زندگی یجوری باهات تا میکنه که بعد از ورود به هر دوره ای ارزو میکنی کاش برگردی به گذشته و همونجا تو دوره قبلی بمونی. یا بری جلوتر و از دوره کنونی فرار کنی، یا حتی تو حال حاضر باقی بمونی. اما باز ماجرا همونه؛ برگشت به دُز کمتر رنج. آدمها هم همینن. بعضیا کمک میکنند که بیشتر آرزو کنی که به دوران قبل از آشنایی باهاشون برگردی یا نه، هرگز آرزو برگشت به گذشته رو نداری و از بابت وجودشون کنارت حس رضایت از یه تجربه خوب رو مرور میکنی.