ساعت13:35ظهر
الو ... مهدی جون سلام.من صادقم.آره همون صادقی که پیش هر کی دروغ بگه پیش تو نمیتونه خالی ببنده.من نه بچه جردنم نه مامانم الگانس داره. من تنها پسر ننه مولودم همونی که 6 ساله هر سه شنبه میام و شفاش رو از تو میخوام. آخه من کیو دارم بعد از بابای خدا بیامرزم جز این ننه تنها و بی کس؟
یادته اوندفعه اومدم حرمت جمکرون و اونقدر به گنبد مسجدت نگاه کردم که خوابم برد بعد تو خواب دیدم ممد آقا بقالی محلمونو میگم…آره دیدم اون شفا گرفته و دیگه فلج نیست.تو خواب گفتم داش مهدی.امام زمان خوشگل خودم دمت گرم.روح شش تا بچه قد و نیم قدو شاد کردی اما حیف …اون فقط یه خواب بود.یعنی میشه؟ بی خیال…
ولی میخواستم بهت بگم هنوزم دوستت دارم.چون میدونم هیچ کار تو بی علت نیست.حتما صلاحی توشه.باشه… ما هم راضی هستیم به رضای اون.هرچی خیره.چاکر همیشگیتون .صادق .
ساعت 8:20صبح
الو… الو سلام.امام جون من علیم.همونکه امروز نماز صبحش رو خواب موند.آره خودم میدونم دفعه اولم نیست اما امام جون باور کن من خیلی خسته بودم .آخه دیروز تا ساعت 1:35 دقیقه نصف شب داشتم به خانم همسایه تو اثاث کشی کمک میکردم.تو که خودت شاهد بودی …اون دست تنها بود.میدونم دلیل نمیشه ولی تو قول بده از دستم ناراحت نشدی منم قول میدم کاهل نمازی نکنم.قول میدم قول مردونه...
ساعت 11:20صبح
االو سلام.صدامو میشنوی ؟ آره حتما میشنوی.فکر کنم صدام براتون آشنا باشه .من همون دختری هستم که دیروز با مادرش دعوا کردویک فحش هم نثارش کرد… آره من همونم.میدونم شاید دلت نخواد دیگه حتی صدامو بشنوی حقم داری گرچه هر چی فکر میکنم میبینم تو مثل ما نیستی کینه شتری از کسی به دل نمیگیری.اما باور کن من نمیخواستم.تو که میدونی چقدر از اینهمه درس خوندن و دانشگاه رفتن خستم .آره میدونم من دروغ گفتم .من خیلی هم از تمیزی خوشم میاد .مگه میشه کسی از تمیزی بیزار باشه ؟ولی باور کن حوصله تمیز کردن اتاقم رو نداشتم .شایدم مامانم حق داره خوب ااونم خسته شده بسکه آشغال های اتاق من رو تمیز کرده .ولی لااقل این میون تو دیگه از من ناراحت نباش .من میخوام کمکم کنی تا با کمکت دیگه بیجا عصبانی نشم .کمکم میکنی امام جونم؟راستی یادم رفت بگم .من روناکم.گرچه حتما صدامو شناختی…حالا به نظرت مامان منو میبخشه؟