بوسه ای ذوب می شد و می رفت 

کاه می شد و در باد فراموشی گم می شد 

افسوس می خورم که ظرف های عشق امروز رنگ و لعابش گرچه

بیشتر است اما چرا نمی تواند جای چینی های گل قرمز 

دیروز را بگیرد 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


اگر بچه ی رامبد بدونه چقدر سرش غوغاست ؟!!
15 / 5 / 1398 ساعت 18:16 | بازدید : 569 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

از وقتی مدرسه رفتیم و مادر برایمان لقمه می گذاشت

یادم می آید هیچ وقت نه خوراکی گذاشت که خاص باشد نه میوه ای که بو داشته باشد

اگر می گفتیم مثلا فلان چیز را بده ببرم ، می گفت :

نه مادرجان یه وقت یکی نداره یا گرسنه ست و با خودش نیاورده و دلش می کشه 

اگر هم شکایت می کردیم که فلانی آورده می گفت :

" اشتباه کرده ، هر کی هر کاری کرد که شما نباید بکنید

اومدی خونه بخور "

نه تنها من و خواهر برادرهایم بلکه بیشتر بچه ها همین

طور بودند . داشتند اما نمی آوردند . لقمه های پیچیده

شده مان نه سه برابر دست هایمان بود نه گران قیمت

نون و پنیر و سبزی بود یا خیلی اگر مفصل بود می شد

نان و تخم مرغ 

توی خانه هم هر چی داشتیم حق اعتراض نبود

تا نصفه خوردن و شلخته خوردن هم کفر نعمت حساب

می شد 

یاد گرفتیم دارندگی الزاما برازندگی نیست .

یاد گرفتیم داشته هایمان را به رخ کسی نکشیم 

دریافتیم که داشتن مهم است اما چطور استفاده

کردنش را مهم تر یافتیم

باطن اصل بود و ظاهر نیازی به ادا و شعار نداشت

حالا این همه که اعصاب خورد شده می بینم ، 

کسانی که با حسرت زندگی ِِ بعضی های خاص را 

نگاه می کنند و این می شود یک عقده ، یک بغض توی

گلویشان ، و حاصلش می شود جنگ اعصاب و دعوا

می گویم چه اشکالی داشت اگر هرکسی می خواست

پستی و مسئولیتی بگیرد از درشت تا ریزشان ، یک

دوره اخلاق زیر نظر مادرانمان می گذراندند

 

پ ن : 1_ این همه داد و بیداد و این همه خشم ریشه دارتر از کجایی بودن بچه ی رامبد است ،

به در گفته می شود تا دیوار بشنود 

یادشان رفته در هم کر است و هم کور و هم بی احساس

2 _ مولانای من حالا اگر بودی چطور در این هوای

مسموم نفس می‌کشیدی ؟

آیا باز هم از آدمهای دوره ی خودت به تنگ می آمدی ؟

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


چشماتو ببند
15 / 5 / 1398 ساعت 18:16 | بازدید : 631 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

http://www.zanam.blogfa.com

خونه ی مادر شوهرمو تازه رنگ زده بودن

هنوز چند روز نگذشته بود که پسر منو پسر برادر شوهرم دوتایی با هم دور تا دور اتاق تازه نقاشی شده رو با تمام مداد رنگیها و مداد شمعی هایی که داشتن رنگ جدید زدن :)

هر دوشون سه چهار ساله بودن

اما کتک نخوردن

الان که پسرم یادش می افته اول کلی می خنده بعد سکوت می کنه و یه لبخند عمیق می زنه میگه چقدر ننه ( مادر شوهرمو می گه ) صبور بوده

خونه ی خودمون هم که دیگه هیچی

روی دیوارا هم نقاشی بود هم کنده کاری

یادم نیست کلاس پنجم بود یا اول راهنمایی ، تو پیک نوروزیشون الفبای خط میخی رو خونده بود بعد اومده بود پشت ِِ در ِِ اتاق خواب ما روی دیوارش جمله سازی کرده بود

وقتی درو بستم چشمم خورد بهش و فهمیدم از کجا آب می خوره دیده بودم رو کاغذ هی تمرین می کنه

بعد از چند روز اومده می گه مامان می دونی این چیه ؟!

گفتم نه فقط تو می دونی [خنده]

انتظار نداشت که دیده باشم

وقی دید لو رفته با کلی ذوق و شوق برام ترجمه ش کرد

الان فقط یه خاطره شده

یه خاطره ی خنده دار

 هیچ چیزی ارزش اخم و تَخم شما رو نداره حتی هیچ جای دنیا چیزی ازش کم نمیشه اگر برای چند لحظه چشمامونو هم بذاریم 

بذاریم بچه ها بخندن و بچگی کنن 

نه توی دعواهاشون وارد شو نه وقتی دارن بازی می کنن 

فقط کنارشون باش و باهاشون بچگی کن ببین چه لذتی می بری

 

پ ن : برای تمام لحظات قشنگی که به من و بابا بخشیدین ممنون . و برای تمام داد و بیدادهایی که من و بابا باهاتون کردیم یه دنیا متأسفیم ما رو ببخشین  

|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


من نه منم... منم منم
15 / 5 / 1398 ساعت 18:16 | بازدید : 612 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

برای همه ی ما خیلی وقت ها پیش آمده که درباره ی

کاری مورد تعریف و تمجید دیگران قرار گرفته ایم

مثلا پزشکی که بخاطر تشخیص های درست و دقیقش

شهره ی عام و خاص می شود . با آمدن اسمش رفتار

عموم مردم همراه با تکریم و احترام است . جلویش 

دولا راست می شوند و خاضعانه حاضرند دستش را 

ببوسند .

یا مثلا هنرمندان از هر صنف و رسته ی هنری ، 

نقاش ، خواننده ، هنرپیشه و کارگردان ...مردم برای 

عکس گرفتن باهاشان سر و دست می شکنند . توی

صفحه ی شخصی ( پیجشان ) می روند و قربان صدقه

ها نثار می کنند

 این تعریف کردن ها هی ادامه پیدا می کند 

خب این اولش خیلی شیرین است

آیا کسی هست که نخواهد از او تعریف شود و کارش

مقبولیت عام بیابد ؟؟

خیلی هم خوب است چرا که این سبب می شود رفتار

مثبتی تقویت شود 

اما این تعریف ها از یک جایی به بعد یعنی درست از 

نقطه ی پر شدن ِِ ظرفیت ، کار دست آدم می دهد 

غروری ایجاد می شود که اغلب در پوششی از تواضع

رخ می نماید

آن پزشک لبخندهای رضایت بخش می زند و حتی ممکن

است شوخی ِِ کوچکی هم با شما بکند 

آن هنرمند وقتی هنرمند خطابش می کنند ، لبخند

محجوبانه ای  می زند و همیشه حرف هایش را با این 

تکه کلام آغاز می کند که " من خود را هنرمند نمی دانم 

اما به نظر من .... " 

اما اگر در همه ی این حالت ها کسی پیدا بشود که بر

خلاف دیگران اظهار نظری کند این افراد چنان از کوره در می روند که 

باورت نمی شود این همان شخص مورد احترام و همان

شخص محجوب و متواضعی ست که قبلا دیدید

شاید باید روی هیجاناتمان کنترل بیشتری داشته باشیم

 

پ ن : در تعریف کردن هایمان حد نگه داریم 

این به سود ِِ هر دو طرف است 

پ ن : حالا هی نیاین بگین مریم خیلی قشنگ نوشتی 

منم مغرور میشم

می گم اصلا تو کی ای ؟  من کی ام ؟ اینجا کجاست ؟

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


ای برای با تو بودن باید از بودن گذشتن
15 / 5 / 1398 ساعت 18:16 | بازدید : 574 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

تو قاصدکی روی هوا در صحرایی که بی انتهاست

دست های تمنایم سوی تو دراز 

پاهایم در آرزوی رسیدن گرم ِِ دویدن

تمام تنم ، روح ِِ خواستن است 

پاهای من کجا ؛ باد کجا ؟! 

به آسمان نگاه می کنم : خدایا باد را نگه دار 

باد می رود باد می خندد . قاصدک من روی دست هایش زیر آفتاب ، طلایی و درخشان 

می رود ، می روی 

به آسمان نگاه می کنم ؛ هوا تاریک ست ، آبی نیست 

ابر بغض می کند 

روی پاهایم نیستم 

نگاهم از آن بالا سقوط می کند 

سبک شده ام 

تند و تیز می روم 

روی آبم نه روی علفزار 

چه دیر !

محال است به او برسم 

آب تیز می رود. من ترس برم می دارد 

مثل آن روز وقتی که توی آن اتاقک کوچک ِِ چرخ و فلک

، آن بالا ، میان زمین و آسمان معلق بودیم 

تو لبخند می زدی من می ترسیدم 

چه فرق می کند نشسته باشی یا در حال ِِ دو ،

وقتی هیچ چیز در اختیارت نیست ، همه چیز ترسناک می شود .

سنگی میان آب 

دیر می بینمش 

صدای شکستنم توی گوش می پیچد 

سینه ام درد می کشد 

پرت می شوم روی چمنزار

به انتظار دست تو 

آخ ... دستی نیست

بغض می کنم تو ایستاده ای مرا نگاه می کنی 

باز تو لبخند می زنی و باز من می ترسم

لبخند تو گرم است ، مثل آفتاب

حرف نمی زنی ، پیش نمی آیی ،فقط نگاه می کنی

نگاه ِِ تو بغض کرده است نگاه تو فریاد می زند 

بلند شو ، نترس ، نترس وقت گریه نیست

برای داشتنت دوباره می دوم 

من می دوم تو آرام آن دورتر کنارم ایستاده ای 

مثل آن ماه شب های کودکیم

که هر چه می دویدم او آن بالا ایستاده بود 

هر جا می رفتم او بود 

هر جا می روم هستی گرچه از دست ِِ تمنایم دور

گرچه این پاها لنگ

تو و لبخند ِِ قشنگت هستی

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


بازار بتان شکست گیرد ؟؟!! نه ، رواج گیرد :(
15 / 5 / 1398 ساعت 18:16 | بازدید : 558 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

امروز مدام در سرم واژه ی عشق حلاجی می شد . همه اش

فکر می کردم چقدر طول می کشد عشق ، کسی را پیدا کند 

و آن کس هم بفهمد این خود اصل ِِ جنس است حواسش 

را تمام و کمال بدهد بهش و پنجه بیاندازد و  خود را بیاویزد

و اصلا از کجا سره از ناسره بشناسد یعنی آدم از بین

هزاران دوستت دارم های پر حرارت ، چطور بداند کدامش

بوی گندیدگی می دهد کدامش بی بو و بی خاصیت

است کدام هم نه بوی ناب عشق می د هد 

و اصلا مگر عشق چند بار کسی را در می یابد که این 

شیر خام خورده ، اصل را از تقلبی بازشناسد

و تازه وقتی آن را دریافت چطور آن را نگه دارد

 اصلا خود را بیاویزد یا نه مثلا کمی غرور هم بد نیست ، ها ؟ 

اینها همه اش بخاطر دو ماجرای موازی بود که مدت هاست 

مرا درگیر کرده و یکی از این دو ماجرا دیروز دوباره آزارام داد

و آن این بود که یکی از نزدیکان ِِ دوست داشتنی ام این مدت 

زندگی اش دچار تلاطم های سختی بوده و هر آن امکان از دست رفتنش هست

زندگی ای که با عشق شروع شده بود 

حالا دارد مثل یک ساختمان چند طبقه در جای خودش فرو می ریزد .

و یکی دیگر هم اینهمه اداعاهای پوشالی بعضی ها که دم از عشق 

می زدند و حرف حساب حالی شان نمی شد 

ادامه داره 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


بازار بتان شکست گیرد ؟؟!! نه ، رواج گیرد :(
15 / 5 / 1398 ساعت 18:16 | بازدید : 730 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

این که می گویم عشق باید که آدم را دریابد حقیقتی ست که 

به آن رسیده ام . اگر دنبالش بیفتی مثل این است که 

خواب نما شده باشی

این عزیز دوست داشتنی ام به عشقی گرفتار شد 

که بعضی چیزها را به ما گفت و بعضی چیزها را که

گمان می برد شورش ما را برمی انگیزد لای ورق پیچید

و در درز دیوار حاشا گذاشت و گذاشت ما خوش 

باشیم 

آن یکی هم با خانواده اش همین کرد و ازدواجشان

شکل گرفت 

سنش کم نبود که بخواهیم به انتخابش شک کنیم 

و تازه کمی هم از حد مجاز گذشته بود 

خیلی ها را با دلایلی که به نظرم کاملا عقلانی می رسید رد کرده بود

برای همین بیشتر اطمینان داشتیم که اشتباه نمی کند 

حالا یکی آمده بود که حسابی دلش را برده بود 

با شرایطی که می دانم می توانست دلایل خوبی شود

برای رد شدنش اما این بار این چیزها مانع نشد که نظر

این عزیز دوست داشتنی برگردد 

این که در هم چه می دیدند که عقلشان را به خفقان واداشتند ، را حدس می زنم 

اما مجال گفتنش نیست . این را بگویم که آنها نه قصد

فریب خود را داشتند نه ما را واقعا هم دیگر را پیدا

کرده بودند و بخاطر داشتن ِِ هم خیلی چیزها را پذیرفتند

این عشق بود که آن ها را یافته بود ؟ 

من می گویم نه . 

حالاچند سال است که از زندگی شان می گذرد با وجود

دو فرزند چند بار تا مرز جدایی پیش رفته اند . 

برایم که حرف می زند بغض می کند 

یک لحظه به دوست داشتنش میل می کند لحظه ای 

دیگر به انزجار 

به نظرم بخاطر بچه در یک رابطه ماندن تلخ ترین 

شکل ِِ وابستگی ست . 

به نظرم بخاطر میل جنسی نماندن پست ترین نوع ِِ 

نخواستن ست .

راستش تا حالا اینجور حرف ها را اینجا ننوشته ام

اما بسیار غمگینم 

شاید این توجیه خوبی نباشد اما می دانم این روزها

این مشکل را خیلی ها دارند 

زنی که همه ی انرژی اش را پای یک زندگی فکسنی 

می گذارد تا روز را شب کند بچه ها را به حساب 

خودش بزرگ کند تا در انتها برسد به شب که هیکلی کنار او 

می خواهد به کام برسد که حتی یک لحظه ی سخت 

زن را نمی داند و تازه با کمال وقاحت در دعواهایش از زنانی صحبت

می کند که توی خیابان ریخته اند و حاضرند همه جوره

در خدمتش باشند 

از دختری حرف می زند که تا به حال چندین بار از او 

درخواست رابطه کرده است 

خدای من قلبم درد می گیرد 

دختران نوجوانی را دیده ام که دل به جوانی داده اند

و خود را برای رسیدن به او به آب و آتش می زنند

این ها را ذهنم هضم می کند که نصیحتم را نپذیرند

اما کس که در مرز 40 سالگی به هوس بارگی می افتد را چه کنم ؟!

ذهنم این چند ماه دارد هی بالا می آورد 

دست هایم سر داغم را می گیرد شاید از این دَوَران 

تهوع آور رهایی دهد اما نمی شود .

 

بازار بتان رنگارنگ رواج گرفته است 

 

مریم. ا 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


کفر ، نعمت از کفت بیرون کند بوخدا ;)
15 / 5 / 1398 ساعت 18:16 | بازدید : 650 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

و تو چه می دانی گرمای اهواز یعنی چه ؟

آنجا که میوه های نورس وسبز خرما ، بر درختان

باشکوه نخل ، تن به آفتاب می دهند

و فارغ از چیده شدن ، چه کیفی هم می کنند

اینجا آفتابش شب ها هم اضافه کاری می دهد بدون کم ترین اعتراضی

می خواهد غروب کند اما چون کوهی نمی بیند همان 

وسط ها یک جایی گیر می آورد و رخت و لباسش

را به شاخه ی درختی می آویزد و می نشیند از همان 

نزدیکی به اهواز نگاه می کند و لحظه شماری می کند 

برای طلوع 

مثل کارگران راه آهن و نیشکر هفت تپه  نیست که تا

تقّی به تّوقی می خورد فقط برای چندماه حقوق نگرفتن نق می زنند 

باور نمی کنی ؟خب نکن :)

کمی جسارت به خرج بده بیا اهواز 

تازه جدیدا ما اینجا صبح ها زلزله پارتی هم داریم :)

همین طور زمین برای خودش بندری می رود 

شاید خواب بُردگان را بیدار کند اما زهی خیال باطل

هر از گاهی هم هوای آزاد ( !! ) داریم البته هوای آزادی

به سرمان نمی زند

خلاصه دردسرت ندهم اینجا همه چیز داریم الا 

آتشفشان 

البته آن هم داشتیم دیدیم زیادیمان می شود

به آن بالایی ها خبر دادیم 

از آن پس ون های شیشه سیاه آمدند چهار چهارتا

سر هر چهار راه مخوفانه نشستند و گفتند آسوده بخوابید که ما بیداریم فقط نمی دانم

چرا وقتی بهشان از اندک غبار توی هوا و اندک گرانی

و اندک فقری که هست گفتیم نیامدند 

حتما چون اندک بوده ! 

اما فهمیدیم آتشفشان شوخی بردار نیست باید زود 

بهش رسیدگی شود

حالا فقط مانده سپاسگزاری از .... 

هر کی که دلت می خواهد 

عجب آدمهای قدر ناشناسی هستیم 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


دادگاه ۹ نفر از اخلالگران ارزی برگزار شد عراقچی پای میز محاکمه
14 / 5 / 1398 ساعت 16:55 | بازدید : 554 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

دادگاه ۹ نفر از اخلالگران ارزی برگزار شد/ عراقچی پای میز محاکمه

دادگاه ۹ نفر از اخلالگران ارزی برگزار شد

عراقچی پای میز محاکمه

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


سقوط یک هواپیمای جنگی در ساحل تنگستان
14 / 5 / 1398 ساعت 16:55 | بازدید : 585 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

سقوط یک هواپیمای جنگی در ساحل تنگستان

سقوط یک هواپیمای جنگی در ساحل تنگستان

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


حکایت غریب مادری که آمد پسرش را از جبهه به عروسی ببرد سجاد محقق
14 / 5 / 1398 ساعت 16:55 | بازدید : 618 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

حکایت غریب مادری که آمد پسرش را از جبهه به عروسی ببرد

سجاد محقق

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


اولین عکس از لاشه جنگنده سقوط‌کرده ارتش
14 / 5 / 1398 ساعت 16:55 | بازدید : 568 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

اولین عکس از لاشه جنگنده سقوط‌کرده ارتش

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


کشتار؛ ارمغان ترامپ برای آمریکا
14 / 5 / 1398 ساعت 16:55 | بازدید : 540 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

تیراندازی در آمریکا

کشتار؛ ارمغان ترامپ برای آمریکا

29کشته 50زخمی در2حمله نژادپرستانه

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


کشف و ضبط ۱۸ قطعه کبک و اسلحه شکاری غیرمجاز از دو متخلف در کامیاران
14 / 5 / 1398 ساعت 16:55 | بازدید : 524 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

کردستان|کشف و ضبط 18 قطعه کبک و اسلحه شکاری غیرمجاز از دو متخلف در کامیاران

کشف و ضبط ۱۸ قطعه کبک و اسلحه شکاری غیرمجاز از دو متخلف در کامیاران

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


از ۱۰۰ وعده روحانی تاکنون ۶۷ وعده بی‌نتیجه مانده‌است +عکس
14 / 5 / 1398 ساعت 16:55 | بازدید : 623 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

روحانی سنجش

از ۱۰۰ وعده روحانی تاکنون ۶۷ وعده بی‌نتیجه مانده‌است +عکس

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مدعیان اصلاح‌طلبی در پی فشار به شورای نگهبان
14 / 5 / 1398 ساعت 16:55 | بازدید : 576 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

اصلاح‌طلبان نمایه

مدعیان اصلاح‌طلبی در پی فشار به شورای نگهبان

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


گفت و شنود/ اتاق بغلی!
14 / 5 / 1398 ساعت 16:55 | بازدید : 557 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

کیهان نمایه

گفت و شنود/ اتاق بغلی!

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


عکس/ بوسه فرمانده نزاجا بر دستان یک جانباز
14 / 5 / 1398 ساعت 16:55 | بازدید : 661 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

عکس/ بوسه فرمانده نزاجا بر دستان یک جانباز

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


محاصره تهران با برف
14 / 5 / 1398 ساعت 16:50 | بازدید : 553 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

 

برف تهران و مشکلاتی که به همراه داشت، بسته شدن ازادرههای منتهی به آن و فرودگاهها نشان دهنده مدیریت ضعیف مسئولان است. مطلب جالبی که در این باره در خبرگزاری فارس آمده است را نقل میکنم.

 

خبرگزاری فارس: پایتخت، دیروز نخستین بار در نیم قرن گذشته کاملاً محاصره شد/ فلج‌شدن شریان‌های حیاتی در سایه تئوری‌پردازی‌های آخوندی

بارش نه چندان سنگین برف موجب فلج شدن حمل و نقل در پایتخت و محاصره آن برای اولین بار در نیم قرن گذشته شد، آن هم تهرانی که قرار است نقطه ثقل پدافند غیرعامل و مدیریت بحران در کشور باشد.

خبرگزاری فارس - سعید موذنی: از هفته گذشته بود که هشدارهای سازمان هواشناسی خبر از بارش برف و کاهش دما در بسیاری از نقاط کشور و همچنین پایتخت داشت.

تقریباً یک هفته قبل از شروع بارش برف در تهران، سازمان هواشناسی هر روز نسبت به فعالیت این سامانه جوی هشدار می‌داد و اعلام شد که مسئولان از قبل آمادگی برای مشکلات احتمالی را داشته باشند.

از بعد از ظهر روز هفتم بهمن‌ماه بارش برف در پایتخت شدت گرفت و همزمان با شدت گرفتن بارش برف‌، در بی‌توجهی مسئولان وزارت راه و شهرسازی و در رأس هرم مدیریتی این وزارتخانه عباس آخوندی، مشکلات انواع مدل‌های حمل و نقلی ما هم شدت گرفت و روز گذشته صدای همه مسافران انواع مدل‌هایی حمل و نقلی را در آورد.

* تهران شهر بی دفاع

بسیاری از مسافران در جاده‌های کشور ‌ماندند‌ بسیاری از آزادراه‌ها و جاده‌ها مسدود شد و مهم‌تر از همه بسیاری از آزادراه‌های ورودی و خروجی تهران با افزایش بارش برف و کولاک، مسدود شد؛ انسداد آزادراه‌هایی نظیر تهران-کرج و تهران-قم به عنوان اصلی‌ترین و پرترددترین شریان‌های جاده‌های کشور با بارش یک برف، می‌تواند برای مدیریت بحران کشور بسیار نگران‌کننده باشد.

به هر حال از روزهای قبل خبر از وقوع چنین بارشی داده شد‌ و جای تعجب بسیار داشت که چرا سازمان راهداری و حمل و نقل جاده‌ای کشور فکری برای عدم انسداد این مسیر‌ها نداشت؛ همین کم‌کاری موجب شد راه‌های اصلی ورودی تهران مسدود شود و ومسافران بسیاری شب تا صبح در برف و کولاک در خودروهای خود در آزادراه تهران-کرج محصور شوند.

محورها از دو طرف مسدود شده بود و هیچ امکان بازگشایی مسیر و نجات مسافران از برف و کولاک در ساعات اولیه وقوع برف وجود نداشت، تجهیزات راهداری هم به موقع مستقر نشده بودند ضمن آنکه نمک‌پاشی چندانی انجام نشده بود و همه اینها این بدان معنا است که مدیران ما هنوز با موضوع «زمان طلایی» در بحران و حوادث آشنا نیستند؛ زمان طلایی یعنی مدت زمان کوتاهی پس از وقوع حادثه که اگر مدیریت صحیح و منطقی شود، از بروز بسیاری از مشکلات بعدی جلوگیری می‌کند.

در این شرایط عباس آخوندی به عنوان وزیر راه و شهرسازی کشور  عکس‌العمل چندانی از خود نشان نداد و احتمالاً از پشت پنجره ویلای لواسان خود چای می‌نوشید و از این برف لذت می‌برد، غافل از اینکه مجموعه تحت مدیریت وی نتوانستند در این بحران کوچک هم از عهده وظایف خود برآیند و مردم را از سرگردانی نجات دهند.

با این روند قطعاً به نظر می‌رسد در بروز شرایط بحرانی بزرگ‌تر این نوع مدیریت‌ها کارساز نخواهد بود و به فاجعه می‌انجامد.

از سوی دیگر بارش برف‌ موجب تعطیلی دو فرودگاه بزرگ و بین‌المللی کشور شد، مسافران داخلی و خارجی سرگردان شدند و هیچ پیش‌بینی از وقوع این اتفاق و مدیریت آن در بین دست‌اندرکاران صنعت حمل و نقل هوایی کشور حس نشد؛ ساختمان اصلی سازمان هواشناسی در محل فرودگاه مهرآباد است و اطلاعات هواشناسی مستمر به فرودگاه ارسال می‌شود و با وجود اطلاع‌رسانی‌های قبلی، چندان تمهیداتی بابت مدیریت بحران ‌از سوی مسئولان اندیشیده نشد.

به هر حال درست است که ایمنی پرواز ضروری است و قطعاً نباید در شرایط غیرایمن پرواز انجام داد اما می‌شد با بررسی اطلاعات هواشناسی از قبل به مسافران اعلام کرد که پروازها با تأخیر انجام و یا ابطال می‌شود تا به فرودگاه نیایند.

مسافرانی هم که به فرودگاه آمدند از دریافت یک توضیح ساده و پاسخگویی هم محروم شدند، ‌پذیرایی از آنها انجام نشد و برخی آنها شب را هم بدون هیچ تجهیزاتی در فرودگاه سپری کردند.

‌از سوی دیگر با بارش برف و کاهش دید افقی، سرعت سیر قطارها کاهش یافت و مسافران قطار ساعت‌‌ها پشت ترافیکی ورودی ایستگاه راه‌آهن تهران ماندند‌ البته به دلیل انسداد آزادراه تهران-قم، قطار فوق‌العاده این مسیر توسط راه‌آهن ‌راه‌اندازی شد اما این قطار فوق‌العاده هم سوء مدیریت در آزادراه ‌تهران-قم را رفع نکرد.

* محاصره پایتخت برای اولین بار در 50 سال گذشته

در واقع برای اولین بار در 50 سال گذشته پایتخت در شرایطی قرار گرفت که عملا همه انواع حمل و نقل عمده از طریق جاده، ریل و هوایی برای ورود و خروج به آن از کار افتاد و شهر در محاصره قرار گرفت.

حال در این شرایط وزیر راه و شهرسازی که به نظر می‌رسد فکر می‌کند کسانی دیگر مسئولیت حمل و نقل کشور را بر عهده دارند و وی فقط باید تئوریسین باشد آن هم تئوریسینی در حوزه‌های غیرتخصصی کاری خود، به جای مدیریت عملیاتی، سریع، دقیق و مدیریت مناسب بحران، به حضور در کیلومتر صفر عوارضی تهران-قم بسنده کرد تا فقط در دوربین رسانه‌ها باشد و بس.

به هر حال در این شرایط جوی نامناسب که نمی‌توان نام آن را بحرانی جدی گذاشت، پایتختی که قرار است مرکزیت مدیریت بحران کشور را در دست داشته باشد و مغز متفکر مدیریتی کشور در همه شرایط باشد تا آسیب‌ها کاهش یابد با بروز یک برف با بحرانی بزرگ مواجه و نیازمند یاری دیگر استان‌ها شد. اما با مسدود بودن همه شریان‌ها آیا امکان امدادرسانی دیگر استان‌ها وجود داشت؟

قطعاً بی‌توجهی به مسائلی نظیر پدافند غیرعامل در بحران، عدم توجه به مدیریت صحیح و سریع بحران، بی توجهی به زمان طلایی مدیریت بحران، بی‌تفاوتی نسبت به برخی مسائل امنیتی، همه و همه موجب شده است که سیستمی بزرگ نظیر سیستم حمل و نقل کشور در کوچک‌ترین مشکلات نظیر شرایط جوی نامناسب آسیب‌پذیر باشد و این فقط به دلیل نبود مدیریت صحیح است.

کاهش آسیب‌پذیری یکی از اصول اولیه پدافندغیرعامل است؛ پدافند غیرعامل‌ مجموعه اقدام‌های غیرمسلحانه‌ای است که موجب افزایش بازدارندگی، کاهش آسیب پذیری، تداوم فعالیت‌های ضروری، ارتقای پایداری ملی و تسهیل مدیریت بحران در مقابل تهدیدها ‌می‌شود که ظاهراً در وزارت راه و شهرسازی اصلی فراموش شده است.

‌پدافند غیرعامل یا دفاع غیرعامل ‌مجموعه اقداماتی است که در آن جنگ‌افزار به کار نمی‌رود ‌و با اجرای آن می‌توان از وارد شدن خسارت مالی به تجهیزات و تأسیسات حیاتی و حساس نظامی و غیرنظامی و تلفات انسانی جلوگیری کرده و یا میزان این خسارت و تلفات را در برابر حملات نظامی به حداقل ممکن کاهش داد.

در عصر حاضر تهدیدات علیه کشورها، هوشمند، سیستمی، متمرکز بر سیستم رهبری، علیه سیستم فرماندهی و کنترل، علیه مرکز ثقل‌ و همه جانبه است در همین راستا دفاع غیر عامل هم باید هوشمند، مهندسی شده، علمی، فناورانه، چند لایه و برقرار کننده تعادل ملی باشد.‌

* حمل و نقل در پنج حلقه واردن

حمل و نقل یکی از موضوعات اساسی در «پنج حلقه واردن» است‌. جایگاه زیرساخت‌های حمل و نقل به عنوان حلقه سوم واردن در آن که مورد تأیید سازمان پدافندغیرعامل ایران نیز هست، ویژه است. 

بنابراین گزارش در سال 1988 سرهنگ نیروی هوایی آمریکا، «جان واردن» کتابی با عنوان نبرد هوایی را تهیه و تدوین کرد و در دهم آگوست 1991 با سمت مشاور نظامی امنیت ملی آمریکا، نظریه‌ خود را که به تئوری پنج حلقه واردن مشهور است به پنتاگون و فرماندهان وقت نظامی،‌ ارائه کرد که مورد قبول واقع شد.

تئوری واردن بر این مبنا است که مهم‌ترین وظیفه در طرح‌ریزی یک جنگ، شناسایی مراکز ثقل کشور مورد تهاجم بوده و چنانچه این مراکز با دقت لازم شناسایی و مورد هدف قرار گیرند، کشور مورد تهاجم در اولین روزهای جنگ طعم شکست نظامی را چشیده و در کوتاه‌ترین مدت به خواسته‌های کشور مهاجم (آمریکا) تن داده و تسلیم خواهد شد.

تئوری یا مدار پنج حلقه واردن دقیقاً مورد استفاده فرماندهان عملیاتی آمریکا و متحدین در جنگ 43 روزه 1991 (جنگ اول خلیج فارس)، مناقشه کوزوو (جنگ 11 هفته‌ای سال 1999 ناتو علیه یوگسلاوی) و جنگ آمریکا و انگلیس علیه عراق (2003) قرار گرفت؛ در تئوری مذکور، مراکز ثقل یک کشور، به صورت سیستمی همانند اعضای یک بدن قلمداد شده و در صورت انهدام هر یک از مراکز ثقل، سیستم، پیکره و کالبدِ کشور مورد تهاجم فلج شده و قادر به ادامه فعالیت و حیات نخواهد بود.

در پدافند غیرعامل موضوع پنج حلقه واردن بسیار مورد توجه است؛ این پنج حلقه واردن به ترتیب از حلقه اول تا حلقه آخر، شامل موارد زیر است:

حلقه اول: رهبری، فرماندهی و کنترل (leadership) در حکم مغز انسان

حلقه دوم: محصولات کلیدی (key production) در حکم قلب و شش‌های انسان

حلقه سوم: زیرساخت‌های مواصلاتی و حمل و نقل (infra structures) در حکم سلسله اعصاب بدن انسان

حلقه چهارم: جمعیت مردمی و اراده ملی (population & peaple will) در حکم دست و پاهای بدن انسان

حلقه پنجم: نیروهای عملیاتی (field forces) در حکم گلبول‌های بدن انسان

بنابراین گزارش مراکز حیاتی و حساس نظامی و غیرنظامی کشور، باید با برنامه‌ریزی‌های جامع، مستمر و اقدامات اجرائی پدافند غیرعامل ضمن سلب ابتکار و آزادی عمل از دشمن و تحمیل شرایط سخت و دشوار، اقدامات تهاجمی وی را خنثی کرده و آستانه مقاومت نیروهای خودی را ارتقا دهند.

در پدافند غیرعامل باید آسیب‌پذیری‌ها را کاهش داد و از تهدیدات دور نگه داشت، یک هدف در صورتی آسیب‌پذیر است که به راحتی و سهولت در مقابل تهدیدات، خطرپذیر بوده و در صورت تهاجم دشمن، با خسارات و تلفات زیادی مواجه شود.‌

در سومین لایه از حلقه‌‌های واردن، موضوع زیرساخت‌های مواصلاتی و سیستم‌های حمل و نقل عنوان شده است، نظیر پل، جاده‌ اصلی و از این قبیل که باید در این عرصه برای کاهش آسیب‌پذیری‌های آنها و افزایش بازدارندگی دشمن، فعالیت‌‌های بسزایی انجام شود.

راه‌ها شریان‌های ارتباطی تمدن بشری بوده و همراه با گسترش و تجهیز آنها زندگی بشر نیز توسعه یافته است و در هر کجا و به هر دلیل که به این شریان‌ها خللی وارد شود کل سیستم اجتماعی آسیب می‌بیند.

امروزه یکی از اهداف مهم دشمن برای از پای در آوردن کشوری که مورد هجوم قرارداده است، وارد کردن آسیب‌های جدی به رگ‌های حیاتی کشور (محور‌های مواصلاتی و حمل و نقل) است‌ بنابراین برای خنثی‌سازی این ترفند دشمن، باید راه‌های مقابله با آن را شناخت و به کار برد.

یکی از نمونه تهدیداتی که می‌تواند آسیب‌های جبران ناپذیری به بخش عمده‌ای از حلقه سوم استراتژیک واردن یعنی حمل و نقل و خصوصاً حمل و نقل ریلی وارد‌ کند، از بین بردن زیرساخت‌ها است.

طبق تحقیق کارشناسان، از نمونه‌ زیرساخت‌های ریلی که ممکن است مورد تهدیدات دشمن قرار گیرد، شامل مواردی نظیر وارد کردن خسارت به بنادر حساس، تخریب تونل‌های ریلی، تخریب پل‌های ریلی،‌ تخریب ایستگا‌ه‌های اصلی، انهدام انبار توشه، دپو شدن بیش از حد مواد خطرناک، اختلال در دپوی مواد سوختنی، اخلال در شبکه توزیع برق و از این قبیل است.

و یا در بخش ارتباطات، تهدیداتی که برای سیستم ریلی کشور وجود دارد، دو بخش سخت افزاری و نرم‌افزایش را شامل می‌شود؛ بخش تهدیدات سخت‌افزاری شامل‌ اختلال در سیستم علایم و ارتباطات، اختلال در ارتباطات شبکه راه‌آهن، اختلال در سیستم کنترل مرکزی راه‌آهن، طراحی ویروس به منظور به کار‌گیری نرم‌افزار‌ها، و از این قبیل است؛ تهدیدات نرم‌افزای شامل مواردی نظیر معماری اطلاعات، اختلال در سیستم اینترنتی بلیت و یا اختلال در حرکت قطار‌ است.

در بخش‌ سیر و حرکت نیز تهدیداتی شامل ‌تحریم لوازم و قطعات واگن، اختلال در مسیرهای ریلی فاقد جایگزین موازی جاده‌ای، تخریب پل‌های استراتژیک و انقطاع خط به هر دلیل، قابل بررسی است.

در این عرصه بالا بردن سطح ایمنی شبکه از طریق طراحی سیستم ایمنی بومی، طراحی شبکه‌های جایگزین مخفی و آشکار،‌ مثمر ثمر است.

همچنین طراحی خطوط ریلی تا حد امکان نزدیک به جاده، احداث خطوط جایگزین، طراحی و ساخت قطعات در داخل کشور، بومی‌سازی دانش تولید در کشور، باید مورد توجه باشد.

مقام معظم رهبری در بسیاری از فرمایشات خود بر اهمیت ‌موضوع پدافند غبرعامل تأکید دارند، ایشان در مقطعی می‌فرمایند: «این موضوع را قبلاً هم ابلاغ کرده‌ام و الان هم تأکید می‌کنم که تدابیر کارساز در این پدافند غیرعامل را عملی کنید».

* جایگاه وزارت راه و شهرسازی در پدافند غیرعامل کجاست؟

بنابراین گزارش فعالیت جهادی هیچ‌وقت ضعیف‌تر نخواهد شد بلکه فعالیت آن چندین برابر شده و تقویت خواهد شد؛ در این عرصه وزارت راه و شهرسازی نیز به عنوان متولی اصلی توسعه زیرساخت‌های عمرانی کشور و بخصوص زیرساخت‌های حمل و نقل، باید به موضوع پدافندغیرعامل در پروژه‌ها، کاهش آسیب‌پذیری‌ها در این عرصه و قدرت در تسریع در بازسازی، به صورت جدی وارد شود.

قطعاً توجه به این موضوع، موجب کاهش هزینه‌های بعدی و قدرت بالا در بازسازی در صورت بروز حملات احتمالی به زیرساخت‌هایی نظیر خط‌آهن و جاد‌ه‌های اصلی کشور است. 

صرفه‌جویی کلان اقتصادی و ارزی در حفظ تجهیزات و زیرساخت‌ها، حفاظت از مراکز حیاتی و حساس اقتصادی، ارتباطی و مراکز عمده علمی و تحمیل هزینه سنگین به دشمن، برخی از مزایای لحاظ کردن موضوعات تخصصی پدافند غیرعامل در اجرای زیرساخت‌های عمرانی کشور و بخصوص حلقه‌های مواصلاتی و حمل و نقلی است.

به هر حال تهران به عنوان پایتخت و مرکزیت کشور، مرکز اخذ بسیاری از تصمیمات حیاتی است که متأسفانه همان‌گونه که مشاهده شد با بارش یک برف، ‌‌دچار بحران بزرگ حمل و نقلی، بسته شدن فرودگاه‌ها، انسداد آزادراه‌ها و شریان‌هایی ورودی و ترافیک خطوط ریلی می‌شود و قطعاً با چنین مدیریت‌های غیرعملیاتی و نظریه‌پردازی صرف، امکان مدیریت بحران‌های بزرگ در این حوزه وجود ندارد و ضوررت است تا دیر نشده است، چاره‌ای جدی در این باره اندیشیده شود.

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


مدیریت قالیباف و نجفی
14 / 5 / 1398 ساعت 16:50 | بازدید : 621 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

 زمستان ۹۶ سردتر بود یا زمستان ۸۶؟/

۱۰ سال از زمستان سرد ۱۳۸۶ گذشته است؛ سرما و برف زمستان امسال به پای آن زمستان نخواهدرسید. برف نه چندان غافلگیرکننده اما نجفی را غافلگیر کرد؛ برفی که اصلا بی سابقه نیست.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، سردترین زمستان تهران که تهران هوای 15 درجه زیر صفر را تجربه کرد مربوط به سال 1396 نیست؛ مربوط به سال 86 است. سالی که به گفته پرویز رضازاده، مدیرکل وقت پیش بینی سازمان هواشناسی، سرمای هوای تهران در 42 سال گذشته، رکورد زد.

 شهردار، حاضر در صحنه
 رکوردزنی سرما در تهران در حالی اتفاق افتاد که قالیباف و معاونانش در قالب یک ستاد بحران با حضور در مرکز نظارت و کنترل ترافیک تهران هدایت رفت و آمد در برف سنگین تهران را به عهده گرفتند.
آنها از نخستین ساعات روز یکشنبه 16 دی 86، که بارش برف در تهران آغاز شد، در مرکز کنترل ترافیک تهران مستقر شدند تا در جریان گزارش‌های لحظه به لحظه ترافیک شهر قرار گیرند.

هرچند در این ستاد نمایندگانی از نیروی انتظامی، راهنمایی و رانندگی، آتش‌نشانی و اورژانس نیز حضور داشتند.
علاوه براین که دوربین‌های مدار بسته کار نظارت تصویری بر چگونگی تردد در شهر، یخ‌زدگی، ترافیک معابر، تصادفات و برف گرفتگی را به اطلاع مسئولان مدیریت شهری می‌رساندند، شهرداری تهران با اعلام شماره تلفن 88845116 از شهروندان خواست تا درصورت بروز هرگونه مشکلی با این شماره تماس گرفته و مسئولان را در کنترل و هدایت ترافیک شهر یاری رسانند.
 
شناسایی 75 تاکسی متخلف
نه فقط نظارت از پشت دوربین ها که اعضای حاضر در ستاد بحران شهر تهران سعی کردند برای جلوگیری از حرکت خالی تاکسی‌ها در سطح شهر خودروهای بازرسی را در تمام مناطق شهر گسیل داشته تا مانع در راه ماندن مسافران شوند.


ماجرا برای اعضای ستاد بحران جدی بود؛ تاکسی‌هایی که به خاطر بارندگی برف در کنار خیابان‌ها یا کوچه‌ها متوقف بوده یا به صورت خالی تردد کرده و مسافران را جابه‌جا نمی‌کردند، شناسایی و به کمیته‌ انضباطی معرفی شدند. دقیقا 75 دستگاه تاکسی متخلف که به خاطر سرمای هوا و بارندگی از جابه‌جایی مسافران خودداری می‌کردند.

7 تیم هم از سازمان اتوبوسرانی به‌طور مداوم مسیر 7/18 کیلومتری اتوبوس تندرو را تحت کنترل داشتند تا تردد اتوبوس‌ها در این مسیر به درستی صورت گیرد و از توقف‌های بی‌دلیل جلوگیری شود. مدیریتی که از سوی بازرسان انجام می شد؛ بازرسانی که در همه جای این خطوط حضور فعال داشتند.
 
پخش 4 هزار تن شن مخصوص در منطقه یک
در آن سال هم مناطق1، 5، 22 و 2 تهران بیش از سایر مناطق با مشکل برف گرفتگی معابر مواجه بودند اما آماده باش نیروهای خدمات شهری شهرداری از ساعت 2 بامداد روز 16 دی توانست نقش مؤثری در بازگشایی اتوبان‌ها و تردد وسایل نقلیه به ویژه در معابر اصلی شهر ایفا کند.

در همین راستا هم بود که بیش از 4 هزار و 400 تن شن مخصوص در بزرگراه‌ها، تقاطع‌های غیرهمسطح، پل‌ها و خیابان‌های شریانی شمال تهران پخش شد.

همه نیروهای خدمات شهری هم در ستادهای برف روبی مناطق 22گانه به ویژه نقاط برف گیر پایتخت مستقر شدند. نه از روز 16 دی، که از شب گذشته اش تا با همه امکانات و تجهیزات برف‌روبی، برای باز نگه‌داشتن سطح بزرگراه‌ها، خیابان‌ها و معابر تلاش کنند. و برای همین هم بود که رفت وآمد در همه بزرگراه‌ها، خیابان‌ها و معابر جریان داشت و کسی در راه نمانده بود.
 
برف ها را در کوچه ها نریزید/ جمع آوری 16 تن برف از سطح شهر
تنها درخواست شهرداری هم از مردم، در آن سرمای عجیب و غریب این بود که از ریختن برف به داخل کوچه ها و معابر خودداری کنند. برفی که بی سابقه باریده بود و تقریبا 16 تن برف از سطح شهر جمع شد.

دو روز بعد، روزهای سرد ولی پرکار شهرداری و قالیباف و تیمش، با تشکر ویژه شورای شهر به دلیل فعالیت بدون وقفه نیرو‌هایشان گرم‌شد.

اعضای شورای شهر تهران در جلسه علنی سه‌شنبه 18 دی ماه، فعالیت مدیریت شهری را در این زمینه بی‌نظیر دانستند.
 
محمدعلی نجفی: باید به صورت رسمی از قالیباف قدردانی کنیم
اولین کسی که زبان به تشکر باز کرد دکتر محمد علی نجفی، شهردار فعلی تهران بود؛ او بارش برف و برودت هوا را در پایتخت بی سابقه دانست و گفت: فعالیت شبانه روزی شهرداری در طول چند روز اخیر، می‌طلبد شورای شهر در نامه ای به صورت رسمی از مدیریت شهری و پرسنل زحمت کش آن تقدیر کند.

حبیب کاشانی عضو دیگر شورای شهر تهران نیز افزود: فعالیت خدمات شهری شهرداری بسیار خوب بوده است و شهردار، معاونان، مدیران و شهرداران مناطق به همراه تمام پرسنل خدماتی شهرداری تلاش بسیاری کرده اند که مانند چند سال پیش، شهر دچار مشکل نشود.

احمد مسجد جامعی رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر نیز زبان به تشکر گشود: لازم است مسئولان و مدیران خدمات شهری شهرداری در خصوص فعالیت های انجام شده گزارشی را به شورا ارائه دهند تا حجم گسترده فعالیت شهرداری نمایان شود.
 
قالیباف؛ کف خیابان
قالیباف اما نیازی به تشکر نداشت؛ او که نه فقط از پشت دوربین، بلکه از کف خیابان شهر سرمازده و برف زده را مدیریت کرد. 23 دی ماه خطاب به مردم شهری که شهردارش بود گفت: «برف که می‌آید تهران فلج می‌شود. باید چنین شود؟ جاهایی از دنیا هست که سالی چند ماه برف مداوم و زیاد می‌بارد. در آن چند ماه زندگی‌شان را متوقف می‌کنند؟

ما عادت داریم واقعیت‌های ساده زندگی را ندیده بگیریم و بعد از بدی روزگار بنالیم. طراحی شهری ما متناسب با هیچ آب و هوایی نیست؛ متناسب با خیال است. به این نمی‌رسیم و بعد تا برف می‌بارد ناله‌مان بلند می‌شود که چرا بارید. چرا نبارد؟ مگر آسمان برای باریدن باید از ما اجازه بگیرد؟

برای درمان این درد هم – مثل هزار درد با درمان دیگر – باید کارهای اساسی کرد. اما تا زمانی که این کارهای اساسی نشده است، نمی‌شود دست روی دست بگذاریم و بگوییم همین است که هست. یا بگوییم 20 سانت برف آمده، همه جا را تعطیل کنید.

اتاق کنترل ترافیک جایی است که دست کم اشرافی نسبی به وضع معابر اصلی را به ما می‌دهد. از آنجا می‌شود دید اتوبان همت در چه وضعی است و صدر در چه حالی است و ترافیک حکیم چطور است و از همان‌جا فکر چاره کرد.

همه رفتیم آنجا و از همان‌جا هر توانی را که بود بسیج کردیم تا دست کم معابر اصلی را باز کنیم. نمی‌توانم بگویم از حاصل کار راضی‌ام. کسی که از حاصل کار خودش راضی است یا بسیار عالی کار کرده یا خودستا و بی‌فکر است.

در شهرداری تهران هنوز تا حاصل کارمان عالی شود راه زیادی داریم و می‌کوشیم که از خودستایی و بی‌فکری هم دور بمانیم. اما در نهایت به‌نظر می‌رسد آن مدتی که چشم از این مانیتور به آن مانیتور می‌گرداندیم و بعد از آن، که تا نیمه شب در خیابان‌ها می‌گشتیم، کارهامان بی‌اثر نبود.

در این میان باید از کارکنان مرکز کنترل ترافیک، پرسنل نیروی انتظامی و کارکنان شهرداری تشکر کنم. تک‌تک این آدم‌ها زحمت‌های زیادی کشیدند؛ زحمت‌هایی که شاید به چشم نیاید اما اگر نبودند جای خالی‌شان توی چشم می‌بود.»
 
آقای نجفی هم تجهیزات دارید و هم نیروی زبده
حالا 10 سال از آن سال گذشته است؛ قالیباف تجهیزات به روز تهیه کرد و ستادهای برف روبی مناسبتری برای تهران شکل داد. نیروهای خدمات شهری زبده تر شده اند و زمستان امسال به پای آن زمستان نخواهدرسید.

برف نه چندان غافلگیرکننده اما نجفی را غافلگیر کرد؛ برفی که اصلا بی سابقه نیست.

منبع: جهان

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تقدیر آیت الله العضمی نوری همدانی از خدمات محمدباقر قالیباف
14 / 5 / 1398 ساعت 16:50 | بازدید : 482 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

 

خبرگزاری فارس: تقدیر آیت‌الله نوری همدانی از خدمات قالیباف

به گزارش خبرگزاری فارس از قم، آیت‌الله حسین نوری‌همدانی ظهر امروز در دیدار محمدباقر قالیباف اظهار کرد: در این دنیا همه افراد آزمایش می‌شوند تا مشخص شود هر فردی از نظر عملکرد در چه جایگاهی قرار دارد.

وی خاطرنشان کرد: خداوند عمل، اخلاق، ایمان، اعتقاد و باورهای درونی در طول زندگی را در نظر دارد و نسبت به باورها، اخلاق و اعتقاد انسان آگاه است.

این مرجع تقلید عنوان کرد: انسان باید به بررسی بپردازد که چه اندازه در این آزمون موفق بوده است. خداوند پیشامدهایی به وجود می‌آورد تا مشخص شود انسان‌ها چه اندازه اخلاص دارند.

وی با اشاره به پیروزی انقلاب گفت: با انقلاب جریانی به وجود آمد که اشخاص بهتر شناخته شوند؛ شما موفق از آزمون خارج شدید. پست و جایگاه مهم نیست بلکه ارائه خدمات مهم است. باید در نظر داشته باشید خدمت به نظام، انقلاب و اسلام ارزش فراوانی دارد و پرونده شما خوب بوده و به شما در این زمینه تبریک می‌گوییم که سبب سعادت و پیشرفت شدید.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


اظهارات شجاعانه دختر ایرانی در تلویزیون آمریکا
14 / 5 / 1398 ساعت 16:50 | بازدید : 641 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
 در روزهای پایان بهمن 96(27بهمن) خبر جالب وتحسین برانگیز اظهارات هدی کاتبی منتشر شد و من هم در وبلاگ درج کردم ولی یادم رفته آن را منتشر کنم وانتشار آن برای عموم به این روز افتاد. هرچند فاصله افتاده ولی منتشرش میکنم چون خبری نیست که اهمیت آن از بین برود. هم حجاب و هم آگاهی و هم شجاعت خانم کاتبی بسیار مهم وقابل تحسین است.

اظهارات شجاعانه دختر ایرانی در شبکه تلویزیونی آمریکایی درباره حجاب و اقدامات مخرب واشنگتن در خاورمیانهبه گزارش گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان، هدی کاتبی، دختر ایرانی-آمریکایی، در گفتگو با شبکه تلویزیونی WGN آمریکا، درباره زندگی شخصی خود به عنوان یک زن محجبه در آمریکا و سیاست‌های آمریکا در قبال خاورمیانه اظهارنظر کرد. اظهارات وی تا حدی شجاعانه بود که مجری این برنامه تلویزیونی به او گفت: �شما آمریکایی هستی اما نظراتت اصلا آمریکایی نیست!�

هدی کاتبی در این مصاحبه گفت: �من یک ایرانی-آمریکایی هستم که در اوکلاهما بزرگ شده‌ام. این برایم تجربه بزرگی بود. هنگامی که برای نخستین بار در کلاس ششم حجاب بر سر گذاشتم، بدترین سال عمرم را گذراندم. زیرا اوکلاهما ایالتی با اکثریت سفیدپوست و محافظه‌کار است. به من چند مرتبه حمله فیزیکی شد. بارها قصد داشتند روسری را از سرم بردارند. به مدت چند سال، ضربه روحی شدیدی به من وارد شد. اما تمامی آن‌ها، من را به جایگاهی که اکنون در آن هستم رساند. اکنون می‌دانم نحوه لباس پوشیدن ما، بر نحوه برخورد دیگران نسبت به ما تاثیر می‌گذارد.�

وی در پاسخ به پرسش یکی از دو مجری این برنامه درباره نظر مردم آمریکا درباره زنان محجبه گفت: �نژادپرستی علیه مسلمانان در این کشور (آمریکا) فراتر از جهت‌گیری‌های شخصی افراد نسبت به یکدیگر است. این به این دلیل است که ما در کشوری زندگی می‌کنیم که از خشونت علیه مسلمانان سود می‌برد. اگر بخواهیم منشا تمام تبلیغات منفی علیه مسلمانان را بیابیم، می‌بینیم تولیدکنندگان تسلیحات، شرکت‌های امنیتی و حتی اسرائیل که از رفتار غیرانسانی با مسلمانان سود می‌برد، به انتشار این تبلیغات می‌پردازند. تمامی این‌ها، بخشی از یک نظام گسترده‌تر هستند که این جهت‌گیری‌های شخصی را برای افراد ایجاد می‌کنند.�

اظهارات شجاعانه دختر ایرانی در تلویزیون آمریکا درباره حجاب و اقدامات واشنگتن در خاورمیانه

در این بین، یکی از مجری‌های این برنامه با اشاره به تصاویر زنان بی‌حجاب ایرانی در زمان پیش از انقلاب اسلامی گفت: � شما به عنوان یک طراح لباس، هنگامی که به این تصاویر نگاه می‌کنید، چه احساسی دارید؟

هدی کاتبی پاسخ داد: �من فکر می‌کنم این تصاویر را از بافت زمانی خود خارج کرده‌اید و به این ترتیب، آن‌ها را از حقایق اصلی در آن زمان جدا می‌کنید. افرادی که در این تصاویر می‌بینید که مانند غربی‌ها لباس می‌پوشیدند، جزئی از جمعیت اقلیت ایران در آن زمان بودند. در دوره‌ای از تاریخ ایران، حجاب را به اجبار از سر زنان می‌کشیدند. این دوره‌ای بسیار خشونت‌آمیز و متعصبانه بود. اما بیشتر زنان ایرانی اینگونه لباس نمی‌پوشیدند.�

وی افزود: �چند ماه پیش، به عنوان بهانه‌ای برای باقی نگهداشتن نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان، [مقامات کاخ سفید] تصاویری قدیمی از زنان بی‌حجاب افغان را به ترامپ نشان دادند و گفتند ما باید به آن دوران بازگردیم. آن‌چه آن‌ها توجه نمی‌کنند، به عنوان مثال، سطح تحصیلات زنان ایرانی است که نسبت به گذشته، بسیار افزایش یافته است. اگر می‌خواهید درباره حقوق زنان صحبت کنید، بهتر است به وضعیت اجتماعی و اقتصادی آن‌ها اشاره کنید تا این‌که آن‌ها چگونه لباس می‌پوشند.�

یکی از مجریان این برنامه از کاتبی پرسید: �بسیاری در آمریکا بر این‌ باورند که نمی‌توان به ایران اعتماد کرد. نظر شما چیست؟

وی پاسخ داد: �ما هم فکر نمی‌کنیم بتوان به آمریکا اعتماد کرد. ببینید این کشور (آمریکا) با کشورهای خاورمیانه چه کرده است. من فکر نمی‌کنم ایران تسلیحات اتمی داشته باشد و به خشونت نیز اعتقادی ندارم. اما هنگامی که به میراث استکبار و استعمار در خاورمیانه می‌نگریم، تمام خشونت‌هایی را می‌بینیم که انجام شد و پس از آن، ظرفیت انجام مجدد آن نیز ایجاد شد. بسیاری از تسلیحات در خاورمیانه کاملا به وسیله آمریکا به این منطقه آورده شده است.�

در پی اظهارات وی، یکی از مجریان این شبکه تلویزیونی گفت: �بسیاری از مردم آمریکا ممکن است از حرفهای تو ناراحت شوند. تو آمریکایی هستی اما نظراتت اصلا آمریکایی به نظر نمی‌رسد!

کاتبی در پاسخ گفت: �چون من زیاد کتاب می‌خوانم! و فکر می‌کنم مهم است از این داستان‌سرایی‌ها درباره زنان مسلمان و میراث آمریکا فراتر برویم و بدانیم این کشور به معنای کامل کلمه بر مبنای سوء استفاده از برده‌های سیاه پوست و پس از کشتار جمعی سرخ پوستان بنا شد.�

ویدئوی مصاحبه این دختر شجاع ایرانی-آمریکایی بارها در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است. این ویدئو تحسین مردم بسیاری از کشورهای مختلف، از جمله آمریکا، را در پی داشته است؛ به طوری که یکی از پست‌های توییتری که در آن اقدام به انتشار این ویدئو شده، بیش از 206 هزار بار لایک و حدود 100 هزار بار ری‌توییت شده است.

بسیاری از کاربران توییتر به خاطر اینکه هدی کاتبی در این مصاحبه اجازه نداد مجریان شبکه تلویزیونی WGN آمریکا موضوع گفتگو را به سمت ادعاها درباره برنامه تسلیحات هسته‌ای ایران بکشانند یا حجاب را زیر سوال ببرند، او را تحسین کرده‌اند.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


سال «حمایت از کالای ایرانی»
14 / 5 / 1398 ساعت 16:50 | بازدید : 547 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر روز اول فروردین (چهارشنبه) در اجتماع عظیم زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی در رواق امام خمینی و صحن های اطراف حرم، با اشاره به استحکام و نشاط انقلاب در چهل سالگی و خنثی شدن نقشه شوم امریکایی ها برای منطقه، به تبیین چرایی، الزامات و راههای تحقق شعار سال یعنی حمایت از کالای ایرانی پرداختند و با تأکید بر «قابل حل بودن همه مشکلات بانگاه به داخل» و نیز ضرورت توجه و بکارگیری هرچه بیشتر جوانان در میدانهای مختلف از جمله عرصه های مدیریتی افزودند: نسل جوان و پرافتخار این سرزمین، پرچم استقلال، عزت، عظمت و شرافت ایران را بلندتر از هر زمان دیگر به اهتزاز درخواهد آورد.
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنان خود با تبریک حلول سال نو و عید نوروز به ملت ایران و همچنین تسلیت شهادت حضرت امام هادی علیه السلام، ابراز امیدواری کردند همزمانی سال نو با شهادت آن حضرت، زمینه ساز برخورداری بیش از پیش ملت ایران از هدایت الهی باشد.
حضرت آیت الله خامنه ای بخش اول سخنان خود را به بررسی اجمالی کارنامه چهل ساله جمهوری اسلامی ایران در زمینه شعارها، ارزشها و اصول بنیادین و همچنین ارزیابی عملکرد و کارنامه اجرایی مسئولان، اختصاص دادند.
ایشان در زمینه حفظ ارزشها و مبانی و نیز پیگیری اهداف انقلاب گفتند: ملت ایران در این زمینه، امتحان خوبی پس داده و توانسته است، شعارهای اصلی انقلاب را به همان استحکام و نشاط اولیه تا به امروز حفظ کند.
رهبر انقلاب، «استقلال و آزادی، مردم سالاری، اعتماد به نفس و خود باوری ملی، عدالت، و تحقق احکام دین و شریعت» را اصول بنیادین انقلاب برشمردند و افزودند: درخصوص «استقلال» که درواقع واکنش ملت ایران به ۲۰۰ سال سلطه بیگانگان بوده است، باید گفت: کشور از استقلال واقعی برخوردار است و امروز هیچ کشوری به اندازه ایران مستقل نیست و تنها ملتی که آراء او تحت تأثیر هیچ قدرتی قرار نمی گیرد، ملت بزرگ ایران است.
حضرت آیت الله خامنه ای درباره «آزادی» نیز به عنوان یکی از شعارهای اصلی انقلاب گفتند: برخی افراد بی انصاف با سوءاستفاده از آزادی، می گویند در کشور آزادی نیست و بیگانگان هم در تبلیغات خود آن را بازتاب می دهند در حالی‌که در کشور آزادی فکر، آزادی بیان و آزادی انتخاب وجود دارد.
ایشان خاطرنشان کردند: امروز هیچ‌کس در جمهوری اسلامی، به دلیل مخالف بودن فکر و نظرش با حکومت، تحت تعقیب و فشار قرار نمی گیرد و بنا هم بر چنین کاری نیست اما آزادی در جمهوری اسلامی، همانند سایر نقاط دنیا، چارچوب دارد.
رهبر انقلاب اسلامی در تبیین این موضوع تأکید کردند: چارچوب آزادی در جمهوری اسلامی، «قانون اساسی و قوانین کشور» است که همه این قوانین نیز الهام گرفته از شریعت هستند.
حضرت آیت الله خامنه ای، «مردم سالاری» را یکی دیگر از اصول بنیادین نظام جمهوری اسلامی دانستند و گفتند: در چهل سال گذشته، تقریباً در هر یک یا دو سال انتخابات برگزار شده است و مردم آزادانه و با شور و شوق شرکت کرده اند که ثمره آن هم روی کار آمدن دولت‌هایی با گرایش های مختلف سیاسی در چهار دهه اخیر بوده است.
ایشان، از «خود باوری و اعتماد به نفس ملی» به عنوان یکی دیگر از شعارهای محقق شده انقلاب نام بردند و با اشاره به موضوع «عدالت» افزودند: چند هفته قبل درخصوص عدالت مطالبی را بیان کردم که بدخواهان به‌گونه ای القاء کردند که گویا جمهوری اسلامی در زمینه عدالت هیچ کاری نکرده در حالی‌که در باب عدالت کارهای بسیار خوبی انجام گرفته اما سطح توقع نظام اسلامی درخصوص عدالت بسیار فراتر از وضع کنونی است.
رهبر انقلاب اسلامی در این خصوص دو آمار جهانی بیان کردند و گفتند: براساس آمار مراکز بین المللی، ضریب جینی که نشان دهنده فاصله طبقاتی در جامعه است، قبل از انقلاب، بالای پنجاه بود در حالی‌که در سال ۹۴ به عدد ۳۸ رسیده است. همچنین براساس آمار دیگری، قبل از انقلاب قشر فقیرِ مطلق درکشور، ۴۶ درصد بود در حالی‌که در سال ۹۳، این عدد به ۹.۵ درصد رسیده است.
حضرت آیت الله خامنه ای درباره «اجرای دین و شریعت» نیز خاطرنشان کردند: به برکت شورای نگهبان، این موضوع در چهل سال گذشته در قوانین محقق شده است و به همین دلیل، همه قدرتهای مستکبر با شورای نگهبان مخالفند.
ایشان در خصوص کارنامه و عملکرد اجرایی مسئولان نیز گفتند: در چهل سال گذشته، عملکرد مسئولان در تأمین امنیت و ثبات، علم و فناوری، زیرساختها (همچون راههای ارتباطی، ساخت سدها، نیروگاهها و بنادر) صادرات غیرنفتی، سرانه ناخالص ملی و توسعه اجتماعی، بسیار خوب بوده است و آمارهای خرسند کننده ای وجود دارد اما دشمنان تلاش دارند در تبلیغات خود این واقعیات را کتمان کنند تا دلهای مردم نسبت به انقلاب و نظام، بدبین شود.
بخش بعدی سخنان رهبر انقلاب اسلامی در خصوص ضرورت و چگونگی استفاده بهتر از استعدادها و ظرفیت‌های فراوان طبیعی و انسانی برای پیشرفت ایران بود.
«جوانان تحصیلکرده و کوشا» اولین ظرفیتی بود که حضرت آیت الله خامنه‌ای به آن اشاره کردند.
ایشان با اشاره به ۲۳ برابر شدن جمعیت دانشجویی نسبت به قبل از انقلاب، و همچنین وجود جوانان فعال و نقش‌آفرین در حوزه‌های علمیه و سایر میادین علمی، صنعتی، فرهنگی و تربیتی، افزودند: متأسفانه از این جوانان به‌درستی استفاده نشده و نمی‌شود و به همین علت نیز اصرار دارم که جوانان در هر جای ممکن، خودشان به کار و تأسیس و ابتکار، اقدام کنند.
ایشان توصیه به فعالیت‌های «آتش‌به اختیار» را منحصر به فعالیت‌های فرهنگی ندانستند و گفتند: جوانان عزیز در همه زمینه‌های مورد نیاز برای پیشرفت کشور می‌توانند کار و نقش‌آفرینی کنند. البته مسئولان باید یک برنامه‌ریزی جامع در خصوص جوانان انجام دهند.
رهبر انقلاب اسلامی، «موج جمعیتی» را امکان مهم دیگری برای ایران دانستند و با انتقاد از مخالفان افزایش جمعیت کشور، گفتند: حتماً باید سیاست تکثیر نسل دنبال و انجام شود.
ایشان مشکلات غربی‌ها را از اجرای سیاست «تحدید نسل» یادآور شدند و افزودند: ثمره این سیاست در کشورهای اسلامی نیز محروم شدن کشورها از جمعیت جوان است، در حالی‌که نیروی انسانی واردکردنی نیست و کشور باید بتواند نیاز فردای خود را به جوانان فعال و کارآمد تأمین کند.
«مزیت‌های جغرافیایی» و «منابع طبیعی ارزشمند» از جمله وسعت سرزمینی، همجواری آب‌های آزاد، همسایگی با ۱۵ کشور و قرار داشتن در نقطه اتصال شرق به غرب و شمال به جنوب از دیگر نقاط قوت کشور بود که رهبر انقلاب اسلامی به آنها اشاره کردند.
ایشان گفتند: ایران عزیز از لحاظ مجموع منابع نفت و گاز در دنیا اول است، البته اکنون این منابع بدون ارزش‌افزوده به خارج فروخته می‌شود اما این حجم از منابع امکان مهمی است و دشمنان نیز به همین دلیل همواره به دنبال تسلط بر ایران هستند.
حضرت آیت الله خامنه‌ای در یک جمع‌بندی از امکانات و ظرفیت‌های کشور، تأکید کردند: اگر این ظرفیت‌های فراوان با ابتکار و حضور جوانان و مدیران فعال و کوشا در عرصه همراه شود، اقتصاد ایران جزو ۱۲ اقتصاد اول پیشرفته دنیا خواهد شد.
ایشان سپس به تبیین علل و موانع استفاده نشدن کامل ظرفیت‌ها پرداختند.
اولین مانع مورد اشاره رهبر انقلاب، «باور نداشتن یا اهمیت ندادن برخی مسئولان در دولت‌های مختلف به ظرفیت‌های کشور» بود.
ایشان با اشاره به پیشرفت‌های خیره‌کننده جوانان در صنایع و فناوری‌های نوین افزودند: روزی که صنعت هسته‌ای آغاز به کار کرد، حتی برخی از دانشمندان نسل قدیمی منکر توانایی جوانان دست‌اندرکار این صنعت بودند، اما روزی که صنعت هسته‌ای به اوج رسید، همان افراد اعتراف کردند که جوانان ایرانی خواستند و توانستند.
حضرت آیت الله خامنه‌ای مهمترین چالش کشور را چالش ذهنی و ناآگاهی افکار عمومی و برخی مسئولان از ثروت انسانی و طبیعی ایران دانستند و گفتند: دشمن از همین بی‌اطلاعی استفاده و اینگونه القا می‌کند که ایرانی، «نمی‌تواند» و ایران، منابع کافی در اختیار ندارد ولی من در مقابل اصرار دارم که «ما می‌توانیم» و ایران از امکانات فراوانی برخوردار است.
ایشان تأکید کردند: مسئولان باید به قدرت و توانایی جوانان ایمان بیاورند و جوانان نیز باید کار را با ابتکار و بدون خستگی دنبال کنند و از برخی قدرنشناسی‌ها دلسرد نشوند.
رهبر انقلاب اسلامی مانع دیگر پیشرفت کشور را «کم‌کاری» و «تنبلی» برخی مسئولان برشمردند و گفتند: اقتضای کشور، کار بی‌وقفه و پر توان است، بنابراین مسئولان بر تلاش‌هایشان بیفزایند.
«اعتماد به نسخه بیگانه» مانع دیگری بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند و گفتند: مردم در مقابل بیگانگان منفعل نیستند اما برخی مسئولان به نسخه بیگانه اعتماد بیشتری دارند تا نسخه داخلی.
ایشان «عمل‌کردن به سیاست‌های بانک جهانی، سیاست تعدیل اقتصادی و برخی معاهدات بین‌المللی» و در مقابل «بی‌توجهی به درون‌زایی و اقتصاد مقاومتی» را مانعی دیگر برای پیشرفت کشور دانستند و گفتند: درون‌زایی یعنی تولید ثروت به‌واسطه فعالیت‌های درونی کشور نه چشم دوختن به دست بیگانه.
حضرت آیت الله خامنه‌ای افزودند: در طول سالهای گذشته دولت‌های گوناگون درصدد گرفتن وام از بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول بودند اما بنده اجازه ندادم زیرا از بیگانه طلب‌کردن و متعهد شدن به آن، خطایی بزرگ است؛ البته درونزایی به معنای بستن درهای کشور نیست، بلکه اقتصاد باید درون‌زا و برون‌گرا باشد.
ایشان «قیبله‌گرایی سیاسی و جناحی» را یک گرفتاری و از دیگر موانع پیشرفت خواندند و گفتند: کار خوب را هر کسی انجام داد باید آن را در مقام مدیریت و تصمیم‌گیری ترویج کرد و کنار گذاشتن یک کار خوب، به علت انجام دادن آن از طرف جناح مقابل، خطاست.
«نبود مبارزه جدی با فساد» مانع دیگر پیشرفت کشور بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند.
ایشان در عین حال افزودند: فساد در سطحی که امروز گفته و تبلیغ می‌شود، وجود ندارد و اکثر مدیران کشور افرادی مؤمن و پاکدست هستند اما کمترین فساد نیز مضرّ و نیازمند مبارزه جدی است و نباید پس از تأکید بر مبارزه با فساد، مدتی سروصدا و سپس کار رها شود.
حضرت آیت الله خامنه‌ای، از «متکی بودن کشور به نفت» به عنوان یکی از بزرگ‌ترین موانع پیشرفت یاد کردند و با تأکید بر اینکه باید ایران را از «اقتصاد نفتی» خلاص کنیم، افزودند: باید اقتصاد کشور را به‌گونه‌ای از نفت مستقل کنیم که اختیار نفت در دست ما باشد، نه اختیار ما در دست نفت. نباید اجازه دهیم دشمنان با سوءاستفاده از این حربه و با اعمال تحریم و سیاست‌هایی همچون کاهش قیمت نفت، کار را دشوار کنند.
وجود برخی عیوب اساسی در سبک زندگی مردم از جمله «اسراف، مصرف‌گرایی، رفاه‌طلبی افراطی و اشرافی‌گری»، و همچنین «مصرف جنس خارجی» موانع بعدی مورد اشاره رهبر انقلاب اسلامی در زمینه پیشرفت ملت ایران بود.
ایشان تأکید کردند: همه باید بر اقتصاد ملی و مصرف جنس داخلی تعصب داشته باشند و اگر جوانان همان‌قدر که در فوتبال و طرفداری از آبی و قرمز یا برخی باشگاههای خارجی تعصب دارند، بر اقتصاد داخلی و استفاده از تولید ملی نیز متعصب باشند، اقتصاد کشور اصلاح خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان به تبیین اهمیت، الزامات و راههای تحقق شعار سال جدید یعنی «حمایت از کالای ایرانی» پرداختند.
ایشان در مقدمه این بحث با ردّ دیدگاهی که معتقد است تعیین شعار سال به علت عمل‌نکردن مسئولان بی فایده است، افزودند: مطرح کردن شعارهای سالانه با دو هدفِ: «جهت دادن به سیاستهای اجرایی و عملکردی مسئولان حکومتی» و «توجه دادن افکار عمومی به مسائل و نیازهای مهم کشور» صورت می گیرد.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: البته مسئولان نیز در حد توان، کار و تلاش می کنند که البته اگراین تلاشها بیشتر شود، نتایج بهتری در پی خواهد داشت.
رهبر انقلاب اسلامی، کالای ایرانی را از این جهت که «محصول نهایی برنامه ریزی، سرمایه گذاری و کار و ابتکار قشرهای مختلف مردم و مسئولان است»، با عظمت و مهم خواندند و افزودند: فعالان اقتصادی و تولیدگران با «سرمایه گذاری»، مسئولان با «برنامه ریزی»، جوانان با «دانش و طراحی» و کارگران با «کار و تلاش»، محصولی به جامعه ارائه می کنند که مردم نیز علاوه بر نقش آفرینی در تولید، باید با تعصب و غیرت و خرید و مصرف کالای ایرانی از محصول نهایی این زنجیره کار و تلاش حمایت کنند.
رهبر انقلاب اسلامی در زمینه چگونگی حمایت از کالای ایرانی نیز نکاتی کاربردی بیان کردند. «برنامه ریزی برای افزایش تولید»، «ارتقای کیفیت کالاها»، «انطباق بانیازهای روز و سلایق مردم»، «ارزان تمام شدن و رقابت پذیر کردن کالاهای ایرانی با اجناس خارجی» از جمله این نکات بود.
ایشان «بازاریابی صادراتی» را از دیگر راههای حمایت از کالای ایرانی برشمردند و با اشاره به وظایف سنگین وزارت خارجه، مسئولان بازرگانی و فعالان اقتصادی افزودند: اگر بتوانیم ۲۰ درصد نیاز بازارهای ۱۵ همسایه ایران را با کالای مرغوب ایرانی تأمین کنیم، در ایجاد اشتغال و افزایش ثروت ملی گامهای مهمی برداشته ایم.
حضرت آیت الله خامنه ای پس از تبیین چرایی و راههای حمایت از کالای ایرانی به موضوع الزامات و زمینه های تحقق شعار سال پرداختند.
«اقدام دولت در مدیریت جدی واردات» (چه واردات دولتی و چه واردات بخش خصوصی) و «خودداری کامل از واردات اجناسی که در داخل تولید می شوند یا قابل تولید هستند» اولین تأکید رهبر انقلاب در این بحث بود.
ایشان تأثیر مخرب واردات بر تولید را کاملاً اساسی خواندند و افزودند: جنس خارجی مثل سیل وارد می شود و آن وقت از بیکاری هم انتقاد می کنیم!
حضرت آیت الله خامنه ای «مبارزه جدی با قاچاق» را دومین الزام جدی حمایت از کالای ایرانی دانستند و افزودند: مردم هم باید متعصبانه از خرید و مصرف جنس قاچاق خودداری کنند تا قاچاق برای کسی به صرفه نباشد.
ایشان با توصیه مؤکد به سرمایه گذاری فعالان اقتصادی در امر تولید افزودند: این سرمایه گذاری ضمن اینکه سود هم به دنبال دارد، اگر با نیت خالص و برای پیشرفت کشور انجام شود، عبادت نیز محسوب می شود.
جمع بندی رهبر انقلاب اسلامی در بخش شعار سال این جمله بود: «ما مسئولان، فعالان اقتصادی، فروشندگان و مصرف کنندگان، همه و همه با تعصب و غیرت به‌دنبال حمایت از کالای ایرانی باشیم.»
رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنانشان به مسائل منطقه و خباثت امریکایی‌ها اشاره کردند و گفتند: در سالی که گذشت، جمهوری اسلامی توانست پرچم عزت و اقتدار ملت ایران را در منطقه به اهتزاز درآورد و سهم مهمی در شکستن کمر تکفیری ها و برقراری امنیت، ایفا کند.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی با این اقدام بزرگ خود، نقشه امریکایی‌ها را در منطقه خنثی کرد، افزودند: اکنون، قدرتهای بین المللی که همواره در مسائل داخلی مناطق مختلف جهان دخالت می کنند، به جمهوری اسلامی معترضند و می گویند چرا ایران در مسائل منطقه دخالت می کند؟ که در پاسخ می گوییم این موضوع به شما ربطی ندارد.
ایشان با تأکید بر اینکه حضور جمهوری اسلامی ایران در برخی کشورهای منطقه، با خواست دولتها و ملتها انجام شده است، خاطرنشان کردند: ما نه زورگویی کردیم و نه دخالت در امور داخلی کشورها. کمک خواستند و ما کمک کردیم و این کمک را هم با انگیزه های منطقی و با محاسبات بسیار عاقلانه، و نه از روی احساس، انجام دادیم.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به طراحی امریکایی‌ها برای منطقه، گفتند: امریکایی‌ها به دنبال آن بودند که با به‌وجود آوردن گروههای «شریر، ظالم و هتاک» همچون داعش، ملتهای منطقه را مشغول جنگ داخلی، و ذهن آنها را از رژیم غاصب صهیونیستی دور کنند، ولی ما به توفیق الهی توانستیم این نقشه را خنثی کنیم.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به ادعای امریکایی‌ها مبنی بر نقش آنها در سرکوب داعش، تأکید کردند: این ادعا دروغ است زیرا سیاست امریکا، حفظ داعش و امثال آن است البته به‌گونه ای که آنها در اختیار امریکایی‌ها باشند.
ایشان با تأکید بر اینکه امریکایی‌ها هیچ انگیزه ای برای از بین بردن داعش نداشتند، افزودند: علاوه بر این موضوع، امریکا قادر به تأمین امنیت در منطقه نیست و نمونه بارز آن حضور ۱۴ ساله در افغانستان است که نه تنها هیچ امنیتی را برای مردم افغانستان به ارمغان نیاورده است، بلکه شرایط امنیتی را بدترکرده است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی، توانسته در منطقه امنیت را برقرار کند، گفتند: بعد از این هم همین‌گونه خواهد بود و بدون شک، امریکا در مسائل منطقه به اهداف خود نخواهد رسید و جمهوری اسلامی ایران به فضل الهی تمام اهداف خود را در منطقه محقق خواهد کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان و در جمع بندی سخنانشان به پنج نکته مهم اشاره کردند.
۱-    در کشور هیچ مشکل غیرقابل حلی وجود ندارد و کلید حل مشکلات نیز در دست مسئولان و ملت ایران است و نه در دست بیگانگان.
۲-    انقلاب اسلامی با قدرت و نشاط و با حفظ شعارها و اصول بنیادین به پیش می رود و چهل سالگی انقلاب دوران پختگی و نشاط آن است و نه دوران پیری و عقب گرد.
۳-    جوانان، سرمایه ارزشمند و امید کشور هستند و در میدانهای مهمی همچون صنایع برتر، فرهنگ و هنر، نظامی گری و فرماندهی و مدیریت حضور دارند که در مدیریت‌ها باید بیشتر از این سرمایه ارزشمند استفاده شود.
۴-    با وجود امید واهی دشمن به روی‌گردانی نسل سوم و چهارم از انقلاب، گرایش و پایبندی این دو نسل، بسیار عمیق است و اگر از نسل اول بیشتر نباشد، کمتر نیست و 
۵-    دشمن، تلاش زیادی برای بزرگنمایی بیش از حد مشکلات دارد اما همه این مشکلات به دست جوانان و با توفیق الهی قابل حل است و برای همین، دشمن به شدت از بالندگی نسل جوان، ناراحت و عصبانی است.
رهبر انقلاب اسلامی سخنان خود را با این فراز به پایان رساندند: «جوانهای عزیز ایران، کشور را بهتر از آن چیزی که در ذهن نسل قبلی بود، خواهند ساخت و پرچم استقلال، عزت و عظمت و شرافت کشور را بلند تر از گذشته به اهتزاز درخواهند آورد.»

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


شکست آمریکا
14 / 5 / 1398 ساعت 16:50 | بازدید : 440 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

رهبر انقلاب در اجتماع ده‌ها هزارنفری بسیجیان:

 

خبرگزاری فارس: جوان‌ها راه‌حل مشکل هستند نه مشکل/ ملت ایران با شکست دادن تحریم سیلی دیگری به آمریکا خواهد زد

 

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری،  حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجتماع عظیم و پرشکوه بسیجیان در ورزشگاه یکصد هزار نفری آزادی فرمودند: 

 

 حماسه بزرگ اربعین که با حضور ملت ایران، ملت عراق و مسلمانان دیگر کشورها هر سال تکرار می شود پدیده فوق العاده مهمی است که به فضل الهی و در هنگام نیاز شدید دنیای اسلام شکل گرفته است.

ایشان، عربده کشی های سران امریکای جهانخوار و استکبار، قدرت‌نمایی جوانان مؤمن و پیروزی های پی در پی آنان در میدانهای مختلف، و در عین حال مشکلات اقتصادی و تنگی معیشت بخش بزرگی از مردم و نیز حساس شدن و تلاش و تکاپوی نخبگان برای ارائه راه‌حل‌های مشکلات را جهات مختلف شرایط حساس کشور خواندند.

حضرت آیت الله خامنه ای «عظمت ایران، اقتدار جمهوری اسلامی و شکست ناپذیری ملت ایران» را سه واقعیت انکارناپذیر برشمردند و افزودند: اینها رجزخوانی نیست، واقعیاتی است که دشمنان آرزو می کنند ملت ایران آنها را نداند یا مورد غفلت قرار دهد تا درباره اوضاع کشور و توانایی های خود، دچار گمان غلط شود.

 به استثنای ۲۰۰ سال منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی (یعنی از اواسط دوران قاجار تا پایان پهلوی) ایران عزیز ما در عرصه های مختلف سرآمد ملتهای مسلمان و در برهه‌هایی حتی سرآمد همه ملتها بوده است.

نجات کشور از شر حکومت استبدادی و سلطنتی موروثی، ایستادگی در مقابل همه توطئه های ۴۰ سال اخیر و افزایش اعتبار و احترام ایران در منطقه و جهان از دیگر نمودهای اقتدار جمهوری اسلامی است.

 نظام اسلامی در ۸ سال جنگ تحمیلی در مقابل جبهه وسیع دشمنان پیروز شد و با حفظ تمامیت ارضی کشور، اولین بار در قرنهای اخیر اجازه نداد مهاجمان بخشی از میهن عزیزمان را تجزیه کنند یا با تداوم حضور نظامی در ایران، ملت را تحقیر کنند.

حضرت آیت الله خامنه ای، شکست ناپذیری ملت ایران را ناشی از برکت اسلام عزیز دانستند و افزودند: این شکست ناپذیری را می توان در پیروزی این ملت بزرگ در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و نیز ایستادگی در مقابل همه توطئه های ۴۰ سال اخیر مشاهده کرد چرا که ملت در مواجهه با توطئه ها و اقدامات مختلف دشمن، هیچگاه احساس ضعف و خستگی نداشته و عقب نشینی نکرده است.

 مغرور شدن، ما را به بی عملی، بی ابتکاری و نداشتن طرح و نقشه می کشاند و موجب پیروزی دشمن می شود.

 هنوز در اوایل راه هستیم و باید با تلاش و مجاهدت و راه بلدی، شجاعت و تدبیر و استفاده صحیح از امکانات، مسیر پیشرفت را ادامه دهیم و به قله مورد نظر ملت و انقلاب برسیم.

 جوانان عزیز بدانید که شما نوک پیکان حرکت عظیم ملی هستید، شما باید راه را باز کنید. پیران مجرب هم اگر خسته و بی حال و از کار افتاده نباشند، می توانند شما را راهنمایی کنند اما موتور پیش‌برنده این قطار شما جوانان هستید.

رهبر انقلاب با اشاره به پیشتازی و نقش تعیین کننده  جوانان در جهاد با طاغوت پیش از پیروزی انقلاب، مقطع پیروزی، جهاد با تجزیه طلبان در سالهای اول انقلاب، ارائه خدمات فراوان به ملت در جهاد سازندگی، جهاد با تروریسم منافق و خائن در اوایل دهه ۶۰، هشت سال جنگ تحمیلی، تلاش برای ترمیم خرابی ها بعد از جنگ، جهاد فرهنگی در مقابل تهاجم فرهنگی دشمن در دهه ۷۰، و جهاد علمی و جهش وار در آغاز دهه ۸۰  افزودند: در سالهای اخیر نیز جوانان در جهاد با تروریسم تکفیری پیشتاز بوده اند و امروز هم با احساس انگیزه و تکلیف و در جهادی فکری و عملی و با هدف گشودن گره های اقتصادی، پیشنهادهای پخته و کارگشا می دهند.

رهبر انقلاب اسلامی وجود دهها هزار گروه جهادی جوان در سراسر کشور و خدمات بی پایان آنها به ویژه به طبقات ضعیف را سرمایه ای عظیم دانستند که آینده ای بهتر را مژده می دهد.

عده‌ای تصور می کنند که من از انحرافات برخی جوانان مطلع نیستم اما اینگونه جوانان جزو ریزشها هستند که رویش ها بر آنان غلبه دارد و تمجید و تحسین من از جوانان، با اطلاع کافی از اینگونه مسائل صورت می گیرد.

حضرت آیت الله خامنه ای با انتقاد از کسانی که نقش کاملاً تعیین کننده جوانان را در حال و آینده کشور مورد توجه قرار نمی دهند، افزودند: اینگونه افراد می خواهند جوانان را مشکل کشور وانمود کنند و یا آنها را به مشکل کشور تبدیل کنند اما اینجانب با اعتقاد تأکید می کنم که جوانان راه حل کشورند نه مشکل کشور.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه راه پیشرفت کشور باز است اما این راه همراه با موانع و فراز و نشیب هایی است که باید آنها را پشت سر گذاشت، گفتند: پیمودن مسیر پیشرفت و برداشتن موانع این مسیر شرایطی دارد که گام اول آن، «درک و احساس وجود و حضور دشمن» است زیرا تا انسان حضور دشمن را حس نکند، سنگر و حفاظ و سلاح لازم تهیه نمی‌کند.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: البته آن روشنفکر نمای راحت طلب و منافق و ریاکار که اساساً دشمنیِ امریکا را انکار می کند و برای دولت و ملت ایران، نسخه تسلیم در مقابل امریکا  می نویسد، اگر عامل امریکا نباشد، مرد میدانِ پیشرفت کشور نیست.

ایشان شرط دوم برای پیمودن مسیر پرفراز و نشیب پیشرفت را، «اعتماد به نفس و عزم بر ایستادگی» دانستند و خاطرنشان کردند: انسانهای بی روحیه، ترسو، مأیوس، تنبل، فرصت طلب و خود کم‌بین، در این میدان اگر خود مانعی برای دیگران نشوند، نمی توانند هیچ هنری از خود نشان دهند.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: البته جوانان کشور چه در دوران نهضت اسلامی و چه در مقاطع مختلف چهل سال گذشته، به این بلیّه مبتلا نبوده، و همواره بدون تردید و ترس و بُزدلی، اعتماد به نفس و شجاعت داشته اند.

حضرت آیت الله خامنه ای شرط سوم برای حرکت در مسیر پیشرفت و فائق آمدن بر موانع را، «فهم درست از تهدید دشمن و شناخت صحیح از عرصه نبرد» برشمردند و تأکید کردند: اولین عرصه نبرد، «اسلام و ایمان اسلامی» است زیرا امریکا از اسلام و انقلاب اسلامی سیلی خورده است و انقلاب دست آنها را که همه‌کاره کشور بودند، از ایران کوتاه کرد.

رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: برخی افراد نِق‌زن می گویند، از امریکا بدگویی نشود تا با ایران دشمنی نکند در حالی‌که کینه آنها فقط از شعار مرگ بر آمریکای ملت ایران نیست، بلکه آنها با اصل اسلام و انقلاب اسلامی مخالفند زیرا از سربلند کردنِ یک قدرت اسلامی بزرگ و انقلابی در منطقه بشدت هراس دارند و بر همین اساس تلاش می کنند تا عناصر قدرت کشور را از بین ببرند.

حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه هدف استکبار، ضربه زدن به عناصر اقتدار ایران اسلامی است، گفتند: استقرار و ثبات اجتماعی، امنیت و وحدت ملی، پایبندی به اصول و مبانی انقلاب ادامه حرکت پیشرفت رو به توسعه علمی، گسترش و تعمیق فرهنگ انقلابی و اسلامی، پیشرفت دفاعی و موشکی و حضور در منطقه، عناصر اقتدار جمهوری اسلامی است و دشمنان به دنبال ضربه زدن به این عناصر قدرت هستند.

ایشان «فهم صحیح واقعیت های ایران و جهان و گرفتار نشدن در تصویر سازی های غلط» را یکی دیگر از شروط غلبه بر موانع پیشرفت برشمردند و افزودند: بدخواهان و کینه توزان ملت ایران، تلاش دارند با استفاده از ابزارهای رسانه ای بویژه رسانه های نوپدید، تصویر سازی غلطی از ایران، منطقه و همچنین از خودشان، انجام دهند و افکار عمومی ایران را از واقعیات منحرف کنند.

رهبر انقلاب اسلامی یکی از این تصویرسازی های غلط را، «القای در موضع قدرت بودن امریکا» دانستند و خاطرنشان کردند: با وجود قدرت سخت افزاری امریکایی‌ها، واقعیت آن است که آنها در موضع قدرت نیستند زیرا عامل اصلی و تعیین کننده قدرت در تقابل های جهانی، «قدرت نرم افزاری» به معنای منطق، استدلال و حرف نو است که امریکا در این موارد بشدت ضعیف است و بدلیل فقدان منطق و استدلال، بر مبنای زورگویی سخن می گوید.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به مفتضح شدن «لیبرال دموکراسی» آمریکا و رواج انتقاد از آن در دنیا، افزودند: به همین دلیل است که امریکا با وجود قدرت اتمی و تکنولوژی پیشرفته و توانایی های مالی فراوان، در بسیاری از مناطق، همچون عراق، سوریه، لبنان، پاکستان و افغانستان شکست خورد و شکست های دیگری هم در انتظار آمریکا است.

رهبر انقلاب اسلامی به تصویرسازی خدعه آمیز و غیرواقعی دشمنان از ایران اشاره کردند و گفتند: آنها تلاش دارند با ارائه تصویرهای غلط از ایران اسلامی، نظرات باطل شان را به افکار عمومی دنیا و ملت ایران، بباورانند.

ایشان با اشاره به وجود مشکلات اقتصادی در کشور افزودند: امریکایی‌ها با تکیه بر این مشکلات، خیالاتی را در سرِ کم مغز و بی تدبیرشان می پرورانند. بر همین اساس اخیراً رئیس جمهور امریکا به برخی سران اروپا گفته است اگر تا دو سه ماه صبر کنید کار جمهوری اسلامی ایران تمام است.

رئیس‌جمهور آمریکا گفته کار جمهوری اسلامی تمام است؛ شتر در خواب بیند پنبه دانه!

حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: این خیالات، انسان را به یاد سخنان چهل سال قبل امریکایی‌ها و نوکران آنها در داخل می اندازد که به یکدیگر مژده سرنگونی شش ماهه جمهوری اسلامی را می دادند اما اکنون چهار دهه از عمر نظام اسلامی گذشته است.

رهبر انقلاب اسلامی، دل خوشی های رئیس جمهور بیچاره امریکا را نتیجه نشناختن انقلاب اسلامی و ملت ایران و روحیه ایمانی و انقلابی این ملت دانستند و تأکید کردند: این تحلیل غلط، موجب گمراهی امریکاییها در چهل سال گذشته، شده است که باید خداوند را به دلیل اینکه دشمنان ملت ایران را از نادانان و ابله ها قرار داده است، شکرگزار بود.

حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: البته ما مشکلات اقتصادی و عیوبی همچون «اقتصاد نفتی»، «ضعیف بودن فرهنگ صرفه جویی» و «اسراف» در جامعه داریم اما این موارد عیب واقعی نیستند، عیب واقعی «بن بست» است که البته در کشور بن بست وجود ندارد.

ایشان با تأکید بر اینکه عده ای در تلاش برای القای این تفکر به جوانان هستند که هیچ راه حلی جز پناه بردن به دشمن وجود ندارد، گفتند: دشمن می خواهد ملت ایران را به این جمع بندی برساند که در کشور بن بست است و هیچ راهی جز زانو زدن و تسلیم شدن در مقابل امریکا وجود ندارد.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: من صریحاً اعلام می‌کنم، کسانی که در داخل، این فکرِ مطلوب و محبوب دشمن را ترویج می‌کنند، در حال انجام دادن بزرگترین خیانت در حق کشور و ملت هستند.

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: البته این اتفاق نخواهد افتاد و به حولِ قوه الهی و با همراهی مردم و جوانان، تا جان و توان دارم نخواهم گذاشت چنین اتفاقی در کشور بیفتد.
ایشان با تأکید بر لزوم شناخت و ارائه تصویر و جایگاه واقعی کشور و ملت ایران گفتند: سیاستمداران بزرگ و مغزهای سیاسی سنجیده دنیا، ملت ایران را به دلیل چهل سال ایستادگی در مقابل فشارها و در عین حال پیشرفت و تبدیل شدن به یک قدرت تأثیرگذار، تحسین می کنند.

رهبر انقلاب اسلامی، ظرفیتهای فراوان جغرافیایی، اقلیمی، نیروی انسانی و منابع زیرزمینی و روزمینی در کشور را یکی دیگر از واقعیت های ایران برشمردند و افزودند: ما از این ظرفیت ها به درستی استفاده نکرده ایم و توصیه همیشگی من به مسئولان این است که ظرفیت ها را شناسایی و استفاده کنید.

حضرت آیت الله خامنه ای، جوانان مؤمن را ظرفیت بالفعل کشور خواندند و گفتند: تصویر واقعی کشور همین جوانان مؤمنی هستند که در صحنه های مختلف، توانایی های دفاعی، علمی، فرهنگی و اجتماعی خود را بروز داده اند.

ایشان در ادامه به موضوع تحریم های آمریکا اشاره کردند و افزودند: وضع تحریم ها به این معنا است که دشمن هیچ راه دیگری برای مقابله با نظام اسلامی به غیر از تحریم اقتصادی ندارد اما همین تحریم های اقتصادی نیز شکننده تر از اقتصاد ملی ما است.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: اقتصاد ملی کشور می تواند تحریم را شکست دهد و به حول و قوه الهی، تحریم ها را شکست خواهیم داد و شکست تحریم به معنای شکست امریکا است و امریکا باید با این شکست، یک سیلی دیگر از ملت ایران بخورد.

حضرت آیت الله خامنه ای مجموعه عظیم و مردمی بسیج در سراسر کشور را که به الگویی برای برخی ملتهای دیگر تبدیل شده، یکی دیگر از واقعیات ایران اسلامی برشمردند و گفتند: بسیج مردمی یکی از نقاط برجسته تصویر واقعی کشور است که در مقابل تهدید دشمن نه تنها عقب نشینی نمی کند بلکه بر ایمانش افزوده می شود و به همین دلیل، دشمن و عوامل او، مخالفت زیادی با بسیج دارند.

ایشان نقاط درخشان و برجسته ای همچون گروههای جهادی، بسیج سازندگی، اردوهای راهیان نور، راهپیمایی ها، مراسم اعتکاف و عزاداری های حسینی را از دیگر واقعیات ایران برشمردند و تأکید کردند: برای شناخت صحیح ملت ایران باید به این موارد توجه شود.

 

ایشان با اشاره به تلاش دشمن برای اثرگذاری بر افکار عمومی با استفاده از ابزار رسانه گفتند: ابزار رسانه مهم است و اگر دست دشمن باشد، ابزار خطرناکی است که می توان آن را به سلاح شیمیایی در جنگ های نظامی تشبیه کرد.

رهبر انقلاب اسلامی استفاده دشمنان از رادیو، تلویزیون، اینترنت، شبکه های اجتماعی و فضای مجازی را علیه افکار عمومی ملت خاطرنشان کردند و خطاب به کسانی که مسئولیت بخش ارتباطات را بر عهده دارند، تأکید کردند: همچنانکه در جلسات حضوری هم تذکر داده شده است به این مسائل درست توجه کنید و با ایفای جدی وظایف خود، ابزاری نشوید که دشمن راحت بتواند سلاح شیمیایی خود را علیه مردم بکار گیرد.
«ضرورت وحدت، عزم راسخ و احساس قدرت» دومین نکته بخش پایانی سخنان رهبر انقلاب بود.

جوانان راه‌حل مشکلات کشورند وتصمیم گرفته‌اند ایران عزیز را به اوج افتخار برسانند

ایشان تأکید کردند: باید با حضور قدرتمندانه ملت و بویژه جوانان مؤمن در وسط میدان، هم جهتی و هم سخنی مسئولان، و همدلی مردم و مسئولان، به دشمن پیام قدرت داد چرا که اگر دشمن در حرف و رفتار و منش زندگی مردم، خود را با مجموعه ای مقتدر روبرو نبیند، گستاخ و جری می شود.

حضرت آیت الله خامنه ای قاطعانه تأکید کردند: واقعیات کشور نشان می دهد ملت و نسل جوانش تصمیم گرفته دیگر تحقیر نشود، دنباله رو قدرتهای بیگانه و دشمن نگردد و ایران عزیز را به اوج عزت و افتخار برساند که به فضل الهی، عزم و توانایی این کار را دارد.

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نماز رهبری بر پیکر خوبان
14 / 5 / 1398 ساعت 16:50 | بازدید : 538 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

رهبر انقلاب تاکنون بر پیکر چه شخصیت‌هایی نماز خواندند؟

در این گزارش اسامی شهدا و شخصیتهایی را که رهبر انقلاب برایشان نماز خواندند و یا در تشییع شان شرکت کردند را می توانید بخوانید.

به گزارش افکارنیوز، در پی پیام تسلیت‌‌ رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت درگذشت فقیه عالیقدر و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آیت‌الله هاشمی شاهرودی که فرمودند:

"این ضایعه‌ی اسفبار که پس از حدود یک سال بیماری سخت و دردناک واقع شده است مایه‌ی تالّم همه‌ی کسانی است که به مقام علمی و خدمات با ارزش ایشان به نظام اسلامی و نیز به مجموعه‌های فقهی و اصولی و حقوقی حوزه‌های علمیه آشنا میباشند. ایشان استادی بزرگ در حوزه علمیه قم و کارگزاری با وفا در مهمترین تشکیلات نظام جمهوری اسلامی، عضو مؤثری در شورای نگهبان و رئیس موفقی در مجمع تشخیص مصلحت بودند و آثار و برکات علمی بسیاری از خود بر جای نهادند

 

ایشان همچنین برادر سه شهید و از یاران و شاگردان و همراهان شهید نام‌آور و بزرگوار سیدمحمدباقر صدر بود."

‌در ادامه میتوانید اسامی شهدا و شخصیتهایی را که رهبر انقلاب برایشان نماز خواندند و یا در تشییع شان شرکت کردند بخوانید :

- شهدا

حضور درتشییع پیکر شهید مرتضی آوینی در 22 فروردین 1372 ( دفن در قطعه 29 بهشت زهرای تهران) ، حضور در کنار پیکر شهیدان ستاری( دفن در قطعه 29 بهشت زهرای تهران) ،شهید اردستانی(دفن در امامزاده جعفر شهرستان پیشوا) وشهید یاسینی (دفن در قطعه 29 بهشت زهرای تهران )در دی ماه 1373 ،حضور در تشییع پیکر شهید صیاد شیرازی در 23 فروردین 78( دفن در قطعه 29 بهشت زهرای تهران )، حضور در کنار پیکر شهید احمد کاظمی (دفن در قطعه 29 بهشت زهرای تهران )و برخی سرداران سپاه (شهدای عرفه )در 21 دی 1384 ،حضور در تشییع پیکر شهید تهرانی مقدم (دفن در قطعه 24 بهشت زهرای تهران) و شهدای جهاد خودکفایی سپاه پاسداران (شهدای غدیر) در 23 آبان 1390، و حضور درکنار پیکر شهید محسن حججی در 5 مرداد 1396 (دفن در آرامگاه شهدای نجف آباد اصفهان) از مراسم های تشییعی بوده که رهبر معظم انقلاب شخصا در آن حضور پیدا کرده اند ، تا نشان دهند برای مقام شامخ شهدا چه اهمیتی قائل هستند .

- اقامه نماز بر پیکر حاج سید احمد خمینی در 25 اسفند سال 1373.. تدفین در حرم امام خمینی (ره)

- اقامه نماز بر پیکر خدیجه ثقفی همسر امام خمینی (ره) در اول فروردین 1388... تدفین در حرم امام خمینی (ره)

- اقامه نماز بر پیکر حضرت آیت الله مجتبی تهرانی در میدان بهارستان در 12 دی 1391 ... تدفین در حرم شاه عبدالعظیم حسنی

- اقامه نماز بر پیکر آیت الله خوشوقت در دانشگاه تهران در 2 اسفند 1391 ... تدفین در حرم شاه عبدالعظیم حسنی

- اقامه نماز بر پیکر آیت الله مهدوی کنی در دانشگاه تهران در 29 مهر 1393 ... تدفین در حرم شاه عبدالعظیم حسنی در شهرری

- اقامه نماز بر پیکر آیت الله واعظ طبسی در حرم مطهر امام رضا علیه السلام در 15 اسفند 94... تدفین در رواق توحید خانه حرم امام رضا علیه السلام

- اقامه نماز بر پیکر اکبر هاشمی رفسنجانی در دانشگاه تهران در 21 دی 1395 ... تدفین در حرم امام خمینی (ره)

تنظیم : صفورا ترقی

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


سیاستمدار اسلام‌ستیز هلندی به دین اسلام مشرف شد
14 / 5 / 1398 ساعت 16:50 | بازدید : 616 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
 ۱۳۹۷/۱۱/۱۶ 

 

خانه | بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان منبع:

سیاستمدار اسلام‌ستیز هلندی به دین اسلام مشرف شد

عضو پیشین حزب راست‌گرای افراطی هلند که پیش از این تمایلات اسلام‌ستیزی داشت پس از نگارش کتابی درباره اسلام به این دین الهی گرایید.

سیاستمدار اسلام‌ستیز هلندی به دین اسلام مشرف شد«یورام فان‌کلافرن» که پیش از این عضو یک حزب راست‌گرای افراطی هلندی به ریاست «خیرت ویلدرس» بود در گفتگو با رادیو هلند روز دوشنبه (دیروز) اعلام کرد به هنگام نوشتن کتابی درباره اسلام نظرش درباره این دین تغییر کرده است. او گفت: «در طول نوشتن آن کتاب بیشتر و بیشتر با مواردی روبرو شدم که دیدگاه من را نسبت به اسلام تغییر داد».

این سیاستمدار هلندی از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ از سوی حزب آزادی (PVV) عضو پارلمان این کشور بود؛ اما در سال ۲۰۱۴ پس از برخی فعالیت‌های نژادپرستی این حزب از آن خارج شد و برای خود حزبی تشکیل داد. این حزب در انتخابات ملی ۲۰۱۷ هلند موفق نشد صندلی‌ کسب کند، به این ترتیب فان کلافرن از دنیای سیاست خارج شد.

او در دوران عضویتش در حزب راست‌گرا منتقد سرسخت اسلام بود. وقتی در مصاحبه‌ای مطبوعاتی از او پرسیده شد که آیا او راجع به اظهارات گذشته خود احساس گناه می‌کند پاسخ داد: «اشتباه می‌کردم. این سیاست حزب راست‌گرا است که هر چیزی که اشتباه هست باید به یک نحوی به اسلام ربط داشته باشد». اما اکنون دیدگاه این سیاستمدار ۳۹ ساله درباره اسلام تغییر کرده است و او در ماه اکتبر سال گذشته میلای به دین اسلام شرف شد.

پیش از این نیز «آرنود فان دورن» یکی دیگر از اعضای حزب آزادی هلند به اسلام روی آورده بود. فان دورن در حساب توئیتری خود به اسلام گرویدن فان‌کلافرن را تبریک گفت و نوشت: «هیچ گاه فکر نمی‌کردم حزب راست‌گرا زمینه‌ای مستعد برای گرویدن افراد به اسلام را فراهم کند».

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


«گام دوم انقلاب»
14 / 5 / 1398 ساعت 16:50 | بازدید : 520 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله‌ الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.

ورود انقلاب اسلامی به دومین مرحله‌‌ی خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی
از میان همه‌ی ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت میگمارد؛ و در میان ملّتهایی که به‌پاخاسته و انقلاب کرده‌اند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و به‌جز تغییر حکومتها، آرمانهای انقلابی را حفظ کرده باشند. امّا انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگ‌ترین و مردمی‌ترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّه‌ی پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همه‌ی وسوسه‌هایی که غیر قابل مقاومت به نظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دوّمین مرحله‌ی خودسازی و جامعه‌پردازی و تمدّن‌سازی شده ‌است. درودی از اعماق دل بر این ملّت؛ بر نسلی که آغاز کرد و ادامه داد و بر نسلی که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوّم میشود.

پیروزی انقلاب اسلامی؛ آغازگر عصر جدید عالم
آن روز که جهان میان شرق و غرب مادّی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمیبُرد، انقلاب اسلامی ایران، با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد؛ چهارچوب‌ها را شکست؛ کهنگی کلیشه‌ها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود. طبیعی بود که سردمداران گمراهی و ستم واکنش نشان دهند، امّا این واکنش ناکام ماند. چپ و راستِ مدرنیته، از تظاهر به نشنیدن این صدای جدید و متفاوت، تا تلاش گسترده و گونه‌گون برای خفه کردن آن، هرچه کردند به اجلِ محتوم خود نزدیک‌تر شدند. اکنون با گذشت چهل جشن سالانه‌ی انقلاب و چهل دهه‌ی فجر، یکی از آن دو کانون دشمنی نابود شده و دیگری با مشکلاتی که خبر از نزدیکی احتضار میدهند، دست‌وپنجه نرم میکند! و انقلاب اسلامی با حفظ و پایبندی به شعارهای خود همچنان به پیش میرود.

شعارهای جهانی، فطری، درخشان و همیشه‌زنده‌ی انقلاب اسلامی
برای همه‌چیز میتوان طول عمر مفید و تاریخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثنا است؛ آنها هرگز بی‌مصرف و بی‌فایده نخواهند شد، زیرا فطرت بشر در همه‌ی عصرها با آن سرشته است. آزادی، اخلاق، معنویّت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری، هیچ یک به یک نسل و یک جامعه مربوط نیست تا در دوره‌ای بدرخشد و در دوره‌ای دیگر افول کند. هرگز نمیتوان مردمی را تصوّر کرد که از این چشم‌اندازهای مبارک دل‌زده شوند. هرگاه دل‌زدگی پیش آمده، از روی‌گردانی مسئولان از این ارزشهای دینی بوده است و نه از پایبندی به آنها و کوشش برای تحقّق آنها.

دفاع ابدی از نظریه‌ی نظام انقلابی
انقلاب اسلامی همچون پدیده‌ای زنده و بااراده، همواره دارای انعطاف و آماده‌ی تصحیح خطاهای خویش است، امّا تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست. به نقدها حسّاسیّت مثبت نشان میدهد و آن را نعمت خدا و هشدار به صاحبان حرفهای بی‌عمل میشمارد، امّا به هیچ بهانه‌ای از ارزشهایش که بحمدالله با ایمان دینی مردم آمیخته است، فاصله نمیگیرد. انقلاب اسلامی پس از نظام‌سازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمیبیند، بلکه از نظریّه‌ی نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند.

جمهوری اسلامی و فاصله‌ی میان بایدها و واقعیتها
جمهوری اسلامی، متحجّر و در برابر پدیده‌ها و موقعیّتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست، امّا به اصول خود بشدّت پایبند و به مرزبندی‌های خود با رقیبان و دشمنان بشدّت حسّاس است. با خطوط اصلی خود هرگز بی‌مبالاتی نمیکند و برایش مهم است که چرا بماند و چگونه بماند. بی‌شک فاصله‌ی میان بایدها و واقعیّتها، همواره وجدانهای آرمان‌خواه را عذاب داده و میدهد، امّا این، فاصله‌ای طی‌شدنی است و در چهل سال گذشته در مواردی بارها طی شده است و بی‌شک در آینده، با حضور نسل جوان مؤمن و دانا و پُرانگیزه، با قدرت بیشتر طی خواهد شد.

انقلاب اسلامی؛ مایه‌ی سربلندی ایران و ایرانی
انقلاب اسلامی ملّت ایران، قدرتمند امّا مهربان و باگذشت و حتّی مظلوم بوده است. مرتکب افراط‌ها و چپ‌روی‌هایی که مایه‌ی ننگ بسیاری از قیامها و جنبشها است، نشده است. در هیچ معرکه‌ای حتّی با آمریکا و صدّام، گلوله‌ی اوّل را شلّیک نکرده و در همه‌ی موارد، پس ‌از حمله‌ی دشمن از خود دفاع کرده و البتّه ضربت متقابل را محکم فرود آورده است. این انقلاب از آغاز تا امروز نه بی‌رحم و خون‌ریز بوده و نه منفعل و مردّد. با صراحت و شجاعت در برابر زورگویان و گردنکشان ایستاده و از مظلومان و مستضعفان دفاع کرده است. این جوانمردی و مروّت انقلابی، این صداقت و صراحت و اقتدار، این دامنه‌ی عمل جهانی و منطقه‌ای در کنار مظلومان جهان، مایه‌ی سربلندی ایران و ایرانی است، و همواره چنین باد.

برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت
اینک در آغاز فصل جدیدی از زندگی جمهوری اسلامی، این بنده‌ی ناچیز مایلم با جوانان عزیزم، نسلی که پا به میدان عمل میگذارد تا بخش دیگری از جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ را آغاز کند، سخن بگویم. سخن اوّل درباره‌ی گذشته است.

عزیزان! نادانسته‌ها را جز با تجربه‌ی خود یا گوش سپردن به تجربه‌ی دیگران نمیتوان دانست. بسیاری از آنچه را ما دیده و آزموده‌ایم، نسل شما هنوز نیازموده و ندیده است. ما دیده‌ایم و شما خواهید دید. دهه‌های آینده دهه‌های شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنافداه) است، نزدیک کنید. برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربه‌ها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگیزه‌ای قوی، تحریف و دروغ‌پردازی درباره‌ی گذشته و حتّی زمان حال را دنبال میکنند و از پول و همه‌ی ابزارها برای آن بهره میگیرند. رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیاده‌نظامش نمیتوان شنید.

آغاز انقلاب و نظام اسلامی از نقطه‌ی صفر
انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن، از نقطه‌ی صفر آغاز شد؛ اوّلاً: همه‌چیز علیه ما بود، چه رژیم فاسد طاغوت که علاوه ‌بر وابستگی و فساد و استبداد و کودتایی بودن، اوّلین رژیم سلطنتی در ایران بود که به دست بیگانه -و نه به زور شمشیر خود- بر سرِ کار آمده بود، و چه دولت آمریکا و برخی دیگر از دولتهای غربی، و چه وضع بشدّت نابسامان داخلی و عقب‌افتادگی شرم‌آور در علم و فنّاوری و سیاست و معنویّت و هر فضیلت دیگر.

ثانیاً: هیچ تجربه‌ی پیشینی و راه طی‌شده‌ای در برابر ما وجود نداشت. بدیهی است که قیامهای مارکسیستی و امثال آن نمیتوانست برای انقلابی که از متن ایمان و معرفت اسلامی پدید آمده است، الگو محسوب شود. انقلابیون اسلامی بدون سرمشق و تجربه آغاز کردند و ترکیب جمهوریّت و اسلامیّت و ابزارهای تشکیل و پیشرفت آن، جز با هدایت الهی و قلب نورانی و اندیشه‌ی بزرگ امام خمینی، به دست نیامد. و این نخستین درخشش انقلاب بود.

تقابل دوگانه‌ی جدید «اسلام و استکبار»؛ پدیده‌ی برجسته‌ی جهان معاصر
پس آ‌نگاه انقلاب ملّت ایران، جهان دوقطبی آن روز را به جهان سه‌قطبی تبدیل کرد و سپس با سقوط و حذف شوروی و اقمارش و پدید آمدن قطبهای جدید قدرت، تقابل دوگانه‌ی جدید «اسلام و استکبار» پدیده‌ی برجسته‌ی جهان معاصر و کانون توجّه جهانیان شد. از سویی نگاه امیدوارانه‌ی ملّتهای زیر ستم و جریانهای آزادی‌خواه جهان و برخی دولتهای مایل به استقلال، و از سویی نگاه کینه‌ورزانه و بدخواهانه‌ی رژیم‌های زورگو و قلدرهای باج‌طلب عالم، بدان دوخته شد. بدین‌گونه مسیر جهان تغییر یافت و زلزله‌ی انقلاب، فرعونهای در بسترِ راحت آرمیده را بیدار کرد؛ دشمنی‌ها با همه‌ی شدّت آغاز شد و اگر نبود قدرت عظیم ایمان و انگیزه‌ی این ملّت و رهبری آسمانی و تأییدشده‌ی امام عظیم‌الشّأن ما، تاب آوردن در برابر آن‌همه خصومت و شقاوت و توطئه و خباثت، امکان‌پذیر نمیشد.

مدیریت جهادی و اعتقاد به اصل «ما میتوانیم»؛ عامل عزت و پیشرفت ایران در همه‌ی عرصه‌ها
به‌رغم همه‌ی این مشکلات طاقت‌فرسا، جمهوری اسلامی روزبه‌روز گامهای بلندتر و استوارتری به جلو برداشت. این چهل سال، شاهد جهادهای بزرگ و افتخارات درخشان و پیشرفتهای شگفت‌آور در ایران اسلامی است. عظمت پیشرفتهای چهل‌ساله‌ی ملّت ایران آنگاه بدرستی دیده میشود که این مدّت، با مدّتهای مشابه در انقلابهای بزرگی همچون انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر شوروی و انقلاب هند مقایسه شود. مدیریّتهای جهادی الهام‌گرفته از ایمان اسلامی و اعتقاد به اصل «ما میتوانیم» که امام بزرگوار به همه‌ی ما آموخت، ایران را به عزّت و پیشرفت در همه‌ی عرصه‌ها رسانید.

* برکات بزرگ انقلاب اسلامی:
انقلاب به یک انحطاط تاریخی طولانی پایان داد و کشور که در دوران پهلوی و قاجار بشدّت تحقیر شده و بشدّت عقب مانده بود، در مسیر پیشرفت سریع قرار گرفت؛ در گام نخست، رژیم ننگین سلطنت استبدادی را به حکومت مردمی و مردم‌سالاری تبدیل کرد و عنصر اراده‌ی ملّی را که جان‌مایه‌‌ی پیشرفت همه‌جانبه و حقیقی است در کانون مدیریّت کشور وارد کرد؛ آنگاه جوانان را میدان‌دار اصلی حوادث و وارد عرصه‌ی مدیریّت کرد؛ روحیه‌ و باور «ما میتوانیم» را به همگان منتقل کرد؛ به برکت تحریم دشمنان،‌ اتّکاء به توانایی داخلی را به همه آموخت و این منشأ برکات بزرگ شد:

یک) ثبات و امنیت و حفظ تمامیت ارضی ایران
اوّلاً: ثبات و امنیّت کشور و تمامیّت ارضی و حفاظت از مرزها را که آماج تهدید جدّی دشمنان قرار گرفته بود ضمانت کرد و معجزه‌ی پیروزی در جنگ هشت‌ساله و شکست رژیم بعثی و پشتیبانان آمریکایی و اروپایی و شرقی‌اش را پدید ‌آورد.

دو) موتور پیشران کشور در عرصه‌ی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساخت‌های حیاتی و اقتصادی و عمرانی
ثانیاً: موتور پیشران کشور در عرصه‌ی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساخت‌های حیاتی و اقتصادی و عمرانی شد که تا اکنون ثمرات بالنده‌ی آن روزبه‌روز فراگیرتر میشود. هزاران شرکت دانش‌بنیان، هزاران طرح زیرساختی و ضروری برای کشور در حوزه‌های عمران و حمل‌ونقل و صنعت و نیرو و معدن و سلامت و کشاورزی و آب و غیره، میلیون‌ها تحصیل‌کرده‌ی دانشگاهی یا در حال تحصیل، هزاران واحد دانشگاهی در سراسر کشور، ده‌ها طرح بزرگ از قبیل چرخه‌ی سوخت هسته‌ای، سلّول‌های بنیادی، فنّاوری نانو، زیست‌فنّاوری و غیره با رتبه‌های نخستین در کلّ جهان، شصت برابر شدن صادرات غیرنفتی، نزدیک به ده برابر شدن واحدهای صنعتی، ده‌ها برابر شدن صنایع از نظر کیفی، تبدیل صنعت مونتاژ به فنّاوری بومی، برجستگی محسوس در رشته‌های گوناگون مهندسی از جمله در صنایع دفاعی، درخشش در رشته‌های مهم و حسّاس پزشکی و جایگاه مرجعیّت در آن و ده‌ها نمونه‌ی دیگر از پیشرفت، محصول آن روحیه و آن حضور و آن احساس جمعی است که انقلاب برای کشور به ارمغان آورد. ایرانِ پیش ‌از انقلاب، در تولید علم و فنّاوری صفر بود، در صنعت به‌جز مونتاژ و در علم به‌جز ترجمه هنری نداشت.

سه) به اوج رسانیدن مشارکت مردمی و مسابقه‌ی خدمت‌رسانی
ثالثاً: مشارکت مردمی را در مسائل سیاسی مانند انتخابات، مقابله با فتنه‌های داخلی، حضور در صحنه‌های ملّی و استکبارستیزی به اوج رسانید و در موضوعات اجتماعی مانند کمک‌رسانی‌ها و فعّالیّتهای نیکوکاری که از پیش ‌از انقلاب آغاز شده بود، افزایش چشمگیر داد. پس ‌از انقلاب، مردم در مسابقه‌‌ی خدمت‌رسانی در حوادث طبیعی و کمبودهای اجتماعی مشتاقانه شرکت میکنند.

چهار) ارتقاء شگفت‌آور بینش سیاسی آحاد مردم
رابعاً: بینش سیاسی آحاد مردم و نگاه آنان به مسائل بین‌المللی را به گونه‌ی شگفت‌آوری ارتقاء داد. تحلیل سیاسی و فهم مسائل بین‌المللی در موضوعاتی همچون جنایات غرب بخصوص آمریکا، مسئله‌ی فلسطین و ظلم تاریخی به ملّت آن، مسئله‌ی جنگ‌افروزی‌ها و رذالتها و دخالتهای قدرتهای قلدر در امور ملّتها و امثال آن را از انحصار طبقه‌ی محدود و عزلت‌‌گزیده‌ای به نام روشنفکر، بیرون آورد؛ این‌گونه، روشنفکری میان عموم مردم در همه‌ی کشور و همه‌ی ساحتهای زندگی جاری شد و مسائلی از این دست حتّی برای نوجوانان و نونهالان، روشن و قابل فهم گشت.

پنج) سنگین کردن کفه‌ی عدالت در تقسیم امکانات عمومی کشور
خامساً: کفّه‌ی عدالت را در تقسیم امکانات عمومی کشور سنگین کرد. نارضایتی این حقیر از کارکرد عدالت در کشور به دلیل آنکه این ارزش والا باید گوهر بی‌همتا بر تارک نظام جمهوری اسلامی باشد و هنوز نیست، نباید به این معنی گرفته شود که برای استقرار عدالت کار انجام نگرفته است. واقعیّت آن است که دستاوردهای مبارزه با بی‌عدالتی در این چهار دهه، با هیچ دوره‌ی دیگر گذشته قابل مقایسه نیست. در رژیم طاغوت بیشترین خدمات و درآمدهای کشور در اختیار گروه کوچکی از پایتخت‌نشینان یا همسانان آنان در برخی دیگر از نقاط کشور بود. مردم بیشتر شهرها بویژه مناطق دوردست و روستاها در آخر فهرست و غالباً محروم از نیازهای اوّلیّه‌ی زیرساختی و خدمت‌رسانی بودند. جمهوری اسلامی در شمار موفّق‌ترین حاکمیّتهای جهان در جابه‌جایی خدمت و ثروت از مرکز به همه‌جای کشور، و از مناطق مرفّه‌نشین شهرها به مناطق پایین‌دست آن بوده است. آمار بزرگ راه‌سازی و خانه‌سازی و ایجاد مراکز صنعتی و اصلاح امور کشاورزی و رساندن برق و آب و مراکز درمانی و واحدهای دانشگاهی و سد و نیروگاه و امثال آن به دورترین مناطق کشور، حقیقتاً افتخارآفرین است؛ بی‌شک این همه، نه در تبلیغات نارسای مسئولان انعکاس یافته‌ و نه زبان بدخواهان خارجی و داخلی به آن اعتراف کرده است؛ ولی هست و حسنه‌ای برای مدیران جهادی و بااخلاص نزد خدا و خلق است. البتّه عدالت مورد انتظار در جمهوری اسلامی که مایل است پیرو حکومت علوی شناخته شود، بسی برتر از اینها است و چشم امید برای اجرای آن به شما جوانها است که در ادامه بدان خواهم پرداخت.

شش) افزایش چشمگیر معنویت و اخلاق در فضای عمومی جامعه
سادساً: عیار معنویّت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه بگونه‌ای چشمگیر افزایش داد. این پدیده‌ی مبارک را رفتار و منش حضرت امام خمینی در طول دوران مبارزه و پس ‌از پیروزی انقلاب، بیش ‌از هر چیز رواج داد؛ آن انسان معنوی و عارف و وارسته از پیرایه‌های مادّی، در رأس کشوری قرار گرفت که مایه‌های ایمان مردمش بسی ریشه‌دار و عمیق بود. هرچند دست تطاول تبلیغات مروّج فساد و بی‌بندوباری در طول دوران پهلوی‌ها به آن ضربه‌های سخت زده و لجنزاری از آلودگی اخلاقی غربی را به درون زندگی مردم متوسّط و بخصوص جوانان کشانده بود، ولی رویکرد دینی و اخلاقی در جمهوری اسلامی، دلهای مستعد و نورانی بویژه جوانان را مجذوب کرد و فضا به سود دین و اخلاق دگرگون شد. مجاهدتهای جوانان در میدانهای سخت از جمله دفاع مقدّس، با ذکر و دعا و روحیه‌ی برادری و ایثار همراه شد و ماجراهای صدر اسلام را زنده و نمایان در برابر چشم همه نهاد. پدران و مادران و همسران با احساس وظیفه‌ی دینی از عزیزان خود که به جبهه‌های گوناگون جهاد می‌شتافتند دل کندند و سپس، آنگاه که با پیکر خون‌آلود یا جسم آسیب‌دیده‌ی آنان روبه‌رو شدند، مصیبت را با شکر همراه کردند. مساجد و فضاهای دینی رونقی بی‌سابقه گرفت. صف نوبت برای اعتکاف از هزاران جوان و استاد و دانشجو و زن و مرد و صف نوبت برای اردوهای جهادی و جهاد سازندگی و بسیج سازندگی از هزاران جوان داوطلب و فداکار آکنده شد. نماز و حج و روزه‌داری و پیاده‌روی زیارت و مراسم گوناگون دینی و انفاقات و صدقات واجب و مستحب در همه‌جا بویژه میان جوانان رونق یافت و تا امروز، روزبه‌روز بیشتر و باکیفیّت‌تر شده است. و اینها همه در دورانی اتّفاق افتاده که سقوط اخلاقی روزافزون غرب و پیروانش و تبلیغات پُرحجم آنان برای کشاندن مرد و زن به لجنزارهای فساد، اخلاق و معنویّت را در بخشهای عمده‌ی عالم منزوی کرده است؛ و این معجزه‌ای دیگر از انقلاب و نظام اسلامی فعّال و پیشرو است.

هفت) ایستادگی روزافزون در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان
سابعاً: نماد پُرابّهت و باشکوه و افتخارآمیز ایستادگی در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان و در رأس آنان آمریکای جهان‌خوار و جنایت‌کار، روزبه‌روز برجسته‌تر شد. در تمام این چهل سال، تسلیم‌ناپذیری و صیانت و پاسداری از انقلاب و عظمت و هیبت الهی آن و گردن برافراشته‌ی آن در مقابل دولتهای متکبّر و مستکبر، خصوصیّت شناخته‌شده‌ی ایران و ایرانی بویژه جوانان این مرز و بوم به‌شمار میرفته است. قدرتهای انحصارگر جهان که همواره حیات خود را در دست‌اندازی به استقلال دیگر کشورها و پایمال کردن منافع حیاتی آنها برای مقاصد شوم خود دانسته‌اند، در برابر ایران اسلامی و انقلابی، اعتراف به ناتوانی کردند. ملّت ایران در فضای حیات‌بخش انقلاب توانست نخست دست‌نشانده‌ی آمریکا و عنصر خائن به ملّت را از کشور برانَد و پس از ‌آن هم تا امروز از سلطه‌ی دوباره‌ی قلدران جهانی بر کشور با قدرت و شدّت جلوگیری کند.

* انقلاب چهل‌ساله و گام بزرگ دوم
جوانان عزیز! اینها بخشی محدود از سرفصل‌های عمده در سرگذشت چهل‌ساله‌ی انقلاب اسلامی است؛ انقلاب عظیم و پایدار و درخشانی که شما به توفیق الهی باید گام بزرگ دوّم را در پیشبرد آن بردارید.

محصول تلاش چهل‌ساله، اکنون برابر چشم ما است: کشور و ملّتی مستقل، آزاد، مقتدر، باعزّت، متدیّن، پیشرفته در علم، انباشته از تجربه‌هایی گران‌بها، مطمئن و امیدوار، دارای تأثیر اساسی در منطقه و دارای منطق قوی در مسائل جهانی، رکورددار در شتاب پیشرفتهای علمی، ر کورددار در رسیدن به رتبه‌های بالا در دانشها و فنّاوری‌های مهم از قبیل هسته‌ای و سلّول‌های بنیادی و نانو و هوافضا و امثال آن، سرآمد در گسترش خدمات اجتماعی، سرآمد در انگیزه‌های جهادی میان جوانان، سرآمد در جمعیّت جوان کارآمد، و بسی ویژگی‌های افتخارآمیز دیگر که همگی محصول انقلاب و نتیجه‌ی جهت‌گیری‌های انقلابی و جهادی است. و بدانید که اگر بی‌توجّهی به شعارهای انقلاب و غفلت از جریان انقلابی در برهه‌هایی از تاریخ چهل‌ساله نمیبود -که متأسّفانه بود و خسارت‌بار هم بود- بی‌شک دستاوردهای انقلاب از این بسی بیشتر و کشور در مسیر رسیدن به آرمانهای بزرگ بسی جلوتر بود و بسیاری از مشکلات کنونی وجود نمیداشت.

اقتدار انقلاب اسلامی و تغییر چالشها و شکست مستکبران
ایران مقتدر، امروز هم مانند آغاز انقلاب با چالشهای مستکبران روبه‌رو است امّا با تفاوتی کاملاً معنی‌دار. اگر آن روز چالش با آمریکا بر سر کوتاه کردن دست عمّال بیگانه یا تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران یا رسوا کردن لانه‌ی جاسوسی بود، امروز چالش بر سرِ حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا از منطقه‌ی غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمین‌های اشغالی و دفاع از پرچم برافراشته‌ی حزب‌الله و مقاومت در سراسر این منطقه است. و اگر آن روز، مشکل غرب جلوگیری از خرید تسلیحات ابتدایی برای ایران بود،‌ امروز مشکل او جلوگیری از انتقال سلاحهای پیشرفته‌ی ایرانی به نیروهای مقاومت است. و اگر آن روز گمان آمریکا آن بود که با چند ایرانی خودفروخته یا با چند هواپیما و بالگرد خواهد توانست بر نظام اسلامی و ملّت ایران فائق آید، امروز برای مقابله‌ی سیاسی و امنیّتی با جمهوری اسلامی، خود را محتاج به یک ائتلاف بزرگ از ده‌ها دولت معاند یا مرعوب میبیند و البتّه باز هم در رویارویی، شکست میخورد. ایران به برکت انقلاب، اکنون در جایگاهی متعالی و شایسته‌ی ملّت ایران در چشم جهانیان و عبورکرده از بسی گردنه‌های دشوار در مسائل اساسی خویش است.

جوانان؛ محور تحقق نظام پیشرفته‌ی اسلامی
امّا راه طی‌شده فقط قطعه‌ای از مسیر افتخارآمیز به سوی آرمانهای بلند نظام جمهوری اسلامی است. دنباله‌ی این مسیر که به گمان زیاد، به دشواریِ گذشته‌ها نیست، باید با همّت و هشیاری و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طی شود. مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان، فعّالان جوان، در همه‌ی میدانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بین‌المللی و نیز در عرصه‌های دین و اخلاق و معنویّت و عدالت، باید شانه‌های خود را به زیر بار مسئولیّت دهند، از تجربه‌ها و عبرتهای گذشته بهره گیرند، نگاه انقلابی و روحیه‌ی انقلابی و عمل جهادی را به کار بندند و ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیشرفته‌ی اسلامی بسازند.

نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی؛ مهم‌ترین ظرفیت امیدبخش کشور
نکته‌ی مهمّی که باید آینده‌سازان در نظر داشته باشند، این است که در کشوری زندگی میکنند که از نظر ظرفیّتهای طبیعی و انسانی، کم‌نظیر است و بسیاری از این ظرفیّتها با غفلت دست‌اندرکاران تاکنون بی‌استفاده یا کم‌استفاده مانده است. همّتهای بلند و انگیزه‌های جوان و انقلابی، خواهند توانست آنها را فعّال و در پیشرفت مادّی و معنوی کشور به معنی واقعی جهش ایجاد کنند.

مهم‌ترین ظرفیّت امیدبخش کشور، نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی است. جمعیّت جوان زیر ۴۰ ‌سال که بخش مهمّی از آن نتیجه‌ی موج جمعیّتی ایجادشده در دهه‌ی ۶۰ است، فرصت ارزشمندی برای کشور است. ۳۶ میلیون نفر در سنین میانه‌ی ۱۵ و ۴۰ سالگی، نزدیک به ۱۴ میلیون نفر دارای تحصیلات عالی، رتبه‌ی دوّم جهان در دانش‌آموختگان علوم و مهندسی، انبوه جوانانی که با روحیه‌ی انقلابی رشد کرده و آماده‌ی تلاش جهادی برای کشورند، و جمع چشمگیر جوانان محقّق و اندیشمندی که به آفرینشهای علمی و فرهنگی و صنعتی و غیره اشتغال دارند؛ اینها ثروت عظیمی برای کشور است که هیچ اندوخته‌ی مادّی با آن مقایسه نمیتواند شد.

فهرست طولانی فرصتهای مادی کشور
به‌جز اینها، فرصتهای مادّی کشور نیز فهرستی طولانی را تشکیل میدهد که مدیران کارآمد و پُرانگیزه و خردمند میتوانند با فعّال کردن و بهره‌گیری از آن، درآمدهای ملّی را با جهشی نمایان افزایش داده و کشور را ثروتمند و بی‌نیاز و به معنی واقعی دارای اعتمادبه‌نفس کنند و مشکلات کنونی را برطرف نمایند. ایران با دارا بودن یک درصد جمعیّت جهان، دارای ۷ درصد ذخایر معدنی جهان است: منابع عظیم زیرزمینی، موقعیت استثنائی جغرافیایی میان شرق و غرب و شمال و جنوب، بازار بزرگ ملّی، بازار بزرگ منطقه‌ای با داشتن ۱۵ همسایه با ۶۰۰ میلیون جمعیّت، سواحل دریایی طولانی، حاصلخیزی زمین با محصولات متنوّع کشاورزی و باغی، اقتصاد بزرگ و متنوّع، بخشهایی از ظرفیّتهای کشور است؛ بسیاری از ظرفیّتها دست‌نخورده مانده است. گفته شده‌ است که ایران از نظر ظرفیّتهای استفاده‌نشده‌ی طبیعی و انسانی در رتبه‌ی اوّل جهان است. بی‌شک شما جوانان مؤمن و پُرتلاش خواهید توانست این عیب بزرگ را برطرف کنید. دهه‌ی دوّم چشم‌انداز، باید زمان تمرکز بر بهره‌برداری از دستاوردهای گذشته و نیز ظرفیّتهای استفاده‌نشده باشد و پیشرفت کشور از جمله در بخش تولید و اقتصاد ملّی ارتقاء یابد.

* گام دوم و سرفصلها و توصیه‌های اساسی در پرتو امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده
اکنون به شما فرزندان عزیزم در مورد چند سرفصل اساسی توصیه‌هایی میکنم. این سرفصل‌ها عبارتند از: علم و پژوهش، معنویّت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزّت ملّی و روابط خارجی و مرزبندی با دشمن، سبک زندگی.

امّا پیش از همه‌چیز، نخستین توصیه‌ی من امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همه‌ی قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت. آنچه میگویم یک امید صادق و متّکی به واقعیّتهای عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده‌ دوری جسته‌ام، امّا خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشته‌‌ام و برحذر میدارم. در طول این چهل سال -و اکنون مانند همیشه- سیاست تبلیغی و رسانه‌ای دشمن و فعّال‌ترین برنامه‌های آن، مأیوس‌سازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیل‌های مغرضانه، وارونه‌ نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوه‌های امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامه‌‌ی همیشگی هزاران رسانه‌ی صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنباله‌های آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده‌اند که با استفاده از آزادی‌ها در خدمت دشمن حرکت میکنند. شما جوانان باید پیش‌گام در شکستن این محاصره‌ی تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشه‌ای‌ترین جهاد شما است. نشانه‌های امیدبخش -که به برخی از آنها اشاره شد- در برابر چشم شما است. رویشهای انقلاب بسی فراتر از ریزشها است و دست‌ودلهای امین و خدمتگزار، بمراتب بیشتر از مفسدان و خائنان و کیسه‌دوختگان است. دنیا به جوان ایرانی و پایداری ایرانی و ابتکارهای ایرانی، در بسیاری از عرصه‌ها با چشم تکریم و احترام مینگرد. قدر خود را بدانید و با قوّت خداداد، به سوی ‌آینده خیز بردارید و حماسه بیافرینید.
و امّا توصیه‌ها:

یک) علم و پژوهش
۱) علم و پژوهش: دانش،‌ آشکارترین وسیله‌ی عزّت و قدرت یک کشور است. روی دیگر دانایی، توانایی است. دنیای غرب به برکت دانش خود بود که توانست برای خود ثروت و نفوذ و قدرت دویست‌ساله فراهم کند و با وجود تهیدستی در بنیانهای اخلاقی و اعتقادی، با تحمیل سبک زندگی غربی به جوامع عقب‌مانده از کاروان علم، اختیار سیاست و اقتصاد آنها را به دست گیرد. ما به سوءاستفاده از دانش مانند آنچه غرب کرد، توصیه نمیکنیم، امّا مؤکّداً به نیاز کشور به جوشاندن چشمه‌ی دانش در میان خود اصرار می‌ورزیم. بحمدالله استعداد علم و تحقیق در ملّت ما از متوسّط جهان بالاتر است. اکنون نزدیک به دو دهه است که رستاخیز علمی در کشور آغاز شده و با سرعتی که برای ناظران جهانی غافلگیرکننده بود -یعنی یازده برابر شتاب رشد متوسّط علم در جهان- به پیش رفته است. دستاوردهای دانش و فنّاوری ما در این مدّت که ما را به رتبه‌ی شانزدهم در میان بیش از دویست کشور جهان رسانید و مایه‌ی شگفتی ناظران جهانی شد و در برخی از رشته‌های حسّاس و نوپدید به رتبه‌های نخستین ارتقاء داد، همه‌وهمه در حالی اتّفاق افتاده که کشور دچار تحریم مالی و تحریم علمی بوده است. ما با وجود شنا در جهت مخالف جریان دشمن‌ساز، به رکوردهای بزرگ دست یافته‌ایم و این نعمت بزرگی است که به‌خاطر آن باید روز و شب خدا را سپاس گفت.

امّا آنچه من میخواهم بگویم این است که این راه طی‌شده، با همه‌ی اهمّیّتش فقط یک آغاز بوده است و نه بیشتر. ما هنوز از قلّه‌های دانش جهان بسیار عقبیم؛ باید به قلّه‌ها دست یابیم. باید از مرزهای کنونی دانش در مهم‌ترین رشته‌ها عبور کنیم. ما از این مرحله هنوز بسیار عقبیم؛ ما از صفر شروع کرده‌ایم. عقب‌ماندگی شرم‌آور علمی در دوران پهلوی‌ها و قاجارها در هنگامی که مسابقه‌ی علمی دنیا تازه شروع شده بود، ضربه‌ی سختی بر ما وارد کرده و ما را از این کاروان شتابان، فرسنگها عقب نگه داشته بود. ما اکنون حرکت را ‌آغاز کرده و با شتاب پیش میرویم ولی این شتاب باید سالها با شدّت بالا ادامه یابد تا آن عقب‌افتادگی جبران شود. اینجانب همواره به دانشگاه‌ها و دانشگاهیان و مراکز پژوهش و پژوهندگان، گرم و قاطع و جدّی دراین‌باره تذکّر و هشدار و فراخوان داده‌ام، ولی اینک مطالبه‌ی عمومی من از شما جوانان آن است که این راه را با احساس مسئولیّت بیشتر و همچون یک جهاد در پیش گیرید. سنگ بنای یک انقلاب علمی در کشور گذاشته شده و این انقلاب، شهیدانی از قبیل شهدای هسته‌ای نیز داده است. به‌پاخیزید و دشمن بدخواه و کینه‌توز را که از جهاد علمی شما بشدّت بیمناک است ناکام سازید.

دو) معنویّت و اخلاق
۲) معنویّت و اخلاق: معنویّت به معنی برجسته کردن ارزشهای معنوی از قبیل: اخلاص، ایثار، توکّل، ایمان در خود و در جامعه است، و اخلاق به معنی رعایت فضیلت‌هایی چون خیرخواهی، گذشت، کمک به نیازمند، راستگویی، شجاعت، تواضع، اعتمادبه‌نفس و دیگر خلقیّات نیکو است. معنویّت و اخلاق، جهت‌دهنده‌ی همه‌ی حرکتها و فعّالیّتهای فردی و اجتماعی و نیاز اصلی جامعه است؛ بودن آنها، محیط زندگی را حتّی با کمبودهای مادّی، بهشت میسازد و نبودن آن حتّی با برخورداری مادّی، جهنّم می‌آفریند.

شعور معنوی و وجدان اخلاقی در جامعه هرچه بیشتر رشد کند برکات بیشتری به بار می‌آورد؛ این، بی‌گمان محتاج جهاد و تلاش است و این تلاش و جهاد، بدون همراهی حکومتها توفیق چندانی نخواهد یافت. اخلاق و معنویّت، البتّه با دستور و فرمان به دست نمی‌آید، پس حکومتها نمیتوانند آن را با قدرت قاهره ایجاد کنند، امّا اوّلاً خود باید منش و رفتار اخلاقی و معنوی داشته باشند، و ثانیاً زمینه‌ را برای رواج آن در جامعه فراهم کنند و به نهادهای اجتماعی دراین‌باره میدان دهند و کمک برسانند؛ با کانونهای ضدّ معنویّت و اخلاق، به شیوه‌ی معقول بستیزند و خلاصه اجازه ندهند که جهنّمی‌ها مردم را با زور و فریب، جهنّمی کنند.

ابزارهای رسانه‌ای پیشرفته و فراگیر، امکان بسیار خطرناکی در اختیار کانونهای ضدّ معنویّت و ضدّ اخلاق نهاده است و هم‌اکنون تهاجم روزافزون دشمنان به دلهای پاک جوانان و نوجوانان و حتّی نونهالان با بهره‌گیری از این ابزارها را به چشم خود می‌بینیم. دستگاه‌های مسئول حکومتی دراین‌باره وظایفی سنگین بر عهده دارند که باید هوشمندانه و کاملاً مسئولانه صورت گیرد. و این البتّه به معنی رفع مسئولیّت از اشخاص و نهادهای غیرحکومتی نیست. در دوره‌ی پیش‌ِرو باید دراین‌باره‌ها برنامه‌های کوتاه‌مدّت و میان‌مدّت جامعی تنظیم و اجرا شود؛ ان‌شاء‌الله.

سه) اقتصاد
۳) اقتصاد: اقتصاد یک نقطه‌ی کلیدیِ تعیین‌کننده است. اقتصاد قوی، نقطه‌ی قوّت و عامل مهمّ سلطه‌ناپذیری و نفوذناپذیری کشور است و اقتصاد ضعیف، نقطه‌ی ضعف و زمینه‌‌ساز نفوذ و سلطه و دخالت دشمنان است. فقر و غنا در مادّیّات و معنویّات بشر، اثر میگذارد. اقتصاد البتّه هدف جامعه‌ی اسلامی نیست، امّا وسیله‌ای است که بدون آن نمیتوان به هدفها رسید. تأکید بر تقویت اقتصاد مستقلّ کشور که مبتنی‌ بر تولید انبوه و باکیفیّت، و توزیع عدالت‌محور، و مصرف به‌اندازه و بی‌اسراف، و مناسبات مدیریّتی خردمندانه است و در سالهای اخیر از سوی اینجانب بارها تکرار و بر آن تأکید شده، به‌خاطر همین تأثیر شگرفی است که اقتصاد میتواند بر زندگی امروز و فردای جامعه بگذارد.

انقلاب اسلامی راه نجات از اقتصاد ضعیف و وابسته و فاسد دوران طاغوت را به ما نشان داد، ولی عملکردهای ضعیف، اقتصاد کشور را از بیرون و درون دچار چالش ساخته است. چالش بیرونی تحریم و وسوسه‌ها‌ی دشمن است که در صورت اصلاح مشکل درونی، کم‌اثر و حتّی بی‌اثر خواهد شد. چالش درونی عبارت از عیوب ساختاری و ضعفهای مدیریّتی است.

مهم‌ترین عیوب، وابستگی اقتصاد به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطه‌ی وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیّت داخلی، استفاده‌ی اندک از ظرفیّت نیروی انسانی کشور، بودجه‌بندی معیوب و نامتوازن، و سرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرائی اقتصاد و عدم رعایت اولویّتها و وجود هزینه‌های زائد و حتّی مسرفانه در بخشهایی از دستگاه‌های حکومتی است. نتیجه‌ی اینها مشکلات زندگی مردم از قبیل بیکاری جوانها، فقر درآمدی در طبقه‌ی ضعیف و امثال آن است.

راه‌حلّ این مشکلات، سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که باید برنامه‌های اجرائی برای همه‌ی بخشهای آن تهیّه و با قدرت و نشاط کاری و احساس مسئولیّت، در دولتها پیگیری و اقدام شود. درون‌زایی اقتصاد کشور، مولّد شدن و دانش‌بنیان شدن آن، مردمی کردن اقتصاد و تصدّیگری نکردن دولت، برون‌گرایی با استفاده از ظرفیّتهایی که قبلاً به آن اشاره شد، بخشهای مهمّ این راه‌حل‌ها است. بی‌گمان یک مجموعه‌ی جوان و دانا و مؤمن و مسلّط بر دانسته‌های اقتصادی در درون دولت خواهند توانست به این مقاصد برسند. دوران پیشِ‌رو باید میدان فعّالیّت چنین مجموعه‌ای باشد.

جوانان عزیز در سراسر کشور بدانند که همه‌ی راه‌حل‌ها در داخل کشور است. اینکه کسی گمان کند که «مشکلات اقتصادی صرفاً ناشی از تحریم است و علّت تحریم هم مقاومت ضدّ استکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است؛ پس راه‌حل، زانو زدن در برابر دشمن و بوسه زدن بر پنجه‌ی گرگ است» خطایی نابخشودنی است. این تحلیل سراپا غلط، هرچند گاه از زبان و قلم برخی غفلت‌زدگان داخلی صادر میشود، امّا منشأ آن، کانونهای فکر و توطئه‌ی خارجی است که با صد زبان به تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران و افکار عمومی داخلی القاء میشود.

چهار) عدالت و مبارزه با فساد
۴) عدالت و مبارزه با فساد: این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. فساد اقتصادی و اخلاقی و سیاسی، توده‌ی چرکین کشورها و نظامها و اگر در بدنه‌ی حکومتها عارض شود، زلزله‌ی ویرانگر و ضربه‌زننده به مشروعیّت آنها است؛ و این برای نظامی چون جمهوری اسلامی که نیازمند مشروعیّتی فراتر از مشروعیّتهای مرسوم و مبنائی‌تر از مقبولیّت اجتماعی است، بسیار جدّی‌تر و بنیانی‌تر از دیگر نظامها است. وسوسه‌ی مال و مقام و ریاست، حتّی در عَلَوی‌ترین حکومت تاریخ یعنی حکومت خود حضرت امیر‌‌المؤمنین (علیه‌السّلام) کسانی را لغزاند، پس خطر بُروز این تهدید در جمهوری اسلامی هم که روزی مدیران و مسئولانش مسابقه‌ی زهد انقلابی و ساده‌زیستی میدادند، هرگز بعید نبوده و نیست؛ و این ایجاب میکند که دستگاهی کارآمد با نگاهی تیزبین و رفتاری قاطع در قوای سه‌گانه حضور دائم داشته باشد و به‌معنای واقعی با فساد مبارزه کند، بویژه در درون دستگاه‌های حکومتی.

البتّه نسبت فساد در میان کارگزاران حکومت جمهوری اسلامی در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر و بخصوص با رژیم طاغوت که سرتاپا فساد و فسادپرور بود، بسی کمتر است و بحمدالله مأموران این نظام غالباً سلامت خود را نگاه داشته‌اند، ولی حتّی آنچه هست غیر قابل قبول است. همه باید بدانند که طهارت اقتصادی شرط مشروعیّت همه‌ی مقامات حکومت جمهوری اسلامی است. همه باید از شیطانِ حرص برحذر باشند و از لقمه‌ی حرام بگریزند و از خداوند دراین‌باره کمک بخواهند و دستگاه‌های نظارتی و دولتی باید با قاطعیّت و حسّاسیّت، از تشکیل نطفه‌ی فساد پیشگیری و با رشد آن مبارزه کنند. این مبارزه نیازمند انسانهایی باایمان و جهادگر، و منیع‌الطّبع با دستانی پاک و دلهایی نورانی است. این مبارزه بخش اثرگذاری است از تلاش همه‌جانبه‌ای که نظام جمهوری اسلامی باید در راه استقرار عدالت به کار برد.

عدالت در صدر هدفهای اوّلیّه‌ی همه‌‌ی بعثتهای الهی است و در جمهوری اسلامی نیز دارای همان شأن و جایگاه است؛ این، کلمه‌ای مقدّس در همه‌ی زمانها و سرزمین‌ها است و به‌صورت کامل، جز در حکومت حضرت ولیّ‌عصر (ارواحنافداه) میسّر نخواهد شد ولی به‌صورت نسبی، همه جا و همه وقت ممکن و فریضه‌ای بر عهده‌ی همه بویژه حاکمان و قدرتمندان است. جمهوری اسلامی ایران در این راه گامهای بلندی برداشته است که قبلاً بدان اشاره‌ای کوتاه رفت؛ و البتّه در توضیح و تشریح آن باید کارهای بیشتری صورت گیرد و توطئه‌ی واژگونه‌نمایی و لااقل سکوت و پنهان‌سازی که اکنون برنامه‌ی جدّی دشمنان انقلاب است، خنثی گردد.

با این همه، اینجانب به جوانان عزیزی که آینده‌ی کشور، چشم‌انتظار آنها است صریحاً میگویم آنچه تاکنون شده با آنچه باید میشده و بشود، دارای فاصله‌‌ای ژرف است. در جمهوری اسلامی، دلهای مسئولان به‌طور دائم باید برای رفع محرومیّتها بتپد و از شکافهای عمیق طبقاتی بشدّت بیمناک باشد. در جمهوری اسلامی کسب ثروت نه‌تنها جرم نیست که مورد تشویق نیز هست، امّا تبعیض در توزیع منابع عمومی و میدان دادن به ویژه‌خواری و مدارا با فریبگران اقتصادی که همه به بی‌عدالتی می‌انجامد، بشدّت ممنوع است؛ همچنین غفلت از قشرهای نیازمند حمایت، به‌هیچ‌رو مورد قبول نیست. این سخنان در قالب سیاستها و قوانین، بارها تکرار شده است ولی برای اجرای شایسته‌ی آن، چشم امید به شما جوانها است؛ و اگر زمام اداره‌ی بخشهای گوناگون کشور به جوانان مؤمن و انقلابی و دانا و کاردان -که بحمدالله کم نیستند- سپرده شود، این امید برآورده خواهد شد؛ ان‌شاءالله.

پنج) استقلال و آزادی
۵) استقلال و آزادی: استقلال ملّی به معنی آزادی ملّت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرتهای سلطه‌گر جهان است. و آزادی اجتماعی به‌معنای حقّ تصمیم‌گیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همه‌ی افراد جامعه است؛ و این هر دو از جمله‌ی ارزشهای اسلامی‌اند و این هر دو عطیّه‌ی الهی به انسانها‌یند و هیچ کدام تفضّل حکومتها به مردم نیستند. حکومتها موظّف به تأمین این دو اند. منزلت آزادی و استقلال را کسانی بیشتر میدانند که برای آن جنگیده‌اند. ملّت ایران با جهاد چهل‌ساله‌ی خود از جمله‌ی آنها است. استقلال و آزادی کنونی ایران اسلامی، دستاورد، بلکه خون‌آوردِ صدها هزار انسان والا و شجاع و فداکار است؛ غالباً جوان، ولی همه در رتبه‌های رفیع انسانیّت. این ثمر شجره‌ی طیّبه‌ی انقلاب را با تأویل و توجیه‌های ساده‌لوحانه و بعضاً مغرضانه، نمیتوان در خطر قرار داد. همه -مخصوصاً دولت جمهوری اسلامی‌- موظّف به حراست از آن با همه‌ی وجودند. بدیهی است که «استقلال» نباید به معنی زندانی کردن سیاست و اقتصاد کشور در میان مرزهای خود، و «آزادی» نباید در تقابل با اخلاق و قانون و ارزشهای الهی و حقوق عمومی تعریف شود.

شش) عزت ملی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن
۶) عزّت ملّی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن: این هر سه، شاخه‌هایی از اصلِ «عزّت، حکمت، و مصلحت» در روابط بین‌المللی‌اند. صحنه‌ی جهانی، امروز شاهد پدیده‌هایی است که تحقّق یافته یا در آستانه‌‌ی ظهورند: تحرّک جدید نهضت بیداری اسلامی بر اساس الگوی مقاومت در برابر سلطه‌ی آمریکا و صهیونیسم؛ شکست سیاست‌های آمریکا در منطقه‌ی غرب آسیا و زمین‌گیر شدن همکاران خائن آنها در منطقه؛ گسترش حضور قدرتمندانه‌ی سیاسی جمهوری اسلامی در غرب آسیا و بازتاب وسیع آن در سراسر جهان سلطه.

اینها بخشی از مظاهر عزّت جمهوری اسلامی است که جز با شجاعت و حکمت مدیران جهادی به دست نمی‌آمد. سردمداران نظام سلطه نگرانند؛ پیشنهادهای آنها عموماً شامل فریب و خدعه و دروغ است. امروز ملّت ایران علاوه‌ بر آمریکای جنایت‌کار، تعدادی از دولتهای اروپایی را نیز خدعه‌گر و غیر قابل اعتماد میداند. دولت جمهوری اسلامی باید مرزبندی خود را با آنها با دقّت حفظ کند؛ از ارزشهای انقلابی و ملّی خود، یک گام هم عقب‌نشینی نکند؛ از تهدیدهای پوچ آنان نهراسد؛ و در همه‌حال، عزّت کشور و ملّت خود را در نظر داشته باشد و حکیمانه و مصلحت‌جویانه و البتّه از موضع انقلابی، مشکلات قابل حلّ خود را با آنان حل کند. در مورد آمریکا حلّ هیچ مشکلی متصوّر نیست و مذاکره با آن جز زیان مادّی و معنوی محصولی نخواهد داشت.

هفت) سبک زندگی
۷) سبک زندگی: سخن لازم دراین‌باره بسیار است. آن را به فرصتی دیگر وامیگذارم و به همین جمله اکتفا میکنم که تلاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی در ایران، زیانهای بی‌جبران اخلاقی و اقتصادی و دینی و سیاسی به کشور و ملّت ما زده است؛ مقابله با آن، جهادی همه‌جانبه و هوشمندانه میطلبد که باز چشم امید در آن به شما جوانها است.

در پایان از حضور سرافرازانه و افتخارانگیز و دشمن‌شکن ملّت عزیز در بیست‌ودوّم بهمن و چهلمین سالگرد انقلاب عظیم اسلامی تشکّر میکنم و پیشانی سپاس بر درگاه حضرت حق میسایم. سلام بر حضرت بقیّة‌الله (ارواحنافداه)؛ سلام بر ارواح طیّبه‌ی شهیدان والامقام و روح مطهّر امام بزرگوار؛ و سلام بر همه‌ی ملّت عزیز ایران و سلام ویژه به جوانان.

دعاگوی شما
سیّدعلی خامنه‌ای
۲۲ بهمن‌ماه ۱۳۹۷

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


سال رونق تولید
14 / 5 / 1398 ساعت 16:50 | بازدید : 833 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

پینسخه قابل چاپ

 

 

۱۳۹۸/۰۱/۰۱

بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی

بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین المکرّمین سیّما بقیّةالله فی الارضین. اللهم صلّ على ولیّک علىّ بن موسی‌ الرّضا عدد ما فی علمک صلاة دائمة بدوام ملکک و سلطانک، اللّهم سلّم على ولیّک علىّ بن موسى‌ الرّضا عدد ما فی علمک سلاماً دائماً بدوام مجدک و عظمتک و کبریائک.

 میلاد مبارک پیشوای عدالت و امیر همیشه‌ی مؤمنان در طول تاریخ، حضرت امیرالمؤمنین علیّ‌بن‌ابی‌طالب را که نوروز حقیقی است تبریک عرض میکنم. همچنین تبریک عرض میکنم حلول سال نو و عید نوروز را که سلیقه‌ی زیبای ایرانی، این روز را آغاز سال قرار داده است و سال شمسی ایرانی، سال هجری ایرانی از آغاز بهار و از عید نوروز شروع میشود. همچنین ایّام اعتکاف را به دلهای نورانی معتکفین تحیّت و تهنیت عرض میکنم؛ امیدوارم رحمت الهی و تفضّل الهی و اجابت پروردگار عالم به انفاس زکیّه‌ی معتکفینِ ما، شامل حال همه‌ی ملّت ایران و همه‌ی آحاد -بخصوص جوانان ما- بشود. خدای متعال را سپاسگزارم که توفیق داد یک بار دیگر به مناسبت آغاز سال نو با شما مردم عزیز، مجاوران و زائران در پرتوِ لمعات(۲) بقعه‌ی مبارکه‌ی رضویّه ملاقات کنم.

 مطلبی را که امروز من آماده کرده‌ام تا با شما برادران عزیز و خواهران عزیز در میان بگذارم، چهار موضوع است که امیدوارم بتوانم آنها را با اختصار به عرض شما برادران و خواهران برسانم. یک موضوع درباره‌ی سال جاری است یعنی همین سال ۱۳۹۸؛ یک موضوع به مناسبت و درباره‌ی مسائل غرب و مسائل ما با دولتهای غربی است؛ موضوع سوّم درباره‌ی اقتصاد و شعار امسال است که عبارت باشد از شعار رونق اقتصادی؛ و موضوع آخر و چهارم، سخنی است با جوانان عزیزمان درباره‌ی مسائل کشور، مسائل آینده، و مسائل انقلاب.

 درباره‌ی مسائل مربوط به سال جاری، انسان میبیند که بعضی از گویندگان یا نویسندگان یا صاحب‌نظران یا اظهار‌نظر‌کنندگان درباره‌ی سال ۹۸ اظهار نظر کرده‌اند که این سال، سال تهدیدها است. بنده مطلقاً این را قبول ندارم؛ من معتقدم سال ۱۳۹۸ به توفیق الهی سال فرصتها است؛ سال امکانات و سال گشایش. البتّه آن کسانی که اظهار نظر دیگری میکنند و دائم تهدید به رخ این و آن میکشند، دانسته یا ندانسته تحت تأثیر رجزخوانی‌های ‌دشمنان این ملّتند. دشمنان این ملّت علاوه بر آنچه در واقعیّت انجام میدهند، جنگ روانی هم دارند، اظهار نظر هم دارند، رجزخوانی هم دارند. این رجزخوانی‌ها باید همان ‌طور که هست، دانسته بشود. اینها درباره‌ی سال ۹۷ هم از همین رجزخوانی‌ها داشتند و سعی میکردند توی دل بعضی‌ها را خالی کنند. یکی از همان احمقهای درجه یک که چند وقت قبل آنها را معرّفی کردم،(۳) در اواسط یا اوایل سال ۹۷ گفت که ما اگر از برجام خارج بشویم -یعنی اگر آمریکا خارج بشود- در خیابانهای ایران شورش اتّفاق می‌افتد، مردم نان هم دیگر نمیتوانند بخرند. یکی دیگر از همین حضرات احمقهای درجه یک، اظهار نظر کرد که در سال ۲۰۱۹ آقایان آمریکایی‌ها کریسمس را در تهران خواهند گرفت.(۴) خب اینها حرفهایی است که زدند. من نمیدانم؛ یعنی واقعاً دو نظر وجود دارد که آیا اینها واقعاً تحلیلشان این قدر نسبت به مسائل منطقه و کشور دور از واقعیّت است که این حرفها را جدّی میزنند یعنی واقعاً گفتن این حرفها [از] حماقت است؟ یا نه؛ قصد جنگ روانی دارند و خباثت میکنند و این حرفها را پخش میکنند در فضای رسانه‌ای عالم به منظور جنگ روانی؟ این برای من روشن نیست؛ ممکن است هر دو باشد، هم حماقت، هم خباثت.

 و امّا اینکه گفتیم سال ۹۸ سال فرصتها است، در این باره من مقدار کمی توضیح بدهم: مشکل عمده‌ی کشور ما فعلاً مشکل اقتصادی است و مسئله‌ی معیشت قشرهای ضعیف؛ بخشی از این مشکل مربوط است به تحریم قدرتهای غربی یعنی آمریکا و اروپا؛ بخشی هم مربوط میشود به نقایص درونی خود ما، به ضعفهای مدیریّتی خود ما. هم تحریم میتواند فرصت باشد -که توضیح میدهم- و هم مشاهده‌ی این ضعفها و نقصها میتواند برای ما تجربه‌های گران‌بهایی برای آینده و برای مدیریّت سالهای بعد کشور به وجود بیاورد؛ هر دوی اینها میتواند فرصت باشد.

 امّا تحریم میتواند فرصت باشد؛ چرا؟ زیرا تجربه نشان داده است کشورهایی که از منابع طبیعی -مثل نفت- برخوردار هستند، هر وقت درآمدهایشان از ناحیه‌ی این منابع کاهش پیدا میکند، اینها به فکر اجرای اصلاحات اقتصادی می‌افتند، انگیزه پیدا میکنند، انگیزه‌ی اصلاحات پیدا میکنند، انگیزه پیدا میکنند که خودشان را از وابستگی نجات بدهند و اقدامات مناسبی را انجام میدهند. این مال وقتی است که درآمد حاصل از آن منابع طبیعی کاهش پیدا میکند؛ بعد که این منابع دوباره به حال اوّل برمیگردد و منابع مالیِ مورد استفاده‌ی آنها افزایش پیدا میکند، از ادامه‌ی کار اصلاحات غفلت میکنند، فراموش میکنند. پس فشارِ کاهش درآمد منابع طبیعی، این حُسن بزرگ را نه ‌فقط برای ما، [بلکه] برای همه‌ی کشورهای مشابه ما دارد که آنها را از وابستگی به این منبع طبیعی، از این تک محصولی بودن، از این اقتصاد نفتی -که یکی از بزرگ‌ترین مشکلات اقتصاد ما این است که نفتی است، وابسته به نفت است- نجات خواهد داد. واقعاً هم همین ‌جور است؛ الان در کشور، هم در سطوح دولتی، هم در سطوح تحقیقاتی و دانشگاهی، مطالعات وسیعی شروع شده است برای اینکه ما چگونه بتوانیم کشور را با درآمد‌های غیرنفتی اداره کنیم؛ این خیلی چیز مهم و خوبی است. آن وقتی که درآمد نفتی به صورت فراوان در اختیار باشد، نه مسئولین دولتی و نه دیگران طبعاً به این فکر نمی‌افتند. شبیه این را ما به‌ طور محسوس و عینی در باب امکانات دفاعی کشور امتحان کردیم. در سالهای دفاع مقدّس، جنگی که بر ما تحمیل شد، قدرتهای مادّی شرق و غرب، یعنی هم قدرتهای مادّی سرمایه‌داری، و هم قدرتهای مادّی سوسیالیستی و کمونیستی، بهترین امکانات جنگی را در اختیار صدّام قرار دادند ولی دست ما بسته بود. به ما حتّی -آن طوری که مشهور شد و همه دانستند- سیم خاردار هم نمیفروختند؛ البتّه سخت بود امّا همین سختی موجب شد که جوانهای ما، صاحبان فکر، صاحبان استعداد و ابتکار به فکر بیفتند، وضع وابستگی ما را به سلاح بیگانه تغییر بدهند. امروز وضعیّت ما به لطف الهی از لحاظ امکانات دفاعی تقریباً از همه‌ی کشورهای این منطقه بهتر و بالاتر است؛ دشمنهای ما هم روی این دارند تکیه میکنند، آنها هم اعتراف میکنند، برای اینکه این را وسیله‌ی فشاری قرار بدهند؛ که البتّه وسیله‌ی فشار قرار نخواهد گرفت. ما به کوری چشم آنها تقویت بنیه‌ی دفاعی را ادامه خواهیم داد. آن روز در دوران دفاع مقدّس اگر به ما سلاح میفروختند، تانک میدادند، موشک میدادند، امکانات میدادند، ما به فکر نمی‌افتادیم که خودمان تولید کنیم؛ خب [اگر] داشتیم، وابستگی باقی میماند، احتیاج به دیگران از بین نمیرفت؛ مثل خیلی از کشورهای دیگری که در منطقه‌ی ما هستند و می‌شناسید؛ کشورهایشان انبار سلاح است امّا سلاحهای متعلّق به دیگران، وابسته به اراده‌ی دیگران؛ خودشان نه قدرت دارند، نه توان علمی و عملی دارند که از آنها درست استفاده کنند؛ میشدیم مثل آنها؛ امروز به توفیق الهی این جور نیست. پس نیاز برای ما حرکت ایجاد میکند، انگیزه ایجاد میکند. وقتی که دستمان از درآمد نفتی به طور کامل -یعنی درآمد کاملِ نفتی- کوتاه شد، طبعاً راه‌های جایگزین را میگردیم پیدا میکنیم؛ این کاری است که شروع شده و به توفیق الهی به نتیجه خواهد رسید؛ ملّت ایران بعدها ثمره‌ی آن را خواهد چشید، نتیجه‌اش را خواهد دید.

 من عرض میکنم ما از تحریم نباید بنالیم؛ از تحریم‌کننده‌ها هم -که آمریکا و اروپا هستند- توقّع زیادی‌ای نباید داشته باشیم؛ حالا من بعداً در بخش [مربوط به] غرب خواهم گفت چرا؛ از اینها نمیشود توقّع داشت. ما باید بنشینیم طرحهای مقابله‌ی با تحریم را بررسی کنیم و به طور جدّی آنها را دنبال کنیم؛ وظیفه‌ی ما این است؛ هم وظیفه‌ی دستگاه‌های دولتی، هم وظیفه‌ی بخشهای تحقیقاتیِ مربوط به قوّه‌ی مقنّنه، و هم وظیفه‌ی جوانهای ما و اصحاب فکر و اندیشه در کشور، بنشینند با آگاهی از مسائل کشور، راه‌های مقابله‌ی با تحریم را بررسی کنند، پ‌‌یدا کنند؛ و راه‌های زیادی وجود دارد برای مقابله‌ی با تحریم و خنثیٰ کردن تحریم ظالمانه و خباثت‌آمیز دشمن. البتّه به من گزارش دادند که مسئولین بالای دولتی دارند این راهکارهای مقابله‌ی با تحریم را تدوین میکنند؛ باید در عمل و در اجرا، جدّی‌تر، فوری‌تر، و عملی‌تر وارد بشوند؛ مسائل را با تأخیر نبایستی انجام داد.

 امروز همه قبول دارند که دشمن در حال جنگ اقتصادی با ما است؛ این را همه میدانند. البتّه این را که دشمن در حال جنگ با ما است، همیشه ما تکرار میکردیم، میگفتیم، [امّا] بعضی باور نمیکردند؛ امروز همه باور کرده‌اند؛ همه‌ی مسئولین فهمیده‌اند و قبول کرده‌اند که دشمن در حال جنگ با ما است. جنگ فقط توپ و تفنگ نیست؛ جنگ اقتصادی، جنگ امنیّتی، جنگ اطّلاعاتی، جنگ سیاسی، اینها هم جنگ است؛ گاهی خطرناک‌تر از جنگ نظامی هم هست. دشمن در حال جنگ با ما است؛ خب بُروز و ظهور این جنگ در امر مسائل اقتصادی است؛ این را همه امروز قبول دارند. ما البتّه در این جنگ باید دشمن را شکست بدهیم و به توفیق الهی دشمن را شکست خواهیم داد؛ بله، دشمن را شکست خواهیم داد امّا این کافی نیست. حرف من و مطالبه‌ی من از مجموع فعّالان گوناگون کشور، چه در بخش مسئولین دولتی، چه در بخشهای دانشگاهی، مردمی، عمومی، چیز دیگری است؛ من میگویم ما باید علاوه‌ی بر شکست دشمن، بازدارندگی ایجاد کنیم؛ حرف من این است. گاهی شما دشمن را شکست میدهید امّا دشمن منتظر فرصتی میماند و یک ضربه‌ی دیگری بعداً وارد میکند؛ این فایده‌ای ندارد؛ ما باید به نقطه‌ای برسانیم خودمان را که بازدارنده باشد؛ یعنی دشمن احساس کند که از رخنه‌ی اقتصادی، از معبر مسائل اقتصادی نمیتواند به کشور عزیز ما ضربه وارد کند و به ملّت فشار بیاورد؛ باید به اینجا برسیم؛ بازدارندگی؛ این هم ممکن است، همچنان که -باز اینجا از مسائل نظامی مثال بزنم- در مسائل نظامی خوشبختانه وضعیّت ما این جوری است. یک روزی بود که ما می‌نشستیم و هواپیمای دشمن می‌آمد در ارتفاع بالا و شهرهای ما را بمباران میکرد، ما هم وسیله‌ی دفاعی در این حد نداشتیم، یا [وقتی] موشک میفرستاد وسیله‌ای نداشتیم برای مقابله؛ بعد که امکانات پیدا کردیم، امروز دشمنان ما -حدّاقل در منطقه؛ آنهایی که در منطقه هستند یا در منطقه نیرو دارند- میدانند که جمهوری اسلامی با موشکهای نقطه‌زن و فعّال و دقیق خود در این منطقه با هر دشمنی میتواند مقابله کند و مواجهه کند و او را بکوبد؛ این را فهمیدند. این بازدارندگی است؛ این معنایش این است که دشمنانی که گاهی هوس تهاجم نظامی به سرشان میزند، ملاحظه کنند؛ بفهمند که نه، این جوری نیست، جمهوری اسلامی، مشت محکم و دست قوی‌ای دارد درمقابل؛ این میشود بازدارنده؛ ما در مسائل اقتصادی باید به اینجا برسیم. این بنابراین فرصتی است که در سایه‌ی تحریم دشمنان در اختیار ما است؛ امروز میتوانیم روی این زمینه کار کنیم؛ این بحث اوّل.

 گفتم چشممان به غربی‌ها نباشد. وارد بحث دوّم میشوم که مسئله‌ی مواجهه‌ی با قدرتها و دولتهای غربی است؛ در این زمینه، ما خیلی حرف داریم. من میگویم برای اینکه ما در خودمان، این قدرت بازدارندگیِ اقتصادی را به وجود بیاوریم، بکلّی باید از کمک و همراهیِ غربی‌ها چشم بپوشیم، منتظر آنها نباید باشیم. برای خاطر اینکه غربی‌ها نشان دادند که نمیتوان از آنها انتظار کمک داشت؛ انتظار توطئه میشود داشت، انتظار خیانت میشود داشت، انتظار خنجر‌ازپشت‌زدن میتوان داشت، [امّا] انتظار کمک و صداقت و همراهی نمیشود داشت. آنجایی که شما می‌بینید غربی‌ها به یک دولتی، به یک کشوری کمک میکنند، در حقیقت برای خودشان دارند کار فراهم میکنند. بله، غربی‌ها به رژیم طاغوت کمک میکردند امّا این در واقع کمک به او نبود، کمک به فروش سلاح خودشان بود، کمک به تسلّط بی‌قیدوشرط‌شان بر نفت کشور بود، کمک به وجود ۶۰ هزار نیروی مستشار نظامی در کشور بود. آن روزی که انقلاب پیروز شد، حدود ۶۰ هزار نیروی آمریکایی در کشور -عمدتاً در تهران- متمرکز بودند، از بیت‌المال مسلمانها میخوردند و برای خودشان کار میکردند. اگر یک جایی کمکی هم بکنند، در واقع کمک به خودشان است، کفّه‌ی خودشان را دارند سنگین میکنند، از آنها انتظار کمک نمیشود داشت. این مخصوص ما هم نیست، این جور نیست که ما بگوییم غربی‌ها [فقط] با جمهوری اسلامی این جوری‌ هستند یا بگوییم با ایران این جور هستند؛ نه، با همه‌ی کشورهایی که زورشان به آنها برسد، رفتار کشورهای غربی این است؛ ببینید، سه قرن پدیده‌ی استعمار -استعمار کشورهای ضعیف- صدها میلیون جمعیّت را فشرده و پدرشان را درآورده و زیر فشار قرار داده؛ اروپایی‌ها -آن روز، آمریکایی در بین نبود- در آسیا، در آفریقا، در آمریکای لاتین، کشورها را استعمار کردند و مکیدند، منابع آنها را به سود خودشان خالی کردند و بردند و آنها را از پیشرفت علمی و عملی و فنّاوری مانع شدند و عقب انداختند. این پدیده‌ی استعمار، مخصوص ما هم نبود؛ مال همه‌ی کشورهای دیگری بود که زورشان به آن کشورها رسیده بود. در مورد ایران، از اواسط قاجار، اروپایی‌ها به ما ضربه زدند. در جنگهای ایران و روس، انگلیس‌ها به ایران خیانت کردند؛ به عنوان واسطه وارد میدان شدند، امّا از پشت خنجر زدند. در قضیّه‌ی امتیاز تنباکو، در قضیّه‌ی امیرکبیر و رفتاری که با امیرکبیر کردند؛ فشارهای انگلیس‌ها و سفارتخانه‌های اروپایی در تهران بود که پادشاه ابله قاجار را وادار کرد خون امیرکبیر را بریزد و او را که میتوانست ایران را متحوّل کند، کنار بگذارد. [همچنین] رفتار اروپایی‌ها در روی کار آوردن حکومت دیکتاتوری رضاخان، رفتار اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها در ساقط کردن دولت مصدّق، رفتار آنها در قضایای گوناگون اقتصادی و سیاسی و امنیّتی ما و رفتار آنها در قضیّه‌ی جنگ تحمیلی و بعد هم رفتار آنها در قضیّه‌ی تحریم؛ اینها را ما نباید از یاد ببریم. غربی‌ها با ما همیشه همین جور رفتار کرده‌اند؛ نمیتوانیم به آنها هیچ امیدی داشته باشیم. در همین قضیّه‌ی اخیر، در قضیّه‌ی برجام، وظیفه‌ی اروپایی‌ها چه بود؟ خب یک قرارداد هفت‌جانبه‌ای بسته شده بود -شش کشور و ایران این طرف؛ هفت کشور- یک طرف که آمریکا است خارج شد؛ وظیفه‌ی طرفهای دیگر چه بود؟ وظیفه‌ی اروپایی‌ها این بود که می‌ایستادند در مقابل آمریکا، میگفتند ما به تعهّد خودمان پایبندیم؛ تعهّد آنها این بود که تحریمها به طور کلّی برداشته بشود؛ باید محکم می‌ایستادند، [امّا] با بهانه‌های مختلف نَایستادند. علاوه بر اینکه در مقابل آمریکا نَایستادند، خودشان هم در عین اینکه مدام به ما تأکید کردند و میکنند که «نبادا از برجام خارج بشوید»، عملاً از برجام خارج شده‌اند؛ یعنی حتّی تحریمهای جدیدی را علیه ایران به وجود آورده‌اند. این رفتار اروپایی‌ها است؛ از اینها میشود توقّع داشت؟ این کانال مالی‌ای هم که اخیراً مدام گفته میشود یک کانال مالی درست کرده‌اند، این به شوخی شبیه‌تر است؛ البتّه شوخی تلخی است. این هیچ معنی‌ای ندارد؛ آن چیزی که وظیفه‌ی آنها است با آنچه آنها دارند مطرح میکنند زمین تا آسمان فرق میکند. در آخرین مسئله‌ی بین‌المللی ما، باز اروپایی‌ها مثل گذشته از پشت خنجر زدند، به ما خیانت کردند. از اینها توقّع نمیشود داشت؛ هیچ توقّعی نمیشود داشت.

 ببینید! به طور کلّی من این را به شما عرض بکنم؛ این نتیجه‌ی مطالعات فراوان و مشاهده‌ی تجربیّات خودمان و تجربیّات دیگران است: من عرض میکنم سیاست و قدرت در غرب، در دولتهای غربی اعمّ از آمریکا و اروپا، هم ظالم است، هم زورگو است، هم بی‌منطق است، هم زیاده‌خواه است. اینها هیچ منطقی سرشان نمیشود؛ با منطق واقعاً [بیگانه‌اند]. در باطن، سیاستمداران غربی آدمهایی هستند به معنای واقعیِ کلمه وحشی. تعجّب نکنید؛ بله، کت و شلوار میپوشند، کراوات میبندند، ادکلن میزنند، کیف سامسونت دستشان میگیرند، امّا وحشی‌اند؛ عملاً کارهای وحشی‌ها [را میکنند]. شما ملاحظه کنید در همین قضیّه‌ی اخیر نیوزیلند و کشتار مسلمانان، خب در دو مسجد یک نفری وارد میشود، ده‌ها نفر را به رگبار میبندد، بیش از پنجاه نفرِ آنها را به قتل میرساند، شهید میکند؛ خب این اسمش تروریسم نیست؟ اروپایی‌ها، نه سیاستمدارانشان، نه مطبوعاتشان حاضر نشدند نام حرکت تروریستی روی این کار بگذارند؛ گفتند حرکت مسلّحانه! این حرکت مسلّحانه است؟ پس تروریسم چیست؟ هر جایی که یک حرکتی علیه یک فرد حتّی انجام بگیرد که مورد علاقه‌ی آنها است، آنجا تروریسم و حقوق بشر و همه‌ چیز ردیف میشوند برای مقابله امّا اینجا -به این وضوح- به این حرکت، [حرکت] تروریستی نمیگویند! اینها این جوری‌ هستند.

 کشوری در این منطقه و شاید در همه جای دنیا، به بدیِ دولت سعودی من سراغ ندارم؛ دولت سعودی، هم مستبد است، هم دیکتاتور است، هم ظالم است، هم وابسته است، هم فاسد است. برای این دولتِ این جوری، امکانات هسته‌ای فراهم میکنند؛ اعلان کردند که نیروگاه هسته‌ای برایش میسازند، اعلان کردند که مراکز تولید موشک برایش درست میکنند! آنجا اشکالی ندارد؛ آنجا چون وابسته‌ی به آنها است، چون متعلّق به آنها است، اشکال ندارد که بسازند. حالا البتّه دارند اعلان میکنند، اگر هم بسازند، بنده شخصاً ناراحت نمیشوم؛ چون میدانم که اینها ان‌شاءالله در دوران نه چندان دوری، به دست مجاهدان اسلامی خواهد افتاد.

 بنابراین، شرارت و شیطنت، طبیعت قدرتهای غربی است، آمریکا و اروپا هم ندارد؛ البتّه آمریکا شرورتر است، شرارت آمریکا به دلایل مختلف بیشتر است، مخصوص این شخصی هم که حالا در رأس دولت آمریکا است، نیست، [بلکه] سیاستشان این است. به من گزارش دادند که در همین قضایای اخیر، کنگره‌ی آمریکا -این آمار جالبی است- در سالهای ۹۶ و ۹۷، ۲۲۶ طرح و لایحه علیه جمهوری اسلامی، یا تصویب کرده، یا ارائه کرده! ۲۲۶ طرحِ ضدّیّت و خباثت علیه جمهوری اسلامی؛ شرارت است دیگر. حالا البتّه اینجا من یک گِله‌ای هم از مجلس خودمان بکنم: مجلس شورای اسلامی خودمان چند طرح و لایحه در مقابل خباثتهای آمریکا ارائه کرده‌اند یا تصویب کرده‌اند؟ خب، پس این قدرتهای غربی این [طور] هستند، از اینها انتظار نمیشود داشت.

 البتّه در داخل متأسّفانه بعضی‌ها غرب را بَزک میکنند، بدی‌های غرب را توجیه میکنند، رتوش میکنند، نمیگذارند افکار عمومی متوجّه بشود که همین دولتهای ظاهر‌الصّلاح -مثل فرانسه، مثل انگلیس، مثل دیگران- در باطنشان چقدر شیطنت و شرارت وجود دارد؛ مطبوعاتچی‌ها بینشان هست، رسانه‌ای‌ها بینشان هست؛ مثل تقی‌زاده. در دوره‌ی طاغوت، آدمی مثل تقی‌زاده، به این مضمون گفت که ایران باید از فَرقِ سر تا ناخن پا غربی بشود؛ یعنی سبک زندگی در ایران باید غربی بشود. امروز هم تقی‌زاده‌های جدید از این حرفها میزنند؛ البتّه به این صراحت نمیگویند امّا مضمون حرفشان این است. آنهایی که افکار غربی را، سبک زندگی غربی را، روشهای غربی را، لغات غربی را به طور پیوسته در داخل، در ادبیّات ما، در افکار ما، در دانشگاه‌های ما، در مدارس ما تزریق میکنند، پمپاژ میکنند، اینها همین تقی‌زاده‌های جدیدند. آنهایی که پشت سر سند ۲۰۳۰ -سند ۲۰۳۰ یعنی برگرداندن سبک زندگی اسلامی به زندگی غربی- می‌ایستند، همان تقی‌زاده‌های امروز هستند؛ البتّه امروز به توفیق الهی جوانهای مؤمن ما و مردم انقلابی ما نخواهند گذاشت این تقی‌زاده‌ها حرفشان به کرسی بنشیند.

 این نکته را توجّه کنید، چون بعضی‌ها مغالطه میکنند من [این را] بگویم. این حرفهایی که من میزنم به هیچ وجه به معنای قطع رابطه‌ی با کشورهای غربی نیست؛ ارتباط مانعی ندارد. بنده در دولتهای مختلف، در طول این سالها همیشه دولتها را به ایجاد رابطه با کشورهای مختلف تشویق کرده‌ام؛ با همسایگان یک جور، با کشورهای اسلامی یک جور، با حرکتهای مختلف یک جور، با کشورهای اروپایی هم همین جور؛ الان هم معتقدم. ارتباط اشکال ندارد، دنباله‌رَوی اشکال دارد، اعتماد اشکال دارد؛ من میگویم اعتماد نکنید. شاید بسیاری یا لااقل بعضی از مشکلات ما ناشی از این است که به غربی‌ها اعتماد شد؛ در مذاکرات گوناگون، در قراردادهای گوناگون، در تصمیم‌گیری‌های سیاسی گوناگون، به غربی‌ها اعتماد شد. ارتباط مانعی ندارد، ارتباط پیدا کنید، منتها طرفتان را بشناسید؛ با لبخند آنها، با ترفند آنها، با سخن دروغ آنها، راه را اشتباه نکنید، عوضی نروید؛ حرف من این است؛ ارتباط هیچ مانعی ندارد. البتّه امروز خوشبختانه مسئولین دولتی ما به این نتیجه رسیده‌اند که با غربی‌ها نمیشود درست در یک مسیر حرکت کرد؛ این را احساس کرده‌اند؛ شاید در آینده ان‌شاءالله رفتارها و برخوردها -بر اثر این فهم جدیدی که در مسئله پیدا شده- تفاوت پیدا کند.

 البتّه حالا که یک مقداری در مورد غرب صحبت کردم این را هم عرض بکنم: ببینید دو گرایش متضاد در مورد غرب هست که هر دو غلط است؛ یک گرایش عبارت است از تحجّر و تعصّب بیجا و ندیدن مثبتات غرب؛ غربی‌ها در دانش، حرکت خوبی کردند، همّت کردند، پیشرفت کردند، دنبال‌گیری کردند؛ در فنّاوری همین جور، در بعضی از خصوصیّات اخلاقی، که من بارها در سخنرانی و غیره اینها را گفته‌ام؛ اینها را نباید رد کرد. ما هر چیز خوب را از هر جای دنیا باید بگیریم. بارها من گفته‌ام، ما حرفی نداریم شاگردی کنیم؛ پیش هر کسی که بیشتر از ما بلد است، ما شاگردی میکنیم، حرفی نداریم؛ منتها سعی‌مان باید این باشد که همیشه شاگرد نمانیم؛ بنابراین تحجّر در مقابل غرب و تعصّب بیجا در مقابل غرب که بگوییم هر چه از غرب می‌آید، هر چه باشد غلط است، نه؛ این را ما نمیگوییم و قبول نداریم. نقطه‌ی مقابلش غرب‌زدگی است؛ غرب‌زدگی خطر بزرگی است. در دل حکومت غرب‌زده‌ی پهلوی، یک روشنفکر ریشه‌دار در مسائل دینی، یعنی مرحوم جلال آل‌احمد که عالم‌زاده و پسر یک روحانی و دارای ارتباطات دینی است -با ما هم بی‌ارتباط نبود، به امام هم اظهار ارادت و علاقه میکرد در دوران تبعید امام- آن روز در سال ۴۲ مسئله‌‌ی غرب‌زدگی را مطرح کرد. امروز مسئله‌ی غرب‌زدگی مسئله‌ی مهمّی است؛ باید فراموش نکنیم آن را. خب پس بنابراین گرایش تعصّب‌آمیز و تحجّرآمیز از سویی، گرایش غرب‌زده از سویی، [هر دو] غلط است؛ نسبت به غرب همان طور که گفتم اعتماد نمیشود کرد؛ ارتباط باید داشت، [ولی] تکیه‌ی به آنها نباید کرد؛ از علم آنها و از مثبتات آنها باید استفاده کرد و[لی] مطلقاً به آنها اطمینان نباید کرد؛ این حرف ما [است]. این [هم] مطلب دوّم.

 حالا مطلب سوّم که به این مناسبت وارد مسئله‌ی اقتصاد [میشویم]. حالا [که] به غرب اعتماد نمیکنیم؛ چه کار کنیم برای اقتصاد کشور؟ مسئله‌ی اقتصاد کشور مسئله‌ی مهمّی است. عرض بنده این است: برای شکوفایی اقتصاد کشور، به کاری احتیاج داریم که هم مجاهدانه باشد، هم عالمانه باشد. با تنبلی، با بی‌حالی، کم‌انگیزگی، مسئله‌ی اقتصاد کشور حل نخواهد شد. کار جهادی باید انجام بگیرد، مدیریّتهای جهادی باید بر مسائل اقتصادی کشور احاطه داشته باشند، تصمیم‌گیری کنند؛ کار جهادی. کار جهادی یعنی کاری که هم در آن تلاش هست، خستگی‌ناپذیری هست، هم اخلاص هست؛ [یعنی] انسان میفهمد که برای خودش، برای پُر کردن کیسه‌ی خودش کار نمیکند، دارد برای مردم کار میکند، برای خدا کار میکند؛ هم این، و هم عالمانه؛ یعنی بنشینند و با موازین علمی، با شیوه‌ی دقیق عالمانه راه‌های صحیح را پیدا کنند؛ هم باسواد باشند، کارآمد باشند، هم امکانات گوناگونی داشته باشند؛ اینها بنشینند کار کنند؛ اقتصاد کشور قطعاً شکوفایی پیدا خواهد کرد.

 بنده اقتصاددان نیستم امّا حرفهای کارشناس‌ها را میخوانم، مطالعه میکنم، از اینها نظر میخواهم، نظرهای آنها را کاملاً بادقّت میبینم. کارشناس‌های ما معتقدند که ظرفیّتهای کشور برای شکوفایی اقتصاد، ظرفیّتهای بسیار آماده و مستعد و کاملی است. ما کمبود نداریم. ظرفیّت نیروی انسانی ما بسیار خوب است، ظرفیّتهای طبیعی ما بسیار خوب است، ظرفیّت جغرافیایی ما بسیار خوب است که من در بیانیّه‌ی گام دوّم مقداری از این ظرفیّتها را تشریح کردم که این ظرفیّتها وجود دارد؛ بنابراین ظرفیّتها هست، پول هم وجود دارد در کشور. این نقدینگی‌ای که مرتّب گله میکنند و شِکوه میکنند که نقدینگی زیاد شده -و درست هم هست و البتّه نقدینگی اگر مورد توجّه قرار نگیرد ضربه خواهد زد- اگر یک مدیریّت خوبی انجام بگیرد و همین نقدینگی تبدیل بشود به سرمایه‌گذاری، کشور را شکوفا خواهد کرد، اقتصاد را بالا خواهد برد. بنابراین ظرفیّت کاملاً در کشور وجود دارد.

 البتّه برخی از دستگاه‌های دولتی خوب عمل کرده‌اند. اینکه بعضی خیال میکنند که هیچ حرکتی انجام نگرفته، نه، این‌ جور نیست؛ بعضی از دستگاه‌های دولتی عمل کرده‌اند، خوب عمل کرده‌اند؛ در بخشهای مختلف -بخش کشاورزی، بخشهای آب، بخشهای خاک، بخشهای رسیدگی به برخی از مناطق، کارهای زیربنایی- کارهای خوبی انجام گرفته. البتّه در بعضی از بخشها هم نه، رخوت و کوتاهی وجود دارد. گاهی در بعضی از موارد کار با تعلّل و تأخیر انجام میگیرد. در یک نامه‌ای به نظرم در سال ۹۳ یا ۹۴ یکی از مسئولین عالی‌رتبه به بنده نوشته بود که ما برای اصلاح امور بانکی کشور، مسئله‌ی بانک، اصلاح موارد بانکی -که یکی از مشکلات اقتصادی ما مشکلات بانکی است- لایحه‌ای داریم تنظیم میکنیم که تا چند ماه دیگر این لایحه به مجلس خواهد رفت. به من گزارش دادند که الان چهار سال از آن وقت میگذرد، هنوز این لایحه به مجلس نرفته! اینها تأخیر است، اینها تعلّل است. آن بخشهایی که خوب کار کرده‌اند باید تشویق بشوند، [به] آن بخشهایی که تأخیر داشته‌اند بایستی تذکّر داده بشود، بنده هم تذکّر داده‌ام؛ این حرفها را آن وقتی بنده در مجمع عمومی و در مقابل آحاد وسیع مردم میگویم که بارها به طور خصوصی به خود حضرات تذکّر داده‌ایم. اینها باید به بخشهایی از افکار عمومی و مطالبات عمومی تبدیل بشود.

 به تولید باید کمک بشود. ما گفتیم «رونق تولید». امسال، باید سال رونق تولید باشد. سال گذشته که حمایت از کالای ایرانی را مطرح کردیم، حرکت خوبی انجام گرفت؛ مردم اجابت کردند، بعضی از تولیدکنندگان واقعاً اجابت کردند. ما اطّلاع داریم که خود مردم در مراجعاتشان به فروشگاه‌ها -بسیاری از مردم- مطالبه‌ی جنس ایرانی و کالای ایرانی کردند؛ مشابه خارجی‌اش را آوردند، قبول نکردند؛ یعنی کار پیشرفت کرد. امّا اگر بخواهیم بگوییم به طور کامل به آن عمل شد، نه، این را من نمیتوانم بگویم، گزارشها بر خلاف این است. بنابراین آن شعارِ حمایت از کالای ایرانی همچنان به قوّت خودش باقی است؛ امّا این مسئله‌ی اصلی و اساسی، رونق تولید است. اگر تولید شد، آن وقت در بخشهای مختلفی تحوّل ایجاد خواهد شد؛ اگر رونق تولید وجود داشته باشد، هم تأثیر میگذارد در اشتغال، هم تأثیر میگذارد در کم کردن تورّم، هم حتّی تأثیر میگذارد در وضع توازن بودجه، هم تأثیر میگذارد در بالا رفتن ارزش پول ملّی. ببینید، اینها همه مشکلات مهمّ اقتصادی ما است. صاحب‌نظران و کسانی که مطّلع از مسائل اقتصادی هستند، تصدیق میکنند، تأیید میکنند که اگر تولید در کشور رونق پیدا بکند، مسلّماً یک چنین فواید و نتایجی خواهد داشت. این باید انجام بگیرد و در برنامه قرار بگیرد؛ هم در برنامه‌ی دولت، هم در برنامه‌ی مجلس، هم در برنامه‌ی آحاد مردمی که توانایی ورود در وادیِ تولید را دارند. ما کسانی را داشتیم و می‌شناختیم افرادی را که پول داشتند، امکانات داشتند، میتوانستند این پول را بگذارند در بانک و از منافعش سالها بی‌دردسر استفاده کنند، [امّا] این کار را نکردند، [بلکه] پول را بردند در مسئله‌ی تولید و گفتند میخواهیم کشور پیش برود. اینها پیش خدا اجر دارند؛ این کسانی که این جور عمل میکنند، پیش خدای متعال اجر دارند. بایستی به تولیدکننده کمک بشود، به سرمایه‌گذار کمک بشود، به فعّال اقتصادی باید کمک بشود -فعّال اقتصادی سالم- به کسی که برای کشور ثروت‌آفرینی میکند باید کمک بشود، در بهبود فضای کسب و کار بایستی حتماً تلاش بشود؛ با قوانین لازم، با روشها و رویّه‌های لازم.

 یک شرط دیگر هم این است که از سوءاستفاده‌ها غفلت نشود. بعضی‌ها سوءاستفاده کردند؛ سوءاستفاده میکنند؛ سوءاستفاده‌چی وجود دارد؛ انواع و اقسامی هم [دارد]؛ این ابتکار ایرانی، این ذهن مبتکر ایرانی همین جور که در کارهای خوب به درد میخورد، در شیطنت هم گاهی اوقات همین ابتکارها به وجود می‌آید؛ یک روشهای عجیب و غریبی را برای سوءاستفاده انسان میبیند و در گزارشها مشاهده میکند. خب، مسئولین بایست مراقبت کنند؛ هم قوّه‌ی مجریّه، هم قوّه‌ی قضائیّه؛ دستگاه‌های ناظر بایست مراقبت کنند؛ من این را به رئیس‌جمهور محترم گفتم. ایشان در اظهار عمومی گفتند که ما میخواهیم کارخانه‌های فلان جا را بفروشیم؛ من گفتم مراقب باشید؛ [چون] طرف می‌آید کارخانه را از شما میخرد؛ نه به قصد اینکه کار را ادامه بدهد و تولید را ادامه بدهد؛ کارخانه را میخرد، ماشین‌آلات را میفروشد، زمین را هم برج درست میکند، کارگرها را هم بیرون میکند. مراقب یک چنین افرادی باید بود، مراقب این سوءاستفاده‌کن‌ها باید بود. طرف می‌آید بانک ایجاد میکند با استفاده از اجازه‌ی توسعه‌ی بانک‌ها -که یکی از کارهای غلطی که در کشور شد این است که اجازه میدهند همین‌ طور پشت سر هم بانک به وجود بیاید- پولهای مردم را جمع میکنند، بعد شرکتهای صوری درست میکنند، پولهای مردم را به عنوان قرض، وام و تسهیلات بانکی به شرکتهای خودشان میدهند، جیب خودشان را پُر میکنند، از این کارها دارند میکنند، اینها را بایستی مراقبت کرد، از اینها غفلت نباید کرد. اگر جلوی اینها گرفته بشود و در مقابل به کارآفرین سالم کمک بشود و تولید رونق پیدا بکند، کارشناسان میگویند که آن وقت مشکل بیکاری حل میشود، مشکل تورّم حل میشود، مشکل فقر در طبقات ضعیف حل میشود، معضل نظام بانکی حل میشود، مسئله‌ی ارزش پول ملّی حل میشود، حتّی مسئله‌ی کسری بودجه‌ی دولت با رونق تولید حل میشود؛ اینها را میتواند از این طریق حل کند. بنابراین مسئله، مسئله‌ی مهمّی است.

 تولید هم که ما میگوییم، فقط تولید صنعتی را نمیگوییم؛ تولید صنعتی، تولید کشاورزی، دامداری، صنایع بزرگ، صنایع متوسّط، صنایع کوچک، حتّی صنایع دستی، حتّی صنایع خانگی، حتّی تربیت دام -چند دام در خانه‌های روستایی- که خود این بمراتب کمک خواهد کرد به گسترش رفاه عمومی در جوامع. اینها را باید بنشینند برنامه‌ریزی کنند؛ البتّه سهم صنایع دانش‌بنیان خیلی زیاد است، باید توجّه بشود.

 از واردات بی‌رویّه باید جلوگیری بشود. یکی از بخشهای مهم و بندهای مهمّ اقتصاد مقاومتی که ما مطرح کردیم و دائم دیگران -دوستان؛ مسئولین و غیر مسئولین- مرتّباً از اقتصاد مقاومتی دَم میزنند و شعار میدهند و توضیح میدهند، همین مسئله‌ی تولید داخلی است؛ و شرط رونق تولید داخلی، کنترل واردات بی‌رویّه است. حالا به من گزارش داده میشود که ما داریم برای اقتصاد مقاومتی این کارها را [میکنیم]، این برنامه‌ها را چیده‌ایم و داریم انجام میدهیم؛ بسیار خوب، مطمئنّاً این گزارشها مطابق با واقع است، یعنی کار را کرده اند؛ امّا تحقّق عملی پیدا نکرده، دلیلش این است که واردات می‌آید، انسان میبیند بازار پُر از واردات است؛ تولید داخلی را به شکست میکشانند. چیزی که در داخل تولید میشود، از خارج وارد میکنند؛ این موجب میشود که تولید داخلی شکست بخورد. مسئولین جلوی اینها را باید بگیرند و [اینها] مسائل مهمّی است. آن وقت اقتصاد مقاومتی به معنای واقعی کلمه انجام خواهد گرفت.

 من در یک جمله عرض میکنم که دستگاه‌های دولتی متمرکز بشوند امسال در رونق بخشیدن به تولید و اگر مقرّراتی لازم دارد، از مجلس بخواهند که مجلس اقدام کند، اگر در بخشهایی به حضور قوّ‌ه‌ی قضائیّه و دستگاه‌های نظارتی دیگر نیاز هست، از آنها بخواهند -در همین جلسه‌‌ایی که ما گفتیم، آقایان دور هم جمع میشوند؛ [جلسه‌ی] مسئولین قوا- بخواهند و اقدام کنند و همکاری کنند؛ بالاخره تولید باید در داخل رونق پیدا کند؛ این هم مطلب سوّم.

 مطلب پایانیِ امروز من خطاب به جوانان، یعنی خطاب به عموم ملّت است بخصوص جوانان. من اوّلاً باید عرض بکنم که تجاوب(۵) قشرهای مختلف از نخبگان و آحاد جوانان و دانشجویان و روحانیّون و طلّاب و دیگران به این بیانیّه‌ی چهلمین سال، بیانیّه‌ی گام دوّم، بسیار بجا و خرسندکننده بود. این نشان‌دهنده‌ی این است که نیاز به تبیین وجود دارد و آمادگی در کلّ کشور بخصوص در بین جوانها هست؛ از این آمادگی حدّاکثر استفاده را مسئولین کشور باید بکنند. عرض من این است که جوانها باید شانه‌شان را زیر بار مسئولیّتهای دشوارِ کوچک و بزرگ بدهند؛ علاج مشکلات کشور این است. ما در گام دوّم انقلاب بایستی حرکت کشور را بر دوش جوانها قرار بدهیم همچنان که در گام اوّل در دوره‌ی انقلاب هم هدایت را امام میکرد امّا حرکت را و موتور پیشرفت را جوانان روشن میکردند، حرکت را آنها به وجود می‌آوردند. امروز تلاش شما و سعی شما این است که استقلال کشور را و عزّت کشور را تأمین کنید؛ هزینه‌ی این کار را شما امروز دارید میدهید؛ [هزینه‌ی] امروز ملّت ایران و جوانان ما، هزینه‌ی رسیدن به استقلال کامل -در جهات مختلف- و به عزّت ملّی و به جامعه‌ی اسلامی است؛ نسلهای بعد، از این دست‌آورد شما استفاده خواهند کرد؛ همچنان که یک روز جوانها، هزینه‌ی مبارزه‌ی با دستگاه طاغوت را قبول کردند و دادند، زندانش را رفتند، کتکش را خوردند و انقلاب بحمدالله به پیروزی رسید، نظام طاغوت ویران شد؛ یا در دوران جنگ تحمیلی خانواده‌‌‌ها هزینه‌ی دفاع از کشور را دادند و امروز شما در امنیّت دارید زندگی میکنید؛ امروز هم شما باید هزینه‌ی ایستادگی در مقابل دشمن را بدهید تا نسلهای آینده ان‌شاءالله از دست‌آورد شما استفاده کنند.

 عرض من این است که آنچه در گام دوّم انقلاب باید اتّفاق بیفتد، اوّلاً شناختن و جدّی گرفتن داشته‌های خود [است]؛ داشته‌ها‌ی خودمان را بایستی بشناسیم و آنها را جدّی بگیریم؛ مزیّتهای خود، ظرفیّتهای خود، مزیّتهای کشور، ظرفیّتهای کشور، اینها را باید بشناسیم، جدّی بگیریم اینها را، اینها را به کار بگیریم و از اینها استفاده کنیم؛ کشور خیلی ظرفیّت وسیعی دارد؛ ثانیاً، آفتها را بشناسیم، فسادها را بشناسیم، راه‌های رخنه‌ی دشمن را بشناسیم و در مقابل آنها به طور جدّی ایستادگی کنیم. امروز گام دوّم انقلاب این است: شناختن ظرفیّتها و مزیّتها و استفاده‌ی از آنها، و شناختن فسادها و رخنه‌ها و کمبودها و مشکلها و سینه سپر کردن برای حلّ آنها. به این توجّه کنید که غرب و آمریکا به این نتیجه رسیده‌اند که اگر ملّت ایران یک چیزی را اراده کند، حتماً به دست خواهد آورد؛ به این نتیجه رسیده‌اند که با اراده‌ی ملّی ملّت ایران نمیشود مبارزه کرد؛ اگر [ملّت ایران] اراده کردند، مانع‌تراشی و سنگ‌اندازی فایده‌ای نخواهد کرد. چه کار میکنند؟ به این نتیجه رسیده‌اند که بایستی کاری کنند که ملّت ایران اراده نکند، اراده‌اش ضعیف بشود؛ در فکر این هستند. امروز در دنیا میلیاردها پول دارد خرج میشود برای اینکه در اعتقادات سیاسی و دینی جوانان ما رخنه ایجاد کنند تا اراده‌ی حرکت، اراده‌ی قیام در اینها از بین برود؛ میخواهند اراده را از بین ببرند، میخواهند شما تصمیم نگیرید. تلاش آنها این است که نگذارند اراده‌ی ملّت ایران برای پیشرفت، برای مقابله، برای ایجاد جامعه‌ی اسلامی و تمدّن اسلامی شکل بگیرد؛ میدانند که اگر این اراده شکل گرفت، بدون تردید تحقّق پیدا خواهد کرد. البتّه قبلها و سالها پیش هم این کار را انجام داده‌اند؛ در دوران رژیم طاغوت به جامعه‌ی جوان کشور این جور تفهیم میکردند که اگر میخواهید به تمدّن و پیشرفت برسید باید دین را کنار بگذارید؛ میگفتند دین و دین‌داری و ایمان دینی با علم و پیشرفت و مانند اینها نمیسازد. امروز بیایند چشمهای کورشان را باز کنند، ببینند که بهترین صنایع ما، پیشرفته‌ترین صنایع بزرگ ما که در رقابت با کشورهای درجه‌ یک دنیا در صدر فهرست قرار داریم، به وسیله‌ی جوانهای دعای کمیل‌خوان و نمازشب‌خوان دارد پیشرفت میکند؛ جوانهای اهل اعتکاف، جوانهای اهل دعای ندبه، جوانهای متدیّن. ما در بحثهای صنایع پیشرفته‌ی امروز دنیا، در نانو، در هسته‌ای، در موشکی، در فنّاوری زیستی و در بقیّه‌ی فنون پیشرفته‌ی دنیا، امروز ما در رقمهای بالا قرار داریم، در صفوف مقدّم قرار داریم؛ عمده‌ی کسانی که این کارها را میکنند، جوانهای متدیّن که ما از نزدیک با خیلی از اینها آشنا هستیم، هستند. جوانها در میدان علم، در میدان فکر و معرفت، در میدان سیاست، در میدان کار باید تلاش خود را مضاعف کنند؛ جوانها به مسائل فرعی و حاشیه‌ها نپردازند؛ به مسائل اختلاف‌افکن نپردازند؛ وحدت را، حرکت متمرکز را، حرکتهای مؤمنانه و مجاهدانه را، جوانها دنبال کنند؛ در همین بخشهایی که گفته شد، مرزهای با دشمن را پُررنگ کنند؛ امّا با خودی، با نیروهای داخلی، به اندک اختلاف سلیقه‌ای مرز ایجاد نکنند. همان طور که امام فرمودند، هر چه فریاد دارند بر سرِ دشمنان و بر سرِ آمریکا بکشند. دولت و مجلس و قوّه‌ی قضائیّه‌ و دیگران هم هر چه میتوانند به جوانهای کشور کمک کنند برای این پیشرفت. و من به شما عرض بکنم -همچنان که بارها گفته‌ایم- به فضل الهی فردای این کشور بسیار بسیار بهتر از امروزِ ما خواهد بود؛ به توفیق الهی و ان‌شاءالله.

 پروردگارا! به حقّ محمّد و آل‌محمّد آنچه گفتیم و آنچه انجام میدهیم، برای خودت و در راه خودت قرار بده و آن را از همه‌ی ما قبول بفرما؛ ما را سربازان واقعیِ اسلام و مجاهدان واقعیِ راه حق قرار بده؛ سلام ما را به حضرت بقیّة‌الله (ارواحنا فداه) برسان؛ دعای آن بزرگوار را شامل حال ما بفرما؛ ارواح طیّبه‌ی شهدا و روح مطهّر امام بزرگوار را با اولیائشان محشور بفرما.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


Fact or Fiction
14 / 5 / 1398 ساعت 16:47 | بازدید : 563 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
چند صباحی تصمیم گرفته بودم، از اسب خیال به زیر آیم، رهایش کنم، به واقعیت های موجود در زندگی بچسبم. حالا گاهی از اینجا و آنجا می شنوم که حقیقت چیست و واقعیت کدام است و معنای این دو با هم فرق می کند،و .....زیاد در بندش نیستم، به درد آنهایی می خورد که بخواهند موضوعات انتزاعی را دنبال کنند و واژه پشت واژه به کار برند و اختراع کنند تا چیزی موهوم را اثبات کنند؛خودشان هم دست آخر نمی فهمند چه می خواستند بگویند؛ باری ، اسب خیال را رها کنم و خودم را با واقعیت زندگی سرگرم کنم.البته سرگرم واژه خوبی نیست، واقعیت که سرگرمی ندارد، اگر قرار باشد که خودم را سرگرم کنم همان با اسب می تاختم.اما، دریغ از اینکه توانسته باشم، واقعیت را تاب آورده باشم، این واقعیت چارپایی سرکش و کند بود.نه تنها سواری نمی داد که این من بودم که کمرم زیر بارش خم شده بود.تاب و توان در مقابلش نداشتم. چاره ای نداشتم که دوباره اسبم را زین کرده که همیشه حی و حاضر بود مرا به خود فرا می خواند تا دوباره از زیر بار واقعیت نروم.

می دانم اما..................................................

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


آنچه در اندیشه ناید...
14 / 5 / 1398 ساعت 16:47 | بازدید : 476 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
ایلیاد علاوه بر قصه پهلوانان اسطوره ای یونان، داستان خدایان هم هست. چقدر در عین خدا بودنشان زمینی و بامزه اند؛ جالب تر از همه احوال انسان های امروزی ست که بر خلاف ادعاهایمان، هنوز پرستندگان خدایان زمینی هستیم...

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


طالع بی شفقت بین...
14 / 5 / 1398 ساعت 16:47 | بازدید : 453 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
با هزار امید و آرزو زنگ زدم اما جمع را بهانه کرد و گفت: عذر میخواهم  یک لحظه دیگه خودم زنگ می زنم...

چشم و گوش هایم مدام به صفحه و زنگ گوشی ماند تا زنگ بزند، انگار فراموشش شده.

خیلی چیزها فراموش مان می شود، گذر زمان همه چیز را عادی جلوه می نمایاند؛

 تقصیری و جرمی نیست، طبیعت آدمی  است، گرایش انسان به کهنه کردن نو هایی است که شاید روزی برای شان جان هم می داده

 از جانب من مشکلی نیست، اما کاش هدف بعدی والاتر و بهتر باشد...

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


بی مصرف ها
14 / 5 / 1398 ساعت 16:47 | بازدید : 544 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
در خلوت عصر جمعه تصمیم گرفتم شام را زودتر آماده کنم تا به باقی کارهای برسم در حین پخت و پز دوستان خوابگاه کناری تماس گرفتند که آماده هستی گشتی بزنیم و احیانا لب دریا برویم، آشپزی را بهانه کردم گفتند: چه بهتر غذا را هم بیاور با هم بخوریم و بعد گشتی بزنیم. با هزار امید و آرزو شام را به اتاقشان بردم و غذا را خوردند( شام به به اندازه سه نفر نبود) که  تلفن یکی شان زنگ خورد و عذر آورد که ناخواسته جایی دعوت است، دیگری هم پتویی آورد و روی مبل خوابید، به همین راحتی. من ماندم و خودم، به ناچار ظرف غذا به دست به اتاق خودم برگشتم و به برنامه های نیمه تمام خودم فکر کردم که امشب هم ناکام ماندم.از همه مهم تر اینکه یادش به خیر قدیم ها مهمان ارج و قرب بیشتری داشت...

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


رسیده بود بلائی ولی به خیر گذشت...
14 / 5 / 1398 ساعت 16:47 | بازدید : 525 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
در جوانی دچار مرض پیرها شوی خنده دار است، اما شاید حق هم باشد در کل زندگی از مصاحبت این قشر با تجربه چه استفاده ها که نبردم، قرار هم نیست که همه اش فایده باشد! با نوش ها کیف کردی از نیش هم بهره ای ببر، مورد بعدی آنکه چه زیبا این بیت سعدی تمام لاف های عدم از ترس مرگ را بر ملا ساخت: جان است نه آن است که آسان دهندش...

صد هزاران امتحان است ای پدر......

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


دست از طلب ندارم...
14 / 5 / 1398 ساعت 16:47 | بازدید : 476 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
هر روز به طلب آن گشایش خجسته که می تواند اتفاق بیفتد ، روز را آغاز می کنم، در این فکر هستم که چاشنی موهبت، اراده است، اما نمیدانم پای اراده ام لنگان است که موهبتش فرا نرسیده یا از سر حکمت، اراده می لنگد؟؟؟!!!....

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


کوشش عاشق بیچاره...
14 / 5 / 1398 ساعت 16:47 | بازدید : 436 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
می توانی به هزار و یک دلیل بشری خودت را محق بدانی،

می توانی از بهر قیاس نیز عدالت بشری و الهی را به حقوق بی بهره ات بیفزایی،

می توانی مثال ها از نالایقان به مراد رسیده نیز ضمیمه کنی.....

اما اصل طنزش همان است که بوده:

تا که از جانب معشوق نباشد کششی...

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


من ندانم آنچه اندیشیده ای....
14 / 5 / 1398 ساعت 16:47 | بازدید : 481 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
مجاب کردن آدمی که تصمیمش را گرفته اگر محال نباشد ممکن است اصرارت به لجاجت بیشتر بینجامد، آدمی که یک طرفه در خیالش به قاضی می رود، به جایت فکر می کند، به جای خودش شاکی ات می شود و دست آخر می شود قاضی و حکم نهایی را صادر می کند ؛ ما را که نه، اما خودش را محکوم می کند که به پایان یک رابطه بیندیشد....

امان از تو....

ای دو دیده دوست را چون دیده ای...

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


هم آتش و هم خرمنی
14 / 5 / 1398 ساعت 16:47 | بازدید : 501 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
دوره ای از نگفتن ها، از نچرخیدن زبان چه ضررها که نصیبم نشد( البته به گمانم)، و دوره ای هم از اینکه به کامش نگرفتم چه مصیبت ها که سرم نیامد( حتم دارم)... هر چه بوده ، حرف، همان حرف جناب اگزوپری است: «زبان سرچشمه سوء تفاهم هاست».

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت...
14 / 5 / 1398 ساعت 16:47 | بازدید : 491 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

در تعریف و معرفی فیلم گفت: اول اسب به پوچی زندگی پی برد، هیچ نخورد و بعد آدم ها، آدم های خسته از تکرار، خسته از ماشینی شدن، از نقاب های کهنه و چهره های درمانده... گفتم: کجایش جالب است، اینکه احتیاج به یادگیری از طریق فیلم ندارد، زندگی هر روزه بسیاری از ماست . ترجیح می دهم به مولانا پناه ببرم که این تکرار و تکرار را نکوهش می کند و برای رهایی از دام تکرار مکررات و اجتناب از تنوع طلبی سفارش می کند:

ترک علت کن چو علت خو شود

هر حدیث کهنه پیشت نو شود...

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


پیشکه ش به ئمپراتوری شیعری جیهان
چهار شنبه 14 / 5 / 1398 ساعت 12:20 | بازدید : 1603 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
ﻫﻪ ﺯﺍﺭ ﮐﻪﭘﻮﻭ ﻫﻪﺯﺍﺭ ﭘﻪﭘﻮﻭ ﺳڵێﻤﺎﻧﯽ ﻫﻪﺯﺍﺭ ﮐﻪﻣﻮﻭﺗﻪﺭ ﻟﻪ ﺩﻩﺭ ﻣﺎڵ ﭼﻪﻭﻩﯾﻠﻢ ﻟێﺰ ﮔﺮﺩﻧﻪ ﻭ ﭼﻪﻭ ﺑڕﯾﻨﻪﺳﻪ ﻧﺎﻭ ﭼﻪﻭﻩﯾﻠﻢ ﻭ ﻣﯿﻨﻪێ ﺋﻪﺳﺮ ﮐﻪﻥ ﺗﺎ ﻟﻪ ﻫﻪﻧﺎێﮓ ﺩﺍﺑﺘﮑﯿﻪﻥ ﺧﻪﻭﻩﺭێ ﺋﻪڕﺍ ﺗﻮ ﺑﺎﺭﻥ .... ﻭﻩڵﺎﻡ ﻣﺎﻣﻪ ﻣﺎﻣﻪ ﮔﯿﺎﻥ ﺩۊﺷﻪﻭ ﻟﻪ ﺗﯿﻪﺭﯾﮑﯽ ﮔﯿﺎﻧﻤﻪﻭ ﺋﻪﺳﺮﻩﮔﺎﻧﻢ ﺑﺮﺩﻣﻪ ﻟێﻮ ﺳﯿﺮﻭﺍﻥ ﻭ ﺩﺍﻣێﺎﻧﻪ ﺋﺎﻭﻩ ﻭ .... ﺋﻪﻭﺳﺎ ! ﻫﻪﺯﺍﺭ ﻫﻪﺯﺍﺭ ﺟﺎﺭ ﺧﻮﻩﻡ ﻟﻪﻧﺎﻭ ﮔڵﻮﻭﻡ ﮔڵﻮﻭﻡ ﺗﻪﻧﯿﺎﯾﯿﻢ ﮔﻮﻡ ﮐﺮﺩﻡ .... ﺋﯿﺴﻪ ﻟﻪﯼ ﮔﻮڵﻪ ﺳﻮﻭﻩ ﭼﻮﭘﯿﻪﮔﻪ ﻡ ڕﻧﮕﺎﻭﺭﻧﮕﻪﻭ ﻧﺎﻭﻗﻪێ ﺑﻪﺳﺎﻣﻪﻭ ﮐڵﺎﺷﻪﮔﺎﻧﻢ ﺑێﺗﺎﻗﻪﺗﻦ .... ﺗﻮﺍﻡ ﺩڵ ﺑێﻪﻣﻪ '' ﺩﻩﺭﺑﻪﻧﺪﯼ ﭘﻪﭘﻮﻭﻟﻪ '' ﺗﻮﺍﻡ ﻫﻪڵﭙﻪڕﻣﻮ ﻫﻪڵﭙﻪڕﻣﻮ ﻫﻪڵﭙﻪڕﻡ ﺗﺎ ﺑﺰﻩﯾﻞ ﺷﯿﺮﯾﻨﺪ ﻫﻪﻡ ﺑۊﻧﻤﻪﻭ .... ﻫﺎﯼ ! ﮐﻮڕﻩ ﺧﺎﺳﻪﮔﺎﻥ ﺩۊﻩﺗﻪ ﻗﮋﮐﺎڵﻪﮔﺎﻥ ﺑﺎﻧﻪڕێﻪﻭ ﻣﺎﻣﻪ ﺷێﺮﮐﯚ ﺧﻮﻩێ ﭘێﻘﺎﻡ ﺩﺍﺱ ﻫﻪڵﭙﻪڕﯾﻤﻦ '' ﻫﻪﻣﻪ ﭘﭽﮑﯚڵﻪێ ﺑﯚﯾﺎﺥ ﭼﯿﯿﺶ '' ﺑﺎﻧﮓ ﺑﮑﻪﻥ ﻭﻩ ﭘێ ﺑۊﺷﻦ : ﻣﺎﻣﻪ ﺷێﺮﮐﯚ ﻭﻩﺗێﻪ ﺩﯼ ﭼﻪﮐﻤﻪێ ﻫۊﭺ ﺋﻪﻓﺴﻪﺭێﮓ ﺟﺎﺳﻮﺱ ﻭ ﺟﻪﻻﺩێﮓ ﻫۊﭺ ﮐﻮڕ ﻫﻪﺭﭼﯽ ﭘﻪﺭﭼﯿێﮓ ﺑﻮﯾﺎﺥ ﻧﻪﮐﻪێ ﻣﺎﻣﻪ ﺧﻮﻩێ ﭼﯿﻪﺳﻪ ﻻێ ﺧﻮﺩﺍ ﻧﺎﻣﻪێ ﺋﻪ ﻧﻔﺎﻝ ﺑۊﻩﮔﺎﻥ ﻟﻪ ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ ﺧﻨﮑﯿﺎێﻪﮔﺎﻥ ﻧﺎﻣﻪێ ﻫﻪﺭﭼێ ﺷﻪﻫﯿﺪﻩ ﺩﻩﺳﺘﻪ ﺩﻩﺳﺘﻪ ﻭڵﺎﺕ ﻭﻩ ﻭڵﺎﺕ ﻧﺎﺳﻪ ﻧﺎﻭ ﮐﻮﻭڵﻪ ﭘﺸﺘﯿﻪﮔﻪێﻮ ﺑﺮﺩێﻪ ﺗﺎﺧﻮﻩێ ﺑﻪێﺪێﺎﻧﻪ ﺩﻩﺱ ﺧﻮﺩﺍ - ﮔﺸﺘێﺸێ ﻭﻩﮐﻮﺭﺩﯼ ﻧۊﺳﺎﺱ - ﺋﺎﺧﺮ ! ﭼﻪﻭﻩﯾﻞ ﻧﺎﺯﺍﺭێ ﺩﯼ ﻟﻪ ﻫۊﭺ ﺧﻪﺗێﮓ ﺋﺎﻭ ﻧﯿﻪﺧﻮﻩێ ﺋﻪﺳڵﻪﻥ ﺧﻮﺩﺍ ﺧﻮﻩێ ﮐﻞ ﮐﺮﺩێﻪﺳﻪ ﺷﻮﻭﻧێ ﻭﻩﺗێﻪ ﺑﻪﻭﺗﺎ ﺑﺰﺍﻧﻢ ﻗﺴﻪﺩ ﭼﻪﺱ؟ .... ﺩﻩﺭﺩﺩ ﭼﻪﺱ؟ ... ﮊﺍﻧﺪ ﭼﻪﺱ؟ .... -ﻟﻪ ڕﺍﺳﯿﻪﻭ ! ﯾﻪ ﻓﺮﺳﻪﺗﻪ ﻟﻪ ﺷﻮﻭﻥ ﻫﻪﺯﺍﺭ ﻫﻪﺯﺍﺭ ﺳﺎڵ ﺗﻮﻭﺍﻥ ﮔﻮﻭﺵ ﺑێﻪﻧﻪ ﻗﺴﻪﻣﺎﻥ .....- ﺋﺎﺥ ! ﻣﺎﻣﻪ ﮔﯿﺎﻥ .... ﺋﻪﺳﺒﻪﯾﻞ ﻭﻩﺭﻩﻧﯿﺴﮑﻢ ﺩﯼ ﺧﻪﺭﯾﮑﻦ ﻟﻪﻗﺎﻭ ﺑڕﻥ ﺗﻮﻭﺍﻥ ﻭﻩﺭﻩﻭ ﺑﻮﻭﻧﻪ ﺩﻩ ﯾﺸﺖ ﻫﻪﺳﺎﺭﻩﮔﺎﻥ ﺗﺎ ﻫﻪﺭﭼێ ﺗۊﻩﻧﻦ ﺷﯿﻦ ﺑﮑﻪﻥ ﻫﺎﻭﺍﺭ ﺑﮑﻪﻥ ﺑﭽﺮﯾﮑﻨﻦ ﺋﻪﻭﺳﺎ ﺑﮑﻪﻓﻨﻪ ﺷﻮﻭﻥ ﻗﺴﻪﯾﻞ ﺭﻭﻭﺷﻦ ﺗﻮ ﮐﻮﻭڵﻪ ﮐﻮﻭڵﻪ ﺭﻭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ ﺑﺎﺭﻧﻪ ﺯﻩﻣﯿﻦ ﺗﺎ ﺷﻪﻭﻩﮐﯽ ﭘﻪﭘﻮﻭ ﺳڵێﻤﺎﻧﯿﻪﮔﺎﻥ ﻟﻪ ﺩﻩﺭ ﻫﻪﺭﮐﻮﺭﺩﻩ ﻣﺎڵێﮓ ﺩﺍﻧﻪ ﮔﻮڵێﮓ ﻟﻪ ﺳﻪﻭﻩﺗﻪﯾﻞ ﺷێﻌﺮﺩ ﭘﻪﺧﺸﺎﻥ ﮐﻪﻥ ﭘﻪﺧﺸﺎﻥ ... ﺋﺎﯼ ﻣﺎﻣﻪ ... ﻣﺎﻣﻪ .... ﻣﺎﻣﻪ ﮔﯿﺎﻥ .... ﻧﯿﻪﺯﺍﻧﻢ ﺩﺍﺥ ﺑێﮐﻪﺳﯿﻢ ﺗﺎ ﮐﻮﻭ ﺩﺭﯾﮋﻩ؟ ﺗﺎﮐﻮﻭ؟ ﺗﺎﮐﻮﻭ؟ ﭘﯿﺸﮑﺶ ﺑﻪ ﺭﻭﺡ ﺟﺎﻭﯾﺪﺍﻥ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﻌﺮ ﮐﻮﺭﺩﯼ " ﺷﯿﺮﮐﻮ ﺑﯽ ﮐﻪ ﺱ " 17ﻣﺮﺩﺍﺩ 92 ﺗــــــــــــــــــــ

موضوعات مرتبط: شعر , شيعري كوردي , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


ته نیا
شنبه 1 / 5 / 1398 ساعت 2:30 | بازدید : 1782 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
ﺗەﻧـﯿﺎ ﺗەﻧﯿﺎ ﻭ ﻏەﺭﯾﺐ ﻟە ﭼﻮﺍﺭڕێﯿﺎﻧﯽ ﮔەﺭﺩﻭﻭﻧﺎ ڕﺍﻭەﺳﺘﺎﻭﻡ ﻭەﮐﻮ ﺑﺎﻭە ﺋﺎﺩەﻡ ﺗەﻧﯿﺎ ﻟە ﺧﺎﮐێﮑﯽ ڕەﺵ ﺧﻮﻟﻘﺎﻭﻡ! ﺑەﻫەﺷﺘﯽ ﺧﻮﺍﻡ ﻟەﺑەﺭ ﺣەﻭﺍ ﻓڕێ ﺩﺍﻭە ﺑەڵﺎﻡ ﺣەﻭﺍ ... ﻟە ﺩﻭﺍﮊﻭﺍﻧﮕەﯼ ﺑەﺭ ﺟەﻧﻨەﺗﯽ ﭼﺎﻭەﮐﺎﻧﯿﺎ، ﺳێﻮﯼ ﮐﺎڵﯽ ﺩڵﯽ ﺑﺮﺩﻡ ڕﯙﯾﯽ ﻭ ﺋﯿﺘﺮ ﻧەﻫﺎﺗەﻭە! ﺋێﺴﺘﺎ، ﺗەﻧﯿﺎ، ﺗەﻧﯿﺎ، ﺗەﻧﯿﺎ ﻟە ﺷەﻗﺎﻣە ﭼﯚڵەﮐﺎﻧﯽ ڕﯙﺣﯽ ﺧﯚﻣﺪﺍ، ﺳەﺭﮔەﺭﺩﺍﻧﻢ! ﻭەﮎ ﺷەﭘﯚﻟێﮑﯽ ﯾﺎﺧﯿﻢ ﻭ ﻟە ﺩەﺭﯾﺎﯼ ﺧﯚﻡ ﻫەڵﺒڕﺍﻭﻡ ﻫﯿﭻ ﺑەﻧﺪەﺭێﮏ ﺑﺎﻭەﺷﻢ ﺑﯚ ﻧﺎﮐﺎﺗەﻭە !... ﺋێﺴﺘﺎ ﻟێﺮە، ﺷﺎﻋﯿﺮێﮑﻢ ﺯﺍﻣەﮐﺎﻧﻢ ﺩەﻫﯚﻧﻤەﻭە ﮔﯚﺭﺍﻧﯿﺒێﮋێﮑﯽ ﺗەﻧﯿﺎﻡ ﻭ ﻟە ﺷەﻭێﮑﯽ ﺑێﺒﻮﺍﺭﺩﺍ ... ﺩەﻧﮏ ﺩەﻧﮏ ﺧەﻣەﮐﺎﻧﻢ ﺩەﻧﻮﻭﺳﻤەﻭە !.
برچسب‌ها: "علیرضاحسینی سقز" ,

موضوعات مرتبط: شعر , شيعري كوردي , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نظر سنجی

بنظرشماكدام يك ازشهرهاي كردنشين زيربيشترهدف تهاجم فرهنكي قراركرفته است؟

آرشیو مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان kurdnews و آدرس kordstan.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را د




آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 5108
:: کل نظرات : 147

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 47

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 7851
:: باردید دیروز : 512
:: بازدید هفته : 8877
:: بازدید ماه : 47821
:: بازدید سال : 2051679
:: بازدید کلی : 5951858